به گزارش کسب و کار نیوز، اما این آغاز ماجرا بود؛ چراکه هنوز چند روزی نگذشته بود که همین استارتاپ های ریز و درشت نیز در تامین اقلام خود به بن بست خوردند و کار به جایی رسید که عبارت «موجود نیست» جلوی خیلی از محصولات به نمایش درامد.این فقط یکی از ده ها مشکلی است که با افزایش خریدهای اینترنتی ظهور کرد. مشکل در تامین کالاها، لجستیک و حمل و نقل، ارسال در زمان مقرر، نبود پشتیبانی مناسب در خیلی از فروشگاه های اینترنتی و… مشکلات دیگیری است که در میانه راه قرنطینه ظاهر شد. این بود که تازه به این نتیجه رسیدیم که نه تنها پلتفرم های فعلی اینترنتی پاسخگوی تمام مردم نخواهد بود، بلکه نیاز به ظهور بسترهای جدید برای پاسخگویی به نیازهای جدید است.
«کسب و کار» در گفتگو با دو کارشناس، موانع موجود بر سر راه دیجیتالی شدن کسب و کارهای سنتی در شرایطی که مردم برای حفظ سلامتی شان می بایست در خانه بمانند را بررسی می کند.
فرایند ناقص دیجیتالی شدن
فرزین فردیس، نایبرئیس کمیسیون اقتصاد نوآوری و تحول دیجیتال اتاق تهران
فضای کسب و کارهای اینترنتی محسنات و مزایای خاص خودش را دارد. این بسترها امکان این را فراهم می کند که ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته کسب و کارها بتوانند کسب درآمد کنند. همچنین امکان این را می دهد که مشتریان نسبت به انواع محصولات و تنوع بالایی که دارند، آگاه تر شوند. به خیلی از کارها سرعت عمل می بخشد و محدودیت های فیزیکی و رفت و آمد و خیلی از محدودیت ها را ندارد؛ ولی مثل هر کسب و کار دیگری، این نوع کسب و کار هم دارای یک سری از محدودیت هاست. یعنی این گونه نیست که صرف اینکه یک کاری را در دنیای کسب و کار مجازی ببریم، بگوییم که از همه قید و بندها و محدودیت ها رهاست. مثلا خیلی از فرایندها وقتی اینترنتی می شود درست است که مشتری می تواند راحت تر سفارش بدهد، راحت تر انتخاب کند و پرداخت را به صورت الکترونیکی انجام بدهد؛ ولی هنوز یک بخشی از زنجیره فعالیت که آن دسته بندی، حمل، توزیع و لجستیک قضیه است هنوز در فضای واقعی و فیزیکی باید صورت بگیرد و معمولا کسب و کارهای اینترنتی در این زمینه دچار مشکل هستند. جدی ترین محدودیت پیش روی این کسب و کارها این است که نمی توانند یک دفعه چندین برابر توسعه بدهند و امکانات لجستیکی و توزیعی خودشان را افزایش بدهند. به همین دلیل محدودیت انبار و پیک یا خدمات ارسال دارند. همچنین در زمان ارسال، پختگی هنوز هم در سمت مصرف کننده و هم سمت عرضه کننده به اندازه کافی وجود ندارد و کسب و کارها با یک سری از روال ها و مسائل آشنا نیستند چون پیش از این، آن را تجربه نکرده اند. بسیاری از کسب و کارهای سنتی ما که یک وجه اینترنتی نیز برای خود ایجاد کرده اند متاسفانه در این وجه روی بحث خدمات پس از فروش یا بحث تحویل و توزیع خیلی کار نکردند و این باعث می شود نارضایتی هایی برای مشتری به وجود بیاید و ضربه هایی به آن کسب و کار و مدل آن وارد شود. یک مساله مهم دیگر هم زیرساخت های مورد نیاز از نظر فضای کار اینترنتی است. ممکن است سایتی با ترافیک کم فعالیت کند و خیلی هم موفق باشد و به ظاهر همه چیز خوب پیش می رود؛ اما همین که ترافیک آن شروع به افزایش می کند یعنی تعداد مراجعه به آن افزایش می یابد، همه مسائل در آن سایت عوض می شود. برخی از کسب و کارهای سنتی که فقط رویه کسب و کار اینترنتی؛ یعنی فقط ظاهر سایت را می بینند و فکر می کنند صرف داشتن صفحه ای در اینستاگرام یا یک وب سایت یعنی فروش اینترنتی، بعدا که با ترافیک بالا مواجه می شوند و اقبال مشتریان به سمت آنها می رود سیستم آنها جوابگو نیست چون از قبل برای آن فکر و برنامه ریزی نکردند و زیرساخت لازم را فراهم نکردند و نتیجه این می شود که هم یک هزینه فرصت از دست رفته می شود و هم اینکه مشتریان خود را ناراضی می کنند. کسب و کارهای اینترنتی هم مثل هر حوزه دیگری باید افرادی که به سراغ آنها می روند یا کسانی که روی آن کار می کنند به آن زمینه سازی و زیرساخت سازی های لازم فکر و امکانات را بتوانند به درستی پیش بینی کنند. در همین مدت شیوع کرونا مراجعه به برخی از کسب و کارهای اینترنتی ۲ تا ۳ برابر افزایش پیدا کرد. آن کسب و کارهایی که سیستم پایدارتر (Stable) داشتند طبیعتا بهتر توانستند جواب بدهند ولی شرکت ها و مجموعه هایی که خیلی در این زمینه کار نکرده بودند تعداد زیادی نارضایتی یا کامنت هایی نشان از نارضایتی در شبکه های مجازی از آنها منتشر شد که نشان می داد اینها نتوانستند از پس انتظار مشتریانشان به درستی بربیایند.
مهم ترین مانعی که در این حوزه با آن مواجهیم، مانع های ذهنی آدم هاست یعنی آدم ها عادت کردند به اینکه یک کاری را به یک شکل انجام بدهند. زمانی که صحبت از دیجیتالی شدن می کنیم معنی آن، این نیست که همان کار و فرایند قبلی را صرفا در بستر فضای مجازی و اینترنت ببریم و آن را انجام بدهیم. برخی مواقع لازم است که در کل فرایند بازنگری و یک بخش هایی از آن فرایند را حذف یا حتی بخش های جدیدی را تعریف کنیم؛ چراکه در دنیای کسب و کار سنتی نیاز به آن فرایند نبوده ولی در حال حاضر لازم است که این اتفاق بیفتد و نیاز است که به یک شکلی این فرایند جدید به فرایندهای قبلی اضافه شود. معمولا عادت ها و مانع های ذهنی باعث می شود که ما خیلی به این فرایندها و ساختارهای جدید فکر نکنیم و نپردازیم و از همین جاها هم ضربه می خوریم. مثلا در فرایند دولت الکترونیک نمونه آن را می بینیم. خیلی از جاها جمع آوری اطلاعات به صورت مجازی شده ولی بعد که می خواهیم پیگیری کنیم عملا نمی توانیم پیگیری درستی داشته باشیم چون فرایندهای پیگیری درست تعریف نشده یا بعدا به آن سازمان مراجعه می کنیم، می بینیم همه آن چیزهایی که به صورت الکترونیکی روی وب سایت ها و شبکه ها بارگزاری کردیم در آنجا دوباره پرینت می گیرند و بعد آنجا دوباره همه چیز با کاغذ و روال سنتی انجام می شود چون بخشی از روال ها به صورت الکترونیکی شده ولی عملا کل فرایند را در آن در نظر نگرفته اند و باز با همان کندی و مشکلات سیستم های سنتی اتفاق می افتد. این ها مانع های ذهنی هستند که وقتی یک کاری را می خواهیم به صورت دیجیتالی پیش ببریم باید حواسمان باشد که دیجیتالی انجام دادن یک کار صرفا اینترنتی کردن آن نیست بلکه نیاز به این دارد که در کل فرایند، الگوی کار و کل روال ها بازنگری و همه چیز متناسب با این شرایط جدید بازتعریف شود. بزرگ ترین مشکل ما در ذهنیت ها و محدودیت هایی است که خودمان برای این نوع کار کردن ایجاد می کنیم.
«کسبینو» درگاهی برای ورود به فضای دیجیتال
عادل طالبی، دبیر انجمن صنفی کسب و کارهای اینترنتی
حضور در فضای دیجیتال برای سال ها از سوی کسب و کارها مورد غفلت واقع شد. کسب و کارهای آفلاین با تعلل بسیار زیادی به سمت فضای دیجیتال حرکت کردند. با آمدن فضای دیجیتال و ایفای نقش در فضای کسب و کار، عده ای از کسب و کارها این پتانسیل ها را شناسایی کردند و خیلی زودتر از بقیه وارد شدند؛ اما بخش عمده و مهمی از کسب و کارها پتانسیل های این فضا را به درستی و به شکل مناسب و در زمان مناسب کشف نکردند و در آن حاضر نشدند. اتفاقی که ما الان می بینیم این است که با توجه به وقوع کرونا، تعداد زیادی از کسب و کارها مایل هستند که وارد فضای دیجیتال شوند. اما از بعد استراتژیک، یک نکته بسیار مهم وجود دارد؛ اینکه آیا الزاما هر کسب و کاری باید فروشگاه یا سایت خودش را داشته باشد. از نظر منطقی بله، هر کسی باید یک وب سایت برای معرفی خودش داشته باشد. داشتن یک ایمیل info@xyz.com قطعا از نظر برندینگ و پرستیژ کاری بسیار اهمیت دارد؛ اما اینکه آیا همه ما باید محصول یا خدمت مان را فقط روی سایت خودمان به صورت انحصاری ارائه کنیم، محل تردید است. تجربه نشان می دهد به خصوص کسب و کارها لااقل در ابتدای ورودشان به فضای دیجیتال شاید بهتر باشد به جای اینکه به دنبال پلتفرم ها یا بسترهای انحصاری و اختصاصی خودشان باشند، بروند و از بسترها، بازارگاه ها، پلتفرم ها و مارکت پلیس های موجود استفاده کنند. در خارج از ایران نیز به همین ترتیب است. ما آمازون و فلیپ کارت و سرویس های شاپیفای (shopify) و فروشگاه سازها را می بینیم. اگر بخواهید اختصاصی کار کنید، امکاناتی مثل فروشگاه سازها هستند و اگر بخواهید از مارکت پلیس ها استفاده کنید مارکت پلیس های بسیار متفاوت جهانی و منطقه ای مثل آمازون و فلیپ کارت را داریم. در ایران تا ۲- ۳ سال پیش ما یک مارکت پلیس داشتیم؛ اما در ۲-۳ سال اخیر شاهد هستیم که مارکت پلیس های بسیار خوبی در فضای کسب و کار ایران راه اندازی شدند. نمونه های مختلفی مانند «کسبینو» هستند که کسانی که می خواهند از فضای آفلاین وارد فضای آنلاین شوند شاید بهتر باشد لااقل برای مدتی که فهم درستی از فضای دیجیتال پیدا کنند از این مارکت پلیس ها استفاده کنند. مزیت مارکت پلیس ها نسبت به فروشگاه و سایتی که خودتان می زنید این است که شما می توانید از مشتریان موجود این مارکت پلیس ها هم برخوردار شوید یا از آن برای رونق کسب و کار خود استفاده کنید. دوم اینکه از همان روز اول که وارد این پلتفرم ها می شوید، می توانید ارتباط مستقیمی با مخاطب و فهم مناسبی از تعاملات کسب و کار در فضای دیجیتال پیدا کنید. همچنین بعد از مدتی بتوانید برنامه ریزی های دیگری برای خودتان داشته باشید؛ اما در شروع کار استفاده از مارکت پلیس ها و پلتفرم ها به شما کمک می کند که ورود شما به فضای دیجیتال و بهره مند شدن از پتانسیل های موجود در فضای دیجیتال یک مقدار سرعت داده شود و اثربخش تر باشد و اثرات آن ملموس و مشهود باشد.