به گزارش کسب و کار نیوز، به عنوان مثال در طرحی که دولت برای کمک به اقشار آسیب پذیر به اجرا گذاشت قرار بر این شد تا قیمت برخی کالاها را افزایش دهند و مابه التفاوت قیمت آن را به اقشار کم درآمد اختصاص دهند. مرحله اول یعنی افزایش قیمت ها تحقق پیدا کرد و اما در مرحله بعدی که اصل بر اجرای آن بود یعنی پرداخت مابه التفاوت به دلیل ناکارآمدی، بروکراسی نیروی انسانی و تعدد مدیریت ها این مهم انجام نشد. کالاها گران ماندند و نتیجه افزایش نابرابری و رشد افراد زیر خط فقر شد.
این طرح ها ابعاد بسیار مختلفی دارد که طراحان آن تنها یک بعد آن را بررسی کرده اند و به اینکه اگر این طرح نیز مانند دیگر طرح های مشابه به درستی اجرا نشود چه تبعاتی خواهد داشت فکر نکرده اند. سهمیهبندی بنزین ابعاد مختلفی دارد که به صورت گسترده باید به آن پرداخته شود. کالاهایی مانند بنزین که توسط دولت تولید و ارائه میشوند جز متغییرهای بسیار تاثیرگذار بر شاخصهای اقتصادی است. به همین دلیل تجربههای سه دهه اخیر نیز نشان داده که قیمتگذاری و نحوه مدیریت آنها بسیار حساس است و همیشه لازم بوده و هست که دولت در تعیین، مدیریت و تغییرات این حاملها احتیاط کند. یک مشکلی که معمولا دولتها به آن دچار میشوند این است که تصمیمات اینچنینی را برای حفظ یا کسر محدودیت گاهی به تاخیر بیندازند و بعد از سر ناچاری مجبور شوند که آن را به صورت شوک اجرایی کنند.