صفحه اصلی / سرخط خبرها / خطر ابرتورم در کمین اقتصاد ایران

سهراب دل انگیزان، اقتصاددان

خطر ابرتورم در کمین اقتصاد ایران

کسب و کار نیوز - وضع جامعه آنقدر وخیم است که حداقل مزد قانونی اگر به 3 میلیون تومان هم برسد تنها معادل 120 دلار است.

این عدد در هیچ جایی از دنیا نیست. بخش قابل توجهی از مردم حداقل مزد قانونی ندارند و این یعنی اینکه نسبت به محاسبات جهانی به نظر می رسد ارزان ترین نیروی کار را در تمام جهان ما داشته باشیم. البته این مساله شایسته ملت ایران نیست؛ اما اتفاق افتاده است. دلیل اساسی آن هم می تواند چند نکته اساسی باشد. اولین نکته این است که سیاست های بودجه ای و سیاست های بانکداری تجاری و بانکداری مرکزی ما، روش ها و نظام های آنها، نظام بودجه ریزی شامل نظام بودجه ریزی جامع، نظام بانکداری تجاری به صورت جامع و نظام بانکداری مرکزی ما دچار اشکالات عمده ای هستند که جز از طریق خلق نقدینگی نمی توانند اداره شوند و این خلق نقدینگی هم هیچ کاری نمی کند جز کاهش ارزش ریال. تاثیر اصلی کاهش ارزش ریال و اعتبار آن روی اقشار ضعیف جامعه خواهد بود و همین باعث می شود که کاهش ارزش پول داشته باشیم. این کاهش ارزش پول در همه بازارهای دیگر با افزایش قیمت دارایی ها خود را نشان می دهد. توجه کنیم که در شرایطی که ما دچار رکود نباشیم این کاهش ارزش پول می تواند از طرف دیگری جبران شود مثلا رشد اقتصادی داشته باشیم؛ اما زمانی که رکود داریم و هیچ امیدی به تولید و رشد اقتصادی نیست مردم پول خود را از ترس کاهش ارزش پول به بازار دارایی ها می برند و برخی از دارایی ها مثل مسکن، طلا، ارز یا بورس می تواند مورد استقبال شدید قرار بگیرد و از این ناحیه افزایش قیمت داشته باشد. بنابراین افزایش قیمتی که در این بازارها دیده می شود نشان دهنده ناامیدی مردم در بخش تولید و انتظارات تورمی سنگین است. یعنی دو اتفاق می افتد. اول بخش تولید هیچ امیدی ندارند و دوم انتظارات تورمی سنگینی دارند. این دو با هم جمع می شود و تمایل برای حضور در بازار دارایی را افزایش می دهد. از طرفی چون استقبال از بازار دارایی ها خوب می شود حتی بیشتر از بازار کالا یا سایر عوامل دیگر افزایش قیمت خواهند داشت. در این شرایط است که فقیر، فقیرتر می شود و غنی، غنی تر زیرا فقیر دارایی ای ندارد که بخواهد افزایش قیمت آن باعث شود دارایی او حفظ شود یا بالا برود. فقط چون چیزی ندارد ارزش دستمزد او کاهش پیدا می کند و غنی هر چیزی داشته باشد قیمت آن چند برابر می شود و لذا فاصله و شکاف بین فقیر و غنی آنقدر می شود که ایجاد بحران های اجتماعی شدید می کند و ما در این دو شرایط منتظر بحران های اجتماعی شدید هستیم. این مساله نه تنها بحران نیست؛ بلکه ابربحران می آورد و مشکلات اساسی در این حوزه شکل خواهد گرفت. قاعدتا کل سیستم حاکمیت باید این مساله را درک کند. توجه داشته باشیم که مسئولیت این موضوع فقط بر عهده دولت نیست. چون در ایران حاکمیت یکپارچه نیست مخصوصا حاکمیت اقتصادی. قاعدتا دولت بخشی را در اختیار دارد که بخش بسیار اساسی و مهمی است. ولی این به این معنا نیست که سایر بخش ها دیگر تکلیفی ندارند. به نظر می رسد همه بخش های متفاوت اقتصاد کشور و حاکمیت باید دست به دست هم بدهند و شرایط کنونی را بهبود ببخشند. علاوه بر اینکه عناصر داخلی روی این موضوع مهم است و ما آن را «قدرت و شایستگی اداره کردن» می گوییم و باید بهبود پیدا کند مساله دیگری وجود دارد و آن، این است که ما در ایجاد رابطه با جهان بین المللی نیاز به بازنگری داریم و باید حتما روابط مستحکم ایجاد کنیم مبتنی بر مبادلات اصلی اقتصادی و این رابطه باید عادلانه، منصفانه و منفعت دو طرفه را داشته باشد. با این اوصاف می توانیم انتظار داشته باشیم که علاوه بر اینکه باید ما در داخل مدیریت ها را شایسته کنیم، در روابط بین المللی هم فعالانه عمل کنیم. ما در سیستم بروکراتیک هم متاسفانه انتخاب شایستگانمان وابسته به یک نظام گزینش کارکنان دولت شده که این نظام فقط ظاهر را نگاه می کند. بنابراین سیستم رفته رفته از حوزه مدیران توانمند و شایسته خارج شده و همین باعث می شود که نظام تصمیم گیری و تدبیر دچار بحران شود و نتواند بحران ها را بهبود دهد و تصمیم های درستی در مواقع بحرانی بگیرد. همه اینها با هم تجمیع شده و به یک باره انباشت وسیعی از بحران ها به امروز رسیده است. به علت این مشکل کشورمان به سمتی می رود که به یک نقطه غیرقابل بازگشت خواهد رسید. من اسم آن را «سیاه چاله» می گذارم. یک حوزه سیاه چاله ایجاد می شود که تمام دستاوردهای مفید و مثبت این کشور را درون خود می برد و حذف می کند. خطر ابرتورم به شدت جدی است. توجه کنیم که بحران های اجتماعی جدا از بحران های اقتصادی نیستند. همان قدر که ما در مسائل اجتماعی عدم تدبیر به کار بردیم و این مشکلات شکل گرفته که هر لحظه ممکن است اتفاقاتی بیفتد همان اندازه ما در مسائل اقتصادی بی توجهی کردیم و تصمیمات غلط گرفتیم. با این نگاه ابر تورم به راحتی بیخ گوش ما خوابیده است. حجم نقدینگی و پول بسیار دارد رشد می کند و دیگر کالای وارداتی نیست که آن را خنثی کند. پس قاعدتا کالای داخلی باید جبران کند.

همچنین مطالعه کنید:

ترانزیت ۲۰ میلیون تن کالا از ایران تا انتهای سال

به گزارش کسب و کار نیوز، امین ترفع، در دومین همایش ملی ترانزیت با عنوان …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.