سهامداران دست به ماشه شدند

سرمقاله- 

تحلیل درونی از سقوط کنونی بورس نشان می دهد این سقفی که شاخص بورس وارد آن و سپس متوقف و بعد از مدت ها رشد، دچار ریزش شد به آن نقطه انتهایی رسیده است. بنابراین طبق تحلیل درونی شاخص کل به نقطه استراحت و تعدیل رسیده است؛ اما بد نیست در کنار تحلیل درونی، تحلیلی بیرونی نیز از این بازار داشته باشیم. طبق تحلیل بیرونی، عوامل متعددی بر سقوط شاخص بورس تاثیرگذار بوده و هستند. هرچند برخی کارشناسان، افزایش نرخ سود سپرده های بانکی را به عنوان نخستین عامل سقوط بورس ذکر کرده اند که زمینه جذب بخشی از نقدینگی از بازار بورس را فراهم کرده، اما نرخ سود بانکی به میزانی افزایش نیافته که سپرده گذاران انبوه را به سمت خود جذب کند. به نظر می رسد چند عامل سیاسی در این قصه دخیل است. هیجانات اولیه و سودآوری خیره کننده این بازار در آغاز سال سهامداران بسیار و البته تازه واردی را وارد بورس کرد؛ اما این افراد به دلیل حرفه ای نبودن با دلهره و نگرانی و ترس از سقوط یک باره و ریزش بورس وارد شدند. به همین دلیل این سرمایه گذاران همیشه در این مدت دست به ماشه و منتظر بودند که هر زمان که شاخص بورس دچار مشکل و ریزش شد بلافاصله شروع به فروش سهام خود کنند. بنابراین بخشی از سقوط فعلی بورس می تواند به این دلیل باشد که سهامداران کوچک نگران از توقف رشد شاخص، شروع به فروش کردند. بخشی دیگر از این تلاطم به موضوع اوراق سلف نفتی برمی گردد. خیلی ها پیش بینی می کنند که این اوراق سود بیشتری دارد و نقدینگی را از بازار سرمایه خارج می کند. از طرف دیگر بگو مگوهای سیاسی که بین سران سه قوه بعد از این قصه رخ داد تا حدودی بر سقوط شاخص موثر بود. این اخبار دلهره آور سیاسی؛ چه داخلی و چه خارجی بر کلیه سرمایه گذاری های داخلی تاثیرگذار است. متاسفانه اعلام رسانه ای اختلاف نظر سران سه قوه باعث آشفتگی سرمایه گذاران در همه بازارها شده است. مجموعه عوامل سیاسی چه داخلی و چه خارجی بر تصمیم گیران و به خصوص تصمیم گیران غیرحرفه ای بازار بورس تاثیر منفی گذاشته و احتمالا عده ای به عرضه سهمامشان برای فروش اقدام و این ریزش را ایجاد کردند و البته این نقطه خطرناکی است. اگر این روند ادامه پیدا کند و اعتماد سرمایه گذاران غیرحرفه ای جذب نشود و این افراد برای فروش هجوم بیاورند، آنگاه سقوط های نگران کننده دیگری خواهیم داشت.