شایلی قرائی
به گزارش کسب و کار نیوز، البته درست است که بخشی از این مشکلات به سوداگری و سرمایه گذاری نامتعارف افراد در بازار مسکن باز می گردد اما مساله اصلی عرضه و تقاضا است. در واقع اکنون در بخش مسکن تقاضا به مراتب از عرضه پیشی گرفته است. به همین دلیل باید نظام تولید و عرضه مسکن در کشور اصلاح شود. اصل مساله در تولید است، همانطور که بارها تاکید شده باید تولید را در کشور افزایش داد تا علاوه بر رشد اقتصاد و اشتغالزایی به طور عام، به طور خاص در مسکن هم مشکلات مردم کمتر شود.
رسیدن قیمت خانه در تهران هر متر به بیش از ٢۴ میلیون تومان در شهریور امسال، شدیدترین دوره تورمی بخش مسکن طی ٢۵ سال اخیر را رقم زد. از ابتدای سال ١٣٩۶، قیمت مسکن بیش از ۵.۵ برابر شده است. کاهش قیمت دلاری مسکن در دو سال اخیر، ایده وجود حباب قیمتی در بخش مسکن را با تردید روبرو ساخته است. بر اساس معیارهای متداول، خرید مسکن در شهر تهران به سختترین شرایط طی ٢۵ سال گذشته رسیده است.
متاسفانه طرح های دولت نیز در این بازار بی نتیجه مانده است. طرح مالیات ستانی از خانه های خالی سالهاست مطرح شده و در شرایط فعلی که اجرای آن جدی تر دنبال می شود هم موانعی دارد. هادی خانی معاون فناوری سازمان امور مالیاتی کشور می گوید: از فهرست ۱۰۹ هزار خانه خالی تنها ۲۵۷۴ مورد قطعی است و مابقی مشکوک بوده و مالکان هنوز وضعیت آن را تعیین تکلیف نکردند. به گفته وی، حدود ۱۰۵ هزار خانه خالی که پیامک از سمت وزارت راه و شهرسازی به مالکان آنها ارسال شده، هنوز تعیین تکلیف نشده است. اگر این اتفاق بیفتد، به دادهها و آمارهای دقیقتری دست پیدا میکنیم.
دولت مشکل مسکن را نمیشناسد
بیت الله ستاریان، کارشناس اقتصاد مسکن
بازارهای موازی بیشترین تاثیر را بر روی بازار مسکن گذاشته اند و سیب ملایم صعود قیمت ها در این بازار همچنان ادامه خواهد داشت. در حالی که بازارهای مالی موازی که بازارهای سرمایه گذاری مردم برای حفظ ارزش پول هایشان شده اند رشد می کنند قیمت مسکن نیز به تناسب رشد دیگر بازارها افزایش پیدا می کند. بنابراین بیش از ۵۰ درصد رشد قیمت مسکن مربوط به تاثیرات اقتصاد کلان و بازارهای موازی است.
از طرفی دیگر به دلیل بحران کرونا و تعلیق تمام فعالیت های تجار و بازرگانان تمام سرمایه های خوابیده در این بخش به سمت بازارهای مالی از جمله خودرو، مسکن، طلا و سکه، ارز و… حرکت کرد که افزایش استقبال از این بازارها به افزایش قیمت ها منجر شده است. بازارهای مالی در راستای یکدیگر و موازی با هم در حرکتند. کوچکترین تکانه در یک بازار به بازارهای دیگر نیز سرایت می کند. البته این شرایط بریای دیگر کشورها نیز وجود دارد و تنها به ایران خلاصه نشده است اما در ایران به دلیل تاثیرات اقتصاد کلان و مشکلات دیگر این افزایش قیمت ها در ابعاد وسیع تری اتفاق افتاده است.
البته باید به این نکته توجه کرد که تلاطم در بازارهای موازی مانند طلا یا ارز موقتی است و پس از اعمال سیاستهایی کنترل میشود، اما وضعیت در بازار مسکن بدینگونه نیست، چراکه این بازار سرمایه عظیمی دارد. چرا مسکن بدین صورت است و چرا زیرساختهای ساخت سالانه یک میلیون و ۵۰۰ هزار مسکن را نداریم. از سوی دیگر عرضه زمین شهری نیز وضعیت خوبی ندارد. تا زمانی که به آنها توجه نشود، سیاستگذاری معنایی ندارد. برنامههای کوچک نمیتواند بر بازار مسکن تاثیرات قوی بگذارد.
دولت به درستی مشکل مسکن را نمیشناسد ونتوانسته طرح ملی مسکن را برای مردم شفاف سازی کند. باید تلاش شود تا تولید مسکن افزایش یابد. دولت با ساخت مسکن به صورت یارانهای برای قشر ضعیف، علاوه بر اینکه مشکل این قشر را حل نمیکند بلکه باعث میشود این افراد امتیاز خود را به دهکهای بالاتر به فروش برسانند و باز این افراد بدون مسکن باقی بمانند.