به گزارش کسب و کار نیوز، بازدهی بازارها طی سال جاری در حالی بیش از ۲۵۰ درصد در بورس، ۷۰ درصد در بازار سکه، ۶۰ درصد در بازار طلا و ۴۰ درصد بازار ارز پیش بینی شده که مردم همچنان نگران حفظ ارزش پول خود هستند. به همین دلیل در حال حاضر بسیار دیده شده است که مردم به امید دستیابی به سودهای آنچنانی اقدام به فروش مسکن خودرو و وسایل زندگی شان کردند و تمام سرمایهشان را به بازار سرمایه بردهاند.
افزایش تورم با رشد شارپی دلار و سکه
گرچه جذب نقدینگی به بورس براساس فلسفه وجودی اش باعث کاهش تورم می شود، اما باید به این نکته توجه کنیم که زمانی این امر محقق می شود که منابع مالی جذب شده صرف تامین مالی تولید شود اما این در حالی است که این منابع در راه دیگری هزینه می شود و تولید از آن بهره ای نبرده است. در ۳۰ سال گذشته، صعود بورس هیچگاه به تورم منجر نشده؛ اما پس از هر دوره رشد شارپی نرخ در بازارهای دلار و سکه، افزایش شاخص تورم را شاهد بودهایم. این بررسیها تایید میکند انتظارات تورمی است که پولها را روانه بازار سهام میکند و گزاره عکس آن صادق نیست.
با افزایش انتظارات تورمی صاحبان نقدینگی و همزمان با افزایش سهم پول از نقدینگی کل کشور، این روزها تالار شیشه ای با هجوم سیلی از پولهای سرگردان مواجه شده است. در این شرایط شاخص سهام بازده حدود ۳۰۰ درصدی را نیز تجربه کرد و در بازار دلار و سکه نیز شاهد افزایش قیمتهای ۴۰ و ۸۰ درصدی بودیم.
روانه شدن پولهای سرگردان به سمت بازار سرمایه سبب شده برخی این موضوع را عامل افزایش تورم و حتی رسیدن به یک ابرتورم بدانند.
«کسب و کار» در گفتگو با یک کارشناس، خطر ابرتورم را بررسی می کند.
شرط ضد تورمی بودن رشد بورس
حمید دیهیم، رئیس انجمن اقتصاددانان
روانه شدن پول های سرگردان به تالار شیشه ای به شرطی که برای تامین مالی تولید باشد و کالا ایجاد کند نه تنها تورم ایجاد نمی کند، بلکه تورم را کاهش می دهد؛ اما دولت به دلیل آنکه درآمد کافی ندارد و به عبارتی درآمدهای پیش بینی شده اش محقق نشده و هزینه هایش بسیار است، با تشویق مردم برای ورود به بورس، منابع جذب شده را به جای هزینه کردن در بخش تولید، صرف تامین کسری بودجه اش می کند. بنابراین اشکال در طرز استفاده از منابع مالی جذب شده است نه ورود نقدینگی سرگردان به بورس. نقدینگی به شرطی که به بازار سرمایه برود و به تولیدات بیفزاید، نه تنها تورمی نیست، بلکه ضد تورم است و درآمد جامعه و اشتغال را بیشتر می کند و عملا بر عرضه کل می افزاید. بودجه های عمرانی مدت هاست مصرف نمی شود چون هزینه های دولت بسیار است و بدون درآمد نفتی که می بایستی به دست او برسد مشکل بودجه ای دارد و بنابراین سعی می کند برای تامین کسری بودجه اش استفاده کند. باید نقدینگی جذب شده به بورس را به بنگاه ها تزریق کرده و سرمایه در گردش بنگاه ها را زیاد کنند تا به یک باره تولید بیشتری وارد جامعه شود. این سیاست ضد تورم است؛ در حالی که مشاهدات کنونی از بازار سرمایه این گونه نیست. دولت در این وضعیت کرونایی و در شرایطی که تحت فشار تحریم هاست، مجبور است این منابع را در جای دیگری خرج کند. با این وجود دولت بایستی سیاست های سیاسی خود را عوض کند اما این در حالی است که این کار را نمی کند. متاسفانه با وضعیتی که در اقتصاد فعلی ایران هست، ما دچار یک بیماری اقتصادی هستیم که روند افزایش تورم متاسفانه ادامه خواهد یافت و دولت تاکنون کاری نکرده است که بتوانیم امیدوار به کاهش تورم و بهبود وضعیت فعلی باشیم. تحریم ها، سیاست های غلط دولت و وضعیت کرونا همه دست به دست هم داده و تولید را در هم شکسته است.