به گزارش کسب و کار نیوز، گویی کار بازار مسکن یک سره شده و مافیای بزرگی در آن در حال فعالیت است که مانع از کنترل قیمت در این بازار می شود. این در حالی است که به طور میانگین با تورم موجود برای خانه دار شدن باید ۲۰ سال منتظر ماند. هرچند افزایش قیمت در این بازار دیگر از حالت عادی خارج شده و همه عوامل دست به دست هم داده اند تا این بازار را آشفته کنند. این عوامل عبارتند از: تورم عمومی، کاهش قدرت خرید مردم، افت عرضه و بیاثر بودن تسهیلات بانکی و…
راهکار خروج سوداگران از بازار مسکن
با توجه به آنکه بیش از ۸۵ درصد معاملات در بازار مسکن سرمایه ای است، باید کاری کرد تا سوداگران از این بازار خارج شوند. کارشناسان معتقدند راهکار این کار دریافت مالیات بر عایدی مسکن است که متاسفانه این طرح از مجلس دهم نیز بیرون نیامد. نایب رئیس اتحادیه مشاوران املاک در مورد چرایی اجرایی نشدن این طرح می گوید: «من در مورد مالیات بر عایدی مسکن، دستهای پنهان را لمس کردم. من به عنوان یک فعال اقتصادی که بیش از ۲۰ سال است در حوزه مشاوران املاک مسئولیت دارم، کاملا لمس میکنم که دستهای پنهان و مافیای مسکن در قوانین و قواعد جلوگیری از سفتهبازی سوداگری بازار مسکن نقش دارند، ولی با آمدن نمایندگان مجلس یازدهم که شعار انقلابیگری و جهادگری دارند، انتظار میرود که حرکتها و برنامههایشان در حوزه اقتصادی مسکن متفاوت باشد.»
«کسب و کار» در گفتگو با یک کارشناس، دلایل افزایش نجومی قیمت مسکن را بررسی می کند.
عامل کلیدی در افزایش قیمت مسکن
ایرج رهبر، نایب رئیس انجمن انبوه سازان استان تهران
در حالت عادی در اقتصاد کشور یک تورم طبیعی داریم که بر کالاهای مصرفی تاثیر می گذارد. مسکن سهمی ۳۵ درصدی از کل سبد خانوار و همچنین از اقتصاد کشور دارد. بنابراین هر تحولی که در اقتصاد کشور به وجود بیاید، به همان نسبت در بازار مسکن تاثیر می گذارد. این در حالی است که این تورم در بخش های دیگر نیز تاثیر دارد؛ اما کمتر از بخش مسکن است زیرا در بخش های دیگر برنامه تولید برای آن کالا دارند مثل خوراک، لوازم خانگی و خودرو؛ ولی برنامه تولید در ۶ سال اخیر در بخش مسکن مستمر نبوده است. در این ۶ سال ممکن است مردم عادی به سهم خودشان خانه هایی در سطح شهر ساخته باشند که در سال حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار واحد بوده است که آمار هم همین را نشان می دهد؛ اما طرحی که اثرگذار باشد و اقشار هدف یعنی اقشار متوسط و متوسط به پایین را شامل شود که نمونه آن را در مسکن مهر داشتیم، در این ۶ ساله اخیر چنین برنامه ای اجرا نشده است. بنابراین دو عامل در افزایش قیمت نقش داشت. عامل اول عدم تولید و دوم عدم تعادل عرضه و تقاضا. وقتی ما یک میلیون واحد در سال نیاز داریم ولی ۳۰۰ هزار واحد مسکونی تولید شود یعنی ۷۰۰ هزار واحد کمبود. این ۷۰۰ هزار واحد کمبود که در ۵ سال اخیر جمع شده و به ۳۵۰۰ هزار واحد رسیده و انباشت تقاضا را به وجود آورده و فاصله ای را بین عرضه و تقاضا انداخته است و همین فاصله هر چقدر زیادتر شود افزایش قیمت بیشتر می شود. به همین دلیل اثر آن امروز روی بازار مسکن قابل مشاهده است. به طور مثال در بازار خودرو تورم اثر گذاشته ولی میزان عرضه و تقاضا در آن بازار نسبت به بازار مسکن به هم نزدیک تر بود. اینجاست که سوداگر وارد بازار می شود و سوءاستفاده می کند و از آنجا که مسکن کالای مورد نیاز ضروری مردم است از این آب گل آلود ماهی می گیرد. این است که عوامل متعدد دست به دست هم داده اند و شاهد افزایش چند باره قیمت در بازار مسکن هستیم ولی اگر ما می خواهیم مقابله کنیم و فکری برای این بازار بکنیم، اصل برنامه ریزی برای تولید مسکن است. وقتی سوداگر در بی برنامگی برای تولید مسکن وارد این بازار شود حساب می کند و می گوید تولید مسکن که نیست و نیاز ما یک میلیون واحد است و الان هم تولید ما کم است پس انباشت تقاضا باعث افزایش قیمت می شود و او از فرصت سوءاستفاده و سرمایه اش را وارد بازار می کند. آن واحد را نگه می دارد تا افزایش قیمت مورد نظرش پیش بیاید. وقتی تعدادی از این سوداگران وارد بازار مسکن می شوند کنترل بازار را در دست می گیرند یعنی بین خود توافق و قیمت را تعیین می کنند و حتی گاهی با بالا بردن قیمت در بازه هایی مردم را ترغیب به خرید مسکن می کنند. ما در بورس هم این افراد کلیدی را داریم که کل بازار بورس را در دست خود می گیرند. فقط اصل مبارزه با مافیای مسکن، افزایش تولید مسکن است تا عرضه با تقاضا برابر شود. هرچه بیشتر تولید مسکن داشته باشیم می توانیم افزایش قیمت ها را کنترل کنیم. در حال حاضر قیمت ها رشد خود را کرده است. یعنی بعید به نظر می رسد که در آینده دوباره شاهد رشد قیمت غیرمتعارف باشیم. ولی هیچ چیز در این بازار بعید نیست. درمجموع وقتی آسیب شناسی کنیم تا علت افزایش قیمت را پیدا کنیم و روی آن علت افزایش قیمت متمرکز شویم که آن هم برنامه ریزی برای تولید است به این معناست که موانع بر سر راه تولید را برداریم و هزینه ها را کاهش دهیم، زمین های دولتی را وارد بازار کنیم، تسهیلات ارزان قیمت و مصالح مناسب در اختیار ساخت بگذاریم آنگاه این اقدامات اثر خود را در برنامه ریزی برای مقابله با سوداگران می گذارد چون بازار عرضه را تقویت می کند و عرضه و تقاضا به هم نزدیک می شود.