سرمقاله
کرونا، ابر بحران جدیدی که این روزها گوی سبقت را از دیگر معضلات و مشکلات کشور ربوده ، نقل جدید محافل شده است. همه افراد در جامعه تحت تاثیر پیامدهای این اتفاق ناخوشایند درخصوص آثار و نتایج آن صحبت میکنند و امیدوارانه از درمان و کنترل آن سخن میگویند. شاید برای اولین بار بود که عملکرد ما به عنوان یک کشور و فارغ از دولت و مردم و فعالان اقتصادی در یک بحران مشابه با سایر کشورها سنجیده شد و انصافا باید اذعان کرد با توجه به امکانات موجود انتظار میرفت این پدیده آثار مخربتر از این داشته باشد، هرچند که در حال حاضر نیز نقدهای جدی به عملکردها وارد است.
قصد این نیست که در این چند خط به آسیبشناسی ریشهای عملکرد هریک از بخشها، به خصوص دولت و بخش خصوصی در این بحران پرداخته شود. به نظر میرسد تمرکز دریچه دید به کسب و کارها و از آن مهمتر ضرورت توجه به بخشهای نوآور که در همه جای دنیا کلید رفع برخی از مشکلات هستند اثربخشتر از نقد کلی عملکرد دولتی است که با سیلی از کمبودها و مشکلات دست و پنجه نرم میکند.
مطالعه بررسی گزارشهای کارشناسی معتبر درخصوص آثار بحران کرونا بر کسب و کار از جمله گزارش موسسه مکنزی، مجموعه pwc ، اکسنچر و … نشان میدهد نه تنها کرونا به تنهایی یک معضل جدید برای کسب و کارهاست، بلکه موجب تشدید سایر مشکلات نیز شده و بسیاری از بخشها را به طور جدی با اخلال مواجه کرده است. در این میان شرکتهای کوچکتر و بخش خدمات با آسیب به مراتب بیشتری مواجه شدهاند. بررسیهای میدانی صورت گرفته در کشور ما نیز حاکی از همین روند است. کرونا علاوه بر مشکلاتی که خود جدیدا ایجاد کرده، مشکلاتی نظیر ناکارآمدی دستگاههای دولتی، زمانبر بودن فرایندهای بروکراتیک دولتی، مدیریت ریسک سرمایهگذاری و تامین مالی و… را تشدید کرده است. جلوگیری از تشدید مشکلات فعلی در فضای کسب و کار بر اثر کرونا یکی از مهمترین اهداف بسیاری از دولتها در شرایط بحران کروناست. چرا که معضل اصلی که جلوتر به آن پرداخته خواهد شد، قابلیت تغییر و یا منع ندارد، اما جلوگیری از تشدید معضلات موجود، راهکار اثربخش تری است. متاسفانه تمرکز دولت در حل مشکلات جدید مانند کمبود امکانات درمانی و بهداشتی و از این دست باعث شد از عوامل ۱۱گانه بهبود محیط کسب و کار کمی غافل باشیم که این مساله میتواند آثار درازمدتتری داشته باشد.
به اذعان موسسه مکنزی، اصلی ترین چالشی که با شیوع ویروس کرونا برای کسب وکارها ایجاد شد، تغییر رفتار مشتریان بود که به تبع آن محصولات و کانالهای توزیع و فروش این کسب وکارها نیز تحت تأثیر قرار گرفت. این یک معضل مشترک برای همه کسب و کارها و برای همه کشورهاست. این معضل اصلیترین عامل اختلال، نابودی و حتی رشد بخشهای مختلف کسب و کارها در بخشهای مختلف بود. کسب و کارهایی مانند فناوری اطلاعات، تجهیزات پزشکی، سلامت فردی، تولید و فروش اقلام بهداشتی و… از جمله بخشهایی بودند که بازار به آنها اقبال نشان داد و بدین ترتیب هم در تولید و هم تقاضا با رشد قابل توجهی مواجه شدند؛ اما طیف وسیعی از کسب و کارها نیز تا سر حد تعطیلی پیش رفتند و آنها که ریسک بالاتری داشتند و نوپاتر بودند عملا از چرخه رقابت حذف شدند، اخبار تلخی که درخصوص چند استارتآپ ایرانی نیز شنیدیم؛ از تعدیل نیرو در «علی بابا» و «اسنپ» تا تعطیلی کامل استارتآپهای نوپایی مثل «چیلیوری» و «میوه باکس».
نقش کلیدی استارتآپها و کسب و کارهای نوپای نوآور در آینده اقتصاد کشور میطلبد تا در رکود و تعطیلی این دسته از کسب و کارها کمی بیشتر توجه و سعی کرد اولویت حمایتی را بیشتر بر آنها متمرکز کرد. هرچند در حال حاضر منابع محدود مالی در کشور باعث شده تا از این برنامه بلندمدت غافل باشیم و به حفظ کسب و کارهایی بپردازیم که در کوتاهمدت به نیازهای اولیه جامعه پاسخ میدهند.
اما باید توجه کرد که گسترش هرچه بیشتر فعالیت های شرکت های استارت آپی و فناوری در کشور، علاوه بر رشد فرهنگ کارآفرینی و مرتفع ساختن بسیاری از مشکلات اقتصادی می تواند میزان بیکاری را نیز بدون سرمایه گذاری مستقیم دولت کاهش دهد، ارزش افزوده بالایی ایجاد کند، در آینده در فضای رقابتی فناورانه جهانی به جذب سرمایهگذاری خارجی کمک کند و دهها مزیت دیگر که خارج از حوصله این یادداشت است.
شرکت های استارت آپی برای جلوگیری از ضرر و زیان بی شمار در این بحران، نیازمند راهکارهای خلاقانه برای رفع چالش ها در زمینههای مختلف سرمایه انسانی، مدیریت زنجیره تأمین، فروش و بازاریابی و… هستند. مسلماً راهکار شرکت¬های استارت¬آپی برای بقا در این شرایط بحرانی کاهش هزینه ها، کاهش قیمت محصولات و تلاش برای کاهش هزینههای ثابت مانند اجاره است. در کنار همه این موارد شیوع ویروس کرونا فرصتی مناسب برای جلب اعتماد عمومی، نمایش چابک بودن و به صرفه بودن توسط استارتآپهاست.
به طور کلی به نظر میرسد جامعه استارتآپی ایران همراهی خوبی برای کاهش شیوع ویروس کرونا داشته و توانسته قابلیتها و ویژگیهای متعدد و متنوعی را برای پشت سر گذاشتن این روزها و پیشبرد کارها و امور روزانه از راه دور در اختیار کاربران قرار دهد.
اما مشکلات زیرساختی در توسعه استارتآپها وجود دارد که می بایست دولت به آن توجه کند.
برای مثال، کاهش میزان سرمایه گذاری خطرپذیر در این کسب و کارها، رشد و ادامه آنها را با اخلال مواجه می کند و در بخش زیربناییتر میتواند جریان تولد استارتآپهای جدیدتر را با چالش جدی مواجه کند. یا محدودیت پهنای باند و سرعت اینترنت بخش قابل توجهی از تلاشهای استارتآپها در جذب مشتریان جدید را نقش بر آب میکند و عملا مخاطب کیفیت پایین خدمات را از دید کسب و کار میبیند. به همین ترتیب بسیاری از عوامل دیگر مانند مشکلات پرداخت بانکی و محدودیت برداشت روزانه، رمز دوم پویا و دشواری استفاده از آن برای بخشی از مشتریان مسنتر، هزینه بالای اینترنت، عدم تبلیغات وسیع جهت فرهنگسازی کسب و کارهای اینترنتی در صدا و سیما و …. همه میتوانند باعث شوند یا مردم تمایل زیادی به بهرهمندی از کسب و کارهای اینترنتی نداشته باشند و یا به صورت کوتاهمدت و به ناچار از این خدمات استفاده کنند.
شاید راهکارهایی از جمله: تشویق بانکها و نهادهای مالی به پیشخرید خدمات آتی شرکتها جهت تامین مالی آنها، کمک به ورود کسب و کارهای اینترنتی رشدیافته به بازار سرمایه، تقویت شرکتهای سرمایهگذاری جسورانه جهت ارتقای توان و جذب منابع مالی از طریق بازار سرمایه و هزینهکرد آن در استارتآپهای کوچکتر، کمک به تامین زیرساختهای هزینه بر موقت (مانند سرور، تجهیزات لجستیک و …) جهت پاسخ باکیفیت به نیاز مشتریان توسط دولت، الزام دستگاههای دولتی به تامین نیاز به خدمات توسط استارتآپها جهت حفظ تامین مالی و افزایش نرخ نفوذ فناوری در دستگاههای دولتی و دهها پیشنهاد دیگر که کارشناسان روزانه آنها را روانه رسانه میکنند، میتواند در این شرایط خطیر، تهدید کرونا را به فرصتی برای جهش کسب وکارهای نوآور تبدیل کند.