صفحه اصلی / اجتماعی / سهم ۴۰ درصدی فارغ التحصیلان از بیکاران
سهم ۴۰ درصدی فارغ التحصیلان از بیکاران

بیکاری در زنان و در مناطق شهری بیشتر است

سهم ۴۰ درصدی فارغ التحصیلان از بیکاران

کسب و کار نیوز - گزارش مرکز آمار ایران نشان می دهد، در تابستان ۹۹ سهم جمعیت فارغ التحصیلان آموزش عالی از کل بیکاران ۴۰.۷ درصد بوده است. این سهم در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بیشتر بوده است. در شرایطی که بیکاری این روزها به بحرانی ملی در کشور تبدیل شده و بخش عظیمی از این بیکاران فارغ التحصیلان دانشگاهی هستند، همواره این سوال مطرح است علت روند رو به رشد بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی چیست؟

شایلی قرائی

به گزارش کسب و کار نیوز، آخرین گزارش مرکز آمار ایران از چکیده نتایج نیروی کار تابستان ۹۹، بررسی نرخ بیکاری جمعیت ۱۵ساله و بیشتر فارغ التحصیلان آموزش عالی، نشان می دهد ۱۴٫۹ درصد از جمعیت فعال فارغ التحصیل آموزش عالی بیکار بوده اند. این نرخ در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط روستایی نسبت به نقاط شهری بیش تر بوده است. بررسی روند تغییرات این نرخ حاکی از کاهش ۲٫۳ درصدی در تابستان ۹۹ نسبت به فصل مشابه سال قبل است.

در تابستان ۹۹ سهم جمعیت بیکار فارغ التحصیلان آموزش عالی از کل بیکاران ۴۰٫۷ درصد بوده است. این سهم در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بیشتر بوده است. بررسی تغییرات این شاخص نشان می دهد که سهم جمعیت مذکور نسبت به فصل مشابه سال قبل ۳٫۱ درصد کاهش داشته است. در تابستان ۹۹ سهم جمعیت شاغل فارغ التحصیل آموزش عالی از کل شاغلان ۲۴٫۴ درصد بوده است. این سهم در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بیشتر بوده است. بررسی تغییرات این شاخص نشان می دهد که سهم این جمعیت نسبت به فصل مشابه سال قبل ۰٫۳ درصد کاهش یافته است.

تحصیل تشریفاتی در آموزش عالی 

حسین محمودی اصل، کارشناس اقتصادی

سیستم آموزشی در ایران پویا، به روز و مورد نیاز کشور نیست. سیستم آموزشی صرفا دانش پایه و با حداقل رویکرد کاربردی و عملیاتی است. هیچ زمینه ای در توانمندی دانش آموختکان در جهت ایجاد کسب وکار و فعالیت در بخش خصوصی ایجاد نشده است. دانش آموختگان صرفا به عنوان یک حافظه رم کوتاه مدت تربیت می شوند و شاید بتوان گفت گاه کل آموخته ها به اندازه یک رم ۱۶ گیگابایتی ارزش دارد. حفظ کردن برخی مطالب بدون داشتن تحلیل در علوم مختلف به همراه عدم توانایی در کاربردی کردن علوم نظری، فارغ التحصیلان را به یک حافظه سیار تبدیل کرده که روز به روز حافظه آن پاک می شود. عمق فاجعه آنجاست که ما می بینیم دانشگاههای ما توان خودگردانی را نداشته و در تبدیل علم به ثروت در حد صفر هستند. این در حالی است که بسیاری از دانشگاههای دنیا در ارتباط نزدیک با صنعت و بخش خدمات هستند و از طریق کارکرد علمی عملیاتی به منابع مالی می رسند و به این ترتیب پژوهش محور بوده و پژوهش های آنها کاملا جنبه عملیاتی دارد.

همچنین به دلیل کوچک بودن حجم دولت در کشورهای دیگر استخدام دولتی آنچنان که در ایران وجود دارد مشاهده نمی شود. بنابراین اگر دانشگاه رویکرد عملیاتی و کاربردی نداشته باشد و در همکاری کامل و پیشدستانه با بخش صنعت حرکت ننماید به منابع مالی نمی رسد. از سوی دیگر دانش آموخته و دانشگاهیان نیز در چنین دانشگاههایی اگر قدرت تحلیل و عملیات در حد مورد درخواست بخش خصوصی را نداشته باشند بدون شغل می مانند و تحصیل تشریفاتی شاید در چنین جوامعی اصلا معنا ندارد. اقتصادهای موفق دنیا از ظرفیت بخش خصوصی استفاده می‌کنند، بنابراین کشور ما نیز باید خواسته یا ناخواسته در مسیر استفاده از ظرفیت‌های بخش خصوصی گام بردارد.

ما در شناسایی و هدایت افراد به رشته های مورد علاقه که توانمندی در آن زمینه را نیز داشته باشند نداریم و صرفا انتخاب رشته و تحصیل بدون شناخت توانمندی هاست. از سوی دیگر نظام رتبه بندی اساتید در دانشگاهها بر اساس مقالات بین المللی و فعالیت های پژوهشی صرف است که این رویکرد باید تغییر پیدا کند. به این معنی که اگر یک استاد به همراه دانشجوبان خود یک استارت آپ تشکیل دهد و یک کسب و کار عملیاتی را ساماندهی نماید و تولیدات دانش بنیان خود را در معرض فروش داخلی و خارجی قرار دهد بتواند به اندازه ۳۰ یا ۴۰ مقاله امتیاز دریافت کند. برای ایجاد یک دانشگاه کارآفرین رویکرد فعالیت اساتید باید پژوهاش های عملیاتی و تولید خروجی دانش بنیان باشد.

به این ترتیب که یک دانشگاه کارآفرین که بتواند ضمن شناخت توانمندی دانشجویان و تقویت ویژگی های کارآفرینانه آنان یک اکوسیستم کارآفرینانه در دانشگاه پیاده کنند ایجاد شود. قطعا با توجه به ظرفیت های کشور و وجود منابع عظیم تبدیل رویکرد از خام فروشی به کالافروشی زمینه ایجاد اشتغال از طریق ایجاد کسب و کار و افزایش ارزش افزوده ایجاد خواهد شد. صادرات غیرنفتی ما در محدوده ۴۰ میلیارد دلار قرار دارد که با صنایع تبدیلی برابری کرده و با ایجاد تکنولوژی می توان به جای مواد خام انواع محصولات ایرانی را تولید و صادر کرد و به ارزش افزوده چندبرابری رسید. در این حالت کل نیاز ارزی کشور بر پایه سال ۹۶ که کمتر از ۹۰ میلیارد دلار بود می تواند از صادرات غیرنفتی کسر شود. بدون تردید تمام این فعالیت ها یعنی ایجاد اشتغال از طریق فارغ التحصیلان دانشگاهی و کم شدن از بار بیکاری کشور. در این راستا بایستی تسهیل گری در فرآیند ایجاد کسب و کار و سیاسیت های حماتی از سوی دولت با استفاده از ظرفیت دانشگاه و صنعت تدوین و اجرایی گردد.

مهم تر اینکه به جای آموزش صرف، پرورش نیز در دانشگاهها رونق گیرد و از ابتدا ذهن دانشجویان در جهت عملیاتی نمودن آموخته های نظری و ایجاد یک کسب و کار و تولید دانش بنیان آماده شود. دولت ها در دسترسی سریع به اطلاعات و افزایش درجه شفافیت می توانند به بازار کار کمک کنند. کشور در شفافیت و فضای کسب و کار رتبه خوبی ندارد که این امر به دلیل مشکلات ساختاری و بروکراسی های پیچیده اداری می باشد. مراکزی که بتواند در بسته مناسب و قابل قبول فعالیت های اقتصادی و کارآفرینی را به افراد علاقمند معرفی کند و یا اینکه کلینک های کسب و کاری که بتواند این کسب و کارها را هدایت کند در کشور ما وجود ندارد.

 

همچنین مطالعه کنید:

بلیت قطارهای ۵ ستاره ۳۰ درصد گران شد

به گزارش کسب و کار نیوز ، پیش‌فروش بلیت قطارهای مسافری برای بازه زمانی اول …