به گزارش کسب و کار نیوز، محمدعلی چمنیان گفت: در ایران یکی از روش های تامین سرمایه ای که بسیاری از شرکت ها به دنبال آن بودند تامین از طریق تسهیلات بانکی بوده که بسیار پرهزینه است به خصوص برای استارتاپ ها و دانش بنیان ها که ریسک های خاص خود را دارند و نیاز به حمایت هایی تا زمان روی پای خود ایستادن داشتند. اقدامات حمایتی بعدی که صورت گرفته مثل ایجاد صندوق هایی نظیر صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری نیز توانسته به تامین مالی و نقدینگی استارتاپ ها و دانش بنیان ها کمک کند؛ اما با توجه به اینکه بودجه این نهادهای حمایتی محدود است، آنها تا یک جایی قادر به حمایت هستند. وقتی هدف ما از این حمایت ها این است که استارتاپ های کوچک تبدیل به شرکت های بزرگ شوند و شرکت هایی که بتوانند تاثیر بیشتری در اقتصاد کشور و سهم تولید ناخالص ملی داشته باشند.، وقتی این استارتاپ ها بزرگ شوند دیگر ابزارهای حمایتی مثل صندوق ها جوابگو نیستند. قاعدتا مثل خیلی از کشورهای پیشرفته دنیا یکی از ابزارهای تامین مالی مناسب برای این شرکت ها بازار بورس است و این ابزار از نظر اصول اقتصادی و اصول کلی قدمی رو به جلو و در راه تکمیل زنجیره ای است که شرکت های دانش بنیان در اول کار توسط صندوق های حمایتی و پارک های علم و فناوری تقویت شوند ولی بعد از اینکه به مرحله رشد و بلوغ کامل برسند بتوانند از ابزارهای بهتری برای این قضیه استفاده کنند که ظرفیت تامین مالی را داشته باشد. اینکه ورود استارتاپ ها به بورس همزمان شده با افزایش ارزش بورس یا افزایش حمایت دولت از بورس تا حدودی اتفاقی است. این برنامه و چشم اندازی بود که ما از حدود ۸ سال پیش آن را می دیدیم که در یک تاریخی با بزرگ شدن این شرکت ها باید آنها در بورس جایگاه خود را پیدا کنند. این مساله بیشتر به مسیر طبیعی بستری برای رشد استارتاپ ها مربوط می شود.
او در گفتگو با «کسب و کار» ادامه داد: چالشی که در مورد حضور استارتاپ ها در بورس معمولا مطرح بوده بحث های ارزش گذاری اولیه سهام بوده است. در حقیقت در بورس یک ارزش های اولیه داریم. بعد از آن هم ارزش سهام شرکت ها را خرید و فروش ها و بورس است که تعیین می کند؛ ولی ارزش گذاری اولیه و ارزشیابی سهامی که صورت می گیرد برای استارتاپ ها و همچنین شرکت های دانش بنیان کمی متفاوت است. برای ارزش گذاری اولیه استارتاپ ها دارایی های نامشهود این شرکت ها بیشتر باید مورد توجه قرار بگیرد تا دارایی های مشهود. درحقیقت برنامه های آتی آنهاست که باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد تا وضعیت فعلی. چون استارتاپ ها شرکت هایی به شدت در حال توسعه و رشد هستند و این بخش ارزش گذاری روی دارایی های نامشهود هنوز به میزانی که بتواند از شرکت های استارتاپی و فناور حمایت کند در سیستم های بورسی ما جا نیفتاده است که امیدواریم با این فضایی که در حال حاضر ایجاد شده و موقعیت خاصی را برای استارتاپ ها به وجود آورده این مسائل مثل ارزش گذاری دارایی های نامشهود مخصوصا فناوری و بحث هایی از قبیل برند، دانش سازمانی، سیستم ایجادشده در آن سازمان یا سرمایه هایی مثل منابع انسانی، این ارزش گذاری ها در حقیقت پایه خوبی باید باشد برای اینکه بقیه شرکت ها نیز تمایل پیدا کنند که به بورس وارد شوند. چون این شرکت ها بر مبنای یک سری ارزش ها و سرمایه های دانشی و فناوری آنهاست که به اینجا رسیده اند نه دارایی هایی مثل ساختمان، سخت افزار یا… ما امیدواریم با این فرایند در بورس ارزش یک سازمان را براساس سخت افزار یا سوددهی امروز آن نگاه نکنیم چون استارتاپ ها به شدت در حال رشد هستند و آینده خیلی خوبی دارند و بیشتر با نگاه به آینده و دارایی های نامشهود آنها بتوانیم ارزش آنها را در بورس برآورد کنیم و ارزش واقعی آنها در بورس نشان داده شود.