شایلی قرائی
به گزارش کسب و کار نیوز، در این شرایط دیگر نه قدرت پسانداز وجود دارد و نه امیدی به آینده. این بدان معناست که کاهش ارزش پول ملی و رشد تورم و هزینههای زندگی باعث شده ایرانیها دیگر قدرت پس انداز را نداشته باشند و به عبارت دیگر هر چه در میآورند خرج زندگی میکنند ودیگر پولی برای پس اندازشان باقی نمیماند.
امروز جامعه دستمزدبگیر زیر شدیدترین فشارهای اقتصادی قرار دارند و در این میان هیچکدام از نهادهای مسئول در حوزه اقتصادی اقدام عملیاتیای برای بهبود وضعیت موجود یا حداقل ایجاد ثبات در کشور نکردهاند. ادامه این روند باعث شده تا این خانوادهها روزبهروز دچار آسیبهای ناشی از گرانیهای سرسامآور شوند. از آنجایی که دستمزدهای این جامعه تطبیقی با میزان هزینههای امروز ندارند اثرات این فشارها در زندگی آنها بیش از قبل احساس میشود.
کاهش چشمگیر پسانداز خانوارها و نزدیک شدن میزان آن به صفر طی سالیان اخیر نشانگر این واقعه تلخ است که خط فقری جدید در حال شکلگیری است که متاسفانه شیب آن روز به روز بیشتر میشود. باید این واقعیت را بپذیریم که در طول یک دهه اخیر نه تنها چیزی بر توان خرید مردم افزوده نشده، بلکه افت قدرت خرید هر لحظه در حال نزول است که متاسفانه این روند همچنان هم ادامه دارد. افزایش صد در صدی قیمت زمین و مسکن، رکود بازار سهام، نادرست بودن سیاست دولت در تعامل با کشورهای بزرگ صنعتی و دخالت شدید در بازار پول و سرمایه از جمله دلایل رکود اقتصادی و کاهش قدرت خرید مردم عنوان شده است.
از طرفی دیگر در حالی در بازارهای مختلف مالی شاهد سرمایه گذاری مردن برای حفظ ارزش پول و سوددهی هستیم که بر اساس آمار منتشر شده ۳۹ درصد از مردم هیچ گونه پس اندازی ندارند و از درآمد خود برای گذران روزانه معیشت استفاده می کنند. مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در نظرسنجیای از افراد پرسیده پسانداز خود را در کدام بازارها سرمایهگذاری میکنند.۳۹٫۱ درصد مردم اعلام کردهاند هیچ پساندازی ندارند. این رقم در حالی است که این میزان نیز نسبت به سال گذشته ۵ درصد افزایش داشته است.
دست خالی مردم از رشد نقدینگی
کامران ندری، کارشناس اقتصادی
تورم دلیل اصلی کاهش پس انداز در سالهای اخیر است. در سالهای اخیر بخصوص در یک سال گذشته تا به امروز تورم فشار بسیاری را بر مردم وارد کرد و رشد قیمت ها موجب شد تا خانوارها به دنبال تامین نیازهای روزمره خود باشند و به همان کفایت کنند. البته عوامل متعددی روی تورم تاثیرگذار است. بخشی به خاطر شوک عرضه به خاطر تحریم هاست و مشکلاتی که در خصوص ارز به وجود آمده است. ما مشکلات زیادی در اقتصاد داریم و وابستگی اقتصاد به نرخ ارز نیز یکی از مهم ترین آنهاست. نرخ ارز بر تمام بازارها تاثیرگذار است و می تواند به آشفتگی آنها دامن بزند. این تورم، قدرت خرید خانوارها را به شدت کاهش داده است و میدهد به همین علت دستمزدهای بسیار پایین، متناسب با تورم بالا رشد نکرده است و خانوارها از رشد نقدینگی بهره مند نمیشوند و رشد نقدینگی نفعی برای آنها ندارد.
بخشی از تورم به خاطر افزایش هزینه های تولید است که به دلیل تحریم ها و مشکلاتی که از این ناحیه برای تولیدکننده به وجود آمده رخ داده است. تحریم ها هزینه تولید را بالا برده است و در نهایت متهم اصلی در کاهش قدرت خرید و صفر شدن پس اندازها نام گرفته است. این در حالی است که همزمان رشد نقدینگی بسیار بالاست . اگر نتوانیم انتظار تورمی را مهار کنیم و به جایی برسیم که هر کس ریال را بخواهد تبدیل به دارایی بکند باید منتظر تورم بالا باشیم. افرادی که حقوق ثابت دریافت می کنند افزایش شدید نرخ تورم باعث می شود که این افراد رفاه آنها کاهش یابد. تمام این مسائل دست به دست هم میدهد تا در نهایت، پس انداز خانوارها کاهش یابد و علاوه بر کاهش پسانداز، سطح رفاه خانوارها نیز به دلیل کاهش درآمدها و تورم، با کاهش چشمگیری روبرو شود.