یادداشت –
قطعا ساختارهای قدیم بورس برای پاسخگویی به تعداد بسیار زیاد سهامداران کم و کاستی هایی دارد. شرایط واگذاری و زیرساخت های انفورماتیکی بازار سرمایه برای این تعداد مشتری طراحی نشده بود که در یک عرضه اولیه تا ۴ میلیون مشتری مشارکت کنند. همچنین تخصیص تعداد بسیار محدودی سهم در یک عرضه اولیه که قرار است ۱۳ تا ۱۴ سهم تخصیص داده شود، کار بسیار دشواری است. شاید فقط بانک ها و مخابرات برای تلفن ثابت و در مورد پرداخت یارانه ها چنین حجمی از عملیات را شاهد باشند؛ البته این عملیات ها نیز به این اندازه فشردگی زمانی ندارند و از این نظر سامانه معاملاتی به شدت زیر فشار است. تاکنون تلاش بسیار زیادی شده که این سیستم سرپا نگه داشته شود؛ اما شرایط تغییر کرده است. این در حالی است که در کشور استان های زیادی را داریم که اصلا کارگزاری ندارند. همچنین در خیلی از نقاط کشور دسترسی به سبدگردان ها و مشاوره ها وجود ندارد. اصل گسترش بازار سرمایه این مساله را مورد تاکید قرار می دهد که در صدور مجوزها تعجیل شود و با توجه به بزرگ شدن بازار، مجوزهای فعالیت نهادهای مالی جدید در تمام سطوح کارگزاری، سبدگردان، مشاوره و تامین سرمایه داده شود. بازار ما نیازمند ورود نیروهای جوان و تازه نفس است و مجوزهای جدید می تواند ایجاد اشتغال گسترده ای در کشور به خصوص در میان فارغ التحصیلان دانشگاهی کند. جا دارد سازمان بورس با صدور مجوزها زمینه اشتغال ۶ هزار نفر را در بازار سرمایه ایجاد کند که از این نظر رقم قابل توجهی است. آمادگی بازار سرمایه برای چنین گسترشی در یک زمان کوتاه خیلی کم بود و رفته رفته باید کمبودها جبران شود که قدم اول آن سهولت در اعطای مجوزها خواهد بود. روز چهارشنبه شاهد عرضه اولیه «وپویا» بودیم که کارگزاری آگاه حین آن دچار اختلال شد. وقتی یک عرضه اولیه با مشارکت ۲ و نیم میلیون سهامدار برگزار می شود شما نمی توانید آن را به خاطر بروز یک مشکل در یک کارگزاری عملا نقد کنید چون به هر حال کل سامانه دوباره با یک بار سنگین مواجه می شود و شاید اصلا مشخص نباشد که مشکلات یک کارگزاری چه زمانی حل خواهد شد. به هر حال این روابطی است که میان آن کارگزاری و مشتریانش است. کارگزاری «آگاه» هم پذیرفت که خسارتی را به مشتریانش به خاطر آنکه نتوانستند در عرضه اولیه شرکت کنند، پرداخت کند. رقم تخصیص داده شده در عرضه اولیه حدود ۸۰ هزار تومان بود و اگر آن یک میلیون مشتری هم وارد بازار می شدند حتی رقم خیلی کمتر از این می شد. اگر هم صددرصد رشد می کرد برای آن یک میلیون نفر هم ۵۰ هزار تومان به ازای هر نفر می توانست بازدهی داشته باشد که رقم خاصی در این بازار نیست. به هر حال یک مشتری که مدت طولانی با یک کارگزاری کار کرده و در شرایط مختلف از آن خدمات گرفته این مساله چیزی نیست که بخواهد روی آن تاکید کند. اما واقعیت این است که وقوع حوادث بر اثر فشار زیادی که به یک کارگزاری بیاید یا اتفاقاتی از این دست، بیشتر به مدیریت آن کارگزاری و کانون کارگزاران و در نهایت سازمان بورس و اوراق بهادار برمی گردد. لازمه توسعه بازار این است که ما با این حوادث مواجه شویم و درک کنیم که گام هایی باید برای توسعه بازار برداشته و این نواقص کم کم رفع شود. مردم نیز چون تازه وارد بازار شده اند فرق کارگزاران، نحوه ارائه خدمات و نحوه ارائه پشتیبانی را درک خواهند کرد و کم کم ما شاهد تخصصی تر شدن و بهبود کیفیت خدمات کارگزاران خواهیم بود. به هر حال این کار زمان نیاز دارد زیرا ما در یک مقطع کوتاه یک سال و نیمه شاهد ورود تعداد عظیم سهامداران هستیم و به تبع به همان میزان که تعداد سهامداران زیاد می شود ایجاد زیرساخت های فنی و مهندسی ممکن نیست. زمانی که انبوهی از تقاضا به وجود می آید لاجرم مشکلات هم همراه آن ایجاد می شود و زمان نیاز است که سرمایه گذاری کنید تا زیرساخت ها را توسعه دهید.
همایون دارابی، کارشناس بازار سرمایه
ایجاد زیرساخت در بورس زمان بر است
کسب و کار نیوز - بازار سرمایه در خلال یک سال و نیم اخیر بسیار بزرگ شده و به خصوص بعد از آزادسازی سهام عدالت اقبال مردم به این بازار بیشتر هم شده است.