سرمقاله
کسب و کار نیوز – معافیت مالیاتی ۴۰ هزار میلیارد تومانی و ۵۰ هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی، کشور را از ۹۰ هزار میلیارد تومان درآمد محروم میکند. به جهت برخی ملاحظات و ناتوانیها از لحاظ ابزار و سامانهها، کسب درآمد از این محل بسیار سخت شده است و فشار مالیاتی مجددا بر دوش تولید و حقوقبگیران خواهد بود. در این بین تاکید رئیس سازمان امور مالیاتی بر رصد و وجود ۳۰۰ هزار میلیاردر که مالیات پرداخت نمیکنند از یک سو و تاکید رئیسکل بانک مرکزی بر اخذ مستندات از نقل و انتقال بالای یک میلیارد هرچند درست و لازم بود؛ اما به جهت نبود بستر مناسب و عدم رصد داراییهای فیزیکی و مبادلات تهاتری باعث شده است حضور پول در حسابهای بانکی تهدید شود. این موضوع باعث خواهد شد معاملات تهاتری افزایش یابد؛ چراکه هیچ مکانیزم و سامانه و ارادهای برای اخذ مالیات از عایدی ثروت از طریق معاملات ملک، خودرو، طلا و ارز تعبیه نشده است. در شرایط فعلی ترس رویت موجودی حساب بانکی و وجود راه فراری به نام معاملات تهاتری و داشتن داراییهای غیربانکی و همچنین تبدیل داراییهای سپردهشده در بانک به داراییهای فیزیکی میتواند یک تهدید باشد. نگارنده این تهدید را در ماههای گذشته به اطلاع مسئولان ذیربط رسانده است؛ اما آنچه شاهد هستیم، به جای اخذ مالیات بر عایدی ثروت، فشار بیشتر روی حسابهای بانکی است. همچنان که در ماههای اخیر شاهد افزایش قیمت در بخش مسکن، خودرو و کالایی بودیم، ممکن است در ماههای آینده نیز شاهد همین روند باشیم. با پیشبینی رکود، همگان منتظر کاهش قیمت یا ثبات در بازارهایی مثل مسکن، خودرو، طلا و ارز بودهاند؛ اما فشار روانی بر موجودی حسابها باعث شده است دستور فروش داراییهای فیزیکی جای خود را به دستور خرید بدهند و صاحبان سرمایه، داراییهایی مثل مسکن، خودرو، طلا و ارز را بر سپردهگذاری در بانک ترجیح دهند. البته بحث ادامه تحریمها و حفظ ارزش پول هم در این راستا بیتاثیر نبوده است؛ اما فشار مالیاتی بر داراییهای فیزیکی به جای سپردههای بانکی میتوانست بر آرامش بازارها بیفزاید. بدیهی است فعلاً بورس به عنوان تنها بازار پررونق کشور بخش مهمی از سرمایههای سرگردان را جذب کرده است. حمایت دولت از این روند میتواند این نقدینگی را تحت کنترل قرار دهد و از فشار بر بازار مسکن، خودرو و بهویژه طلا و ارز بکاهد. جذابیت در بازار سرمایه و ماندگاری آن با یک شیب مناسب و منطقی میتواند هم به بخش تولید کمک کند و هم تورم را تحت کنترل درآورد. سرمایههای سرگردان چابک بوده و بهراحتی و در عرض چند روز میتوانند از بازار بورس خارج شده و بازارهای دیگر را تحتتأثیر قرار دهند. بنابراین ریزش بازار سرمایه بیش از چند روز میتواند خروج نقدینگی از بورس را به همراه داشته باشد. لازم است با تدابیر ویژه، این سرمایههای سرگردان و نقدینگی هراسان به سهامداران پایدار در بورس تبدیل شوند تا از طریق همین بازار، خصوصیسازی در شفافیت کامل اتفاق بیفتد تا هم دولت از بنگاهداری خلاص شود و هم بهرهوری توسط بخش خصوصی افزایش یابد و از همه مهمتر نقدینگی آرام گیرد. به نظر میرسد برای تامین درآمدهای کشور سریعترین راه اخذ مالیات باشد؛ اما مهمترین موضوع این است که این مالیات از چه کسانی و در چه بازارهایی و با چه مکانیزمی اخذ شود. البته یکی از مهمترین مسائلی که باید مورد نظر باشد، این است که در اخذ مالیات بایستی تدابیر به گونهای اتخاذ شود که بخش مالیاتدهنده و فراریان مالیاتی نتوانند فشار حاصل از پرداخت مالیات را به قشرهای پایینتر انتقال دهند. وقتی یک مالیاتدهنده بزرگ که در بخشی از اقتصاد فعال است بتواند بهراحتی هزینههای مالیاتی خود را روی قیمت کالا و خدمات قابل عرضه خود اضافه کند، در این صورت مالیات این بخشها را مصرفکنندگان و اغلب قشر متوسط و ضعیف جامعه پرداخت میکنند؛ چراکه این اقشار حقوق ثابت و درآمد محدودی دارند و قیمت خدمات خود را نمیتوانند افزایش دهند. نبود مکانیزم مناسب جهت جلوگیری از انتقال فشار به اقشار دیگر و مصرفکنندگان میتواند تورم مضاعفی را بر اقشار متوسط و ضعیف جامعه وارد کند.