سرمقاله-
به هر حال آثار کرونا بعد از مدتی مثلا چند ماه آینده حل خواهد شد و از بین می رود. یکی از عوارض دوره کرونا این است که تولید جهانی تقریبا به صفر رسیده چون واحدهای تولیدی و خدماتی و توزیع کالا در همه ابعاد کوچک، متوسط و بزرگ کار نکرده اند.
درنتیجه می توانیم بگوییم که اقتصاد جهانی در کما فرو رفته است. این فارغ از شوک نفتی بود که قبل از این در اوایل کرونا حادث شد. آنچه می ماند آن است که دولت ها و سردمداران اقتصادی دنیا در این روزهایی که همه در قرنطینه خانگی هستند راجع به پساکرونا فکر کنند. یعنی اقتصاد جهانی بعد از کرونا می خواهد به کدام سمت و سو برود؛ این قطار اقتصاد جهانی که ما هم در این قطار هستیم و یکی از واگن های آن را اشغال کرده ایم. ما هم باید فکر کنیم و ببینیم که اقتصاد جهانی می خواهد به کدام سمت و سو برود. تصور من این است که در زمان پساکرونا به هر حال به دلیل عدم تولید، اتفاقی که خواهد افتاد این است که انبار کالاها همه تقریبا تخلیه شده، کالاهای بادوام در انبارها مانده و خریداری پیدا نکرده است. بنابراین اتفاقی که می افتد این است که اول ما باید تولید کنیم که انبارهایی که خالی شده همه را جایگزین کنیم. برای فروش کالاهای بادوامی که فروش نرفته مثل لوازم خانگی، اتومبیل و… نظام بانکی باید تسهیلاتی را در اختیار بازار مصرف قرار دهد تا اینها بتوانند کالاهای بادوام را خریداری کنند تا چرخ اقتصاد دنیا به چرخش درآید؛ اما کاری که باید بکنیم این است که عملا دیدیم در این فضای کرونایی، اتحادیه های اقتصادی که در دنیا وجود دارد کارآمدی کافی را نداشتند. این اتحادیه ها شامل جی ۲۰، جی ۷، اتحادیه اروپا ، آ.سه.آن و اتحادیه های کوچک تری که در منطقه هستند مثل شورای همکاری های خلیج فارس، اکو و.. کارآمدی لازم را نداشتند. بنابراین بزرگان اقتصاد دنیا باید بنشینند و یک ساز و کار جدیدی برای پساکرونا طراحی کنند که در این اقتصاد جهانی پساکرونایی، عدالت اقتصادی بهتر از قبل از کرونا اتفاق بیفتد. هیچ وقت در دنیا اتفاقی نمی افتاد به این معنا که اقتصاد جهانی کلا در حالت کما فرو برود و یک حالت سکون پیدا کند و در این سکون اقتصاددان دنیا به جای اینکه گناه را بر گردن هم بیندازند، کنار هم بنشینند و تدبیر اقتصادی جهانی و راهکار جدیدتری را مطرح کنند که بیشتر در آن عدالت اقتصادی مطرح باشد، امکان رشد کشورهای با درآمد کمتر مهیاتر باشد، امکان سلطه اقتصادی اقتصادهای بزرگ بر اقتصادهای کوچک و متوسط کمتر باشد و به یک مفهوم، عدالت اقتصادی بیشتر برقرار باشد. طبیعی است که در این شرایط دولت ها دارند کمک هایی به مردم می کنند که آن ها اولا بتوانند مایحتاج خود را فراهم کنند و ثانیا آن چرخه اقتصاد مصرفی باز بچرخد یعنی چرخ اقتصاد مواد غذایی و لوازم مصرفی هم تا حدودی بچرخد. انگلیس، آمریکا، اتحادیه اروپا و آلمان هم به مردم سرزمین شان کمک هایی می دهند و در ایران هم با تمام بحران های اقتصادی، بسته معیشتی به مردم می دهند. همه اینها از عوارض کمای اقتصادی است. بعد از این حتما باید یک فرمول اقتصادی جدید از سوی بزرگان اقتصاد دنیا
مطرح شود.