به گزارش کسب و کار نیوز، این بار اما جهش تورم، باعث شد سه متهم ردیف اول برای ایجاد تورم مزمن شناسایی شوند: بانک مرکزی، بورس و عدم بازگشت ارز حاصل از صادرات غیرنفتی.
در این میان سخنان نماینده مردم شهرستان های بویراحمد و دنا و مارگون در مجلس شورای اسلامی خالی از لطف نیست که می گوید: «تورم نه تنها طبقات ضعیف، بلکه گلوی طبقه متوسط را میفشارد. پراید کهکشانی شده و قیمتها نیز هر لحظه بدون کنترل افزایش پیدا میکند.»
گروهی معتقدند علل ایجادکننده این تورم در وجه نخست به بانک مرکزی برمی گردد زیرا بانک مرکزی مسئول اصلی کنترل تورم است و رشد ناگهانی نرخ ارز، مهمترین عامل تورم سال جاری است. برخی دیگر اعتقاد دارند که ریشه اصلی ایجاد تورم در کسری بودجه است که در نهایت این شکاف مالی از طریق مسیرهای گوناگون باعث فشار بر منابع بانک مرکزی و افزایش پایه پولی میشود.
اما در درجه سوم و در یک نمای کلیتر، برخی نیز معتقدند که ریشه ایجاد تورم بورس و رشدهای ناگهانی آن در چهار ماهه نخست سال جاری است که باعث ایجاد عدم تعادل در پیکره اقتصادی شده است.
بررسی آمارهای مرکز آمار ایران از تورم شهریور ماه نشان می دهد طی این ماه تورم ماهانه کالاهای بادوام حدود ۱۱.۶ درصد بوده است. در شهریور ماه بیشترین افزایش قیمت ماهانه برای حمل و نقل ۸.۴ درصد، شیر، پنیر و تخم مرغ ۶.۸ درصد، ماهی و صدفداران ۶.۶ درصد، چای قهوه و کاکائو و رب گوجه ۵.۱ درصد است.
کمترین میزان افزایش قیمت ماهانه کالاها نیز برای میوه و خشکبار ۰.۸ درصد، گوشت قرمز و ماکیان ۱ درصد، خدمات نگهداری و تعمیرات مسکونی ۱.۳ درصد و دخانیات ۱.۴ درصد است.
«کسب و کار» در گفتگو با یک کارشناس، دلایل افزایش تورم در نیمه نخست سال را بررسی می کند.
یکه تازی تورم با رشد بورس
کامران ندری، اقتصاددان
مهم ترین اولویت بانک مرکزی در حال حاضر کنترل رشد نقدینگی و تورم است. مصوبه ای وجود دارد که بانک مرکزی را از انتشار آمار معاف می کند. این در حالی است که بانک مرکزی به مراکزی که مکاتبه می کنند و آمار را لازم دارند به شکل محرمانه آمار را ارائه می دهد؛ ولی مصوبات حاکی است که آمار را باید مرکز آمار ایران منتشر کند. البته بانک مرکزی آمار تورم را منتشر نمی کند. سایر آماری که مربوط به بانک مرکزی است مثل آمار پولی، رشد نقدینگی و آمارهای مربوط به نظام بانکی با کمی تاخیر منتشر می شود. البته نظم کافی را ندارد.
بانک مرکزی گرچه برای دستیابی به تورم ۲۲ درصدی هدف گذاری کرده بود؛ اما نتوانسته به آن دست پیدا کند. سوال اصلی این است که چرا بانک مرکزی در کنترل تورم و رشد نقدینگی موفق نبوده است؟ آیا خود بانک مرکزی در این زمینه کاملا مقصر است؟ باید به این نکته توجه داشت که بورس و در وهله دوم تحریم ها در به وجود آمدن این تورم بسیار موثر بوده است. نمی شود گفت که افزایش تورم همه ناشی از ناکامی بانک مرکزی بوده است. برخی عوامل خارج از کنترل بانک مرکزی است. جهت گیری ای که رئیس کل بانک مرکزی برای کنترل تورم اعلام کرده جهت گیری خوبی است. منتها این جهت گیری کافی نیست. به طور مثال برنامه بانک مرکزی این است که نرخ بهره باید افزایش پیدا کند و این سیاست کاملا درستی است منتها نرخ بهره به اندازه کافی افزایش پیدا نکرده است و می شد نرخ بهره بیش از این افزایش پیدا کند. یکی دیگر از برنامه های بانک مرکزی این است که جلوی رشد پایه پولی را بگیرد. این برنامه کاملا درست است اما اینکه آیا موفق می شود به نظر می رسد براساس آمار و ارقام این گونه نبوده است.
یکی از عوامل کلیدی که موجب افزایش تورم بود، بورس بود و هنوز اثرات منفی بورس بر قیمت ها هنوز ادامه دارد چون هنوز کسانی که در بورس ثروت قابل ملاحظه ای را کسب کرده اند به مرور خارج می شوند و دارایی خود را تبدیل می کنند چون به این جمع بندی رسیده اند که قیمت سهام بیشتر از این افزایش پیدا نمی کند و سهم ها به حداکثر میزان قابل قبولش براساس شرایط اقتصادی رسیده ولی در مقایسه با قیمت سهام هنوز بقیه دارایی ها به نسبت سهام بالا نرفته و به همین دلیل این انگیزه وجود دارد که آنها به مرور زمان خارج شوند. از طرفی دولت هم مانع از این شده که قیمت سهام کاهش پیدا کند. در حال حاضر که دولت از آنها حمایت می کند که قیمت سهام آنها پایین نیاید سهامداران بهترین فرصت را می یابند که سهام خود را به حقوقی ها و کسانی که دولت آنها را مجبور کرده سهم ها را بخرند، بفروشند و وارد بازارهای دیگر شوند. سیاست های دولت در مورد بازار سهام سیاست های بسیار بدی بوده و بخش عمده مشکلی که ما در زمینه تورم داریم به سیاست های دولت در زمینه بورس برمی گردد. البته بانک مرکزی هم معترض است که در زمینه کنترل نقدینگی و رشد پایه پولی باید سخت گیری های بیشتری می کرد. هرچند یکی از برنامه های بانک مرکزی سخت گیری بیشتر در همین زمینه برای نیمه دوم سال است. ولی به عملکرد این بانک در نیمه اول سال انتقاد وارد است که باید در مقابل رشد پایه پولی ایستادگی می کرد. چون رشد پایه پولی در کشور ما خیلی بالا بوده است. از این جهت می توانیم بگوییم که بانک مرکزی مسئولیت دارد ولی من فکر می کنم دلیل اصلی تورم هایی که در این فصل دوم سال با آن مواجه شدیم یکی بورس و دیگری مشکلات ناشی از عدم برگشت ارز حاصل از صادرات غیرنفتی است. یعنی اگر ارز حاصل از صادرات غیرنفتی ما برمی گشت و بورس به این وضعیت نمی افتاد به احتمال زیاد تورم کمتری را داشتیم.
در نیمه دوم سال همچنان تورم را خواهیم داشت ولی اگر بانک مرکزی موفق شود که رشد نقدینگی را کنترل کند تا حدودی جلوی رشد بالای تورم گرفته می شود ولی مشکلی که هست این است که ما مساله بورس را داریم؛ مشکلی که در نیمه اول سال داریم و آقایون به جای حل آن به آن دامن زدند. بنابراین فکر می کنم این مساله را ما حالا حالاها داریم. مساله ای که الان وجود دارد این است که عده ای وارد بازار سرمایه شدند و قیمت سهام به شدت بالا رفت، حالا دولت دارد کمک می کند که آن قیمت پایین نیاید. این در حالی است که سهامداران هنوز فروشنده اند. یعنی یک روز حمایت کم شود قیمت سقوط می کند و این سیاست دولت نیز اشتباه است. دولت در حال حاضر به کسانی کمک می کند که در واقع ثروتشان در بورس ۵ برابر در یک سال گذشته شده و این سهامداران پرسود همه فروشنده اند و فقط دولت دارد کمک می کند که قیمت پایین نیاید و این سهامداران بتوانند در قیمت های بالا بفروشند. آنها وقتی سهام خود را می فروشند ریال نگهداری نمی کنند. به احتمال زیاد به سراغ سایر دارایی ها می روند. بنابراین مشکل بورس از نظر داخلی مشکل جدی ما خواهد بود و به این زودی ها مساله بورس حل نخواهد شد. در رابطه با صادرات غیرنفتی بخشی از صادرکنندگان به احتمال زیاد برای بازگشت بهانه جویی می کنند. اگر سیاست های داخلی نبود شاید اوضاع بهتر بود. این را هم دقت کنید که شما تحریم هستید و انتظار نداشته باشید در شرایط تحریمی اقتصاد تورم نداشته باشد و رشد اقتصادی بالا داشته باشید. تحریم آثار منفی خود را روی اقتصاد دارد. منتها بحث بورس و اف ای تی اف داخلی است.