شایلی قرائی
به گزارش کسب و کار نیوز، در این رابطه چندی پیش احمد علی کیخا، رئیس کمیسیون کشاورزی با اشاره به قاچاق سوخت و گوشت به خارج گفت: متاسفانه ما علاوه بر قاچاق سوخت و گوشت در کشور، شاهد قاچاق نان نیز هستیم. نماینده زابل و زهک (سیستان و بلوچستان) در مجلس ادامه داد: همان طور که پایین بودن قیمت سوخت در ایران نسبت به کشورهای همسایه به افراد انگیزه میدهد تا سوخت را به خارج از مرزهای ایران قاچاق کنند، ارائه نان بهصورت یارانهای نیز باعث شده که در برخی از نقاط ایران شاهد قاچاق نان به آن سوی مرزها باشیم. وی افزود: آنها مجبور هستند نان شان را به خارج از مرزها بفروشند که درآمدی کسب کنند. لازم به ذکر است که ارزش پول سوریه، عراق و افغانستان از ارزش پول ما بیشتر است در حالی که ذخایر ارزی ما چندین برابر این کشورها است، در یک سال اخیر فقر مطلق در کشور از تا ۷۰ درصد افزایش یافته و نرخ خط فقر به نزدیک ۸ میلیون تومان رسیده است.
عیسی زاده، اقتصاددان در این رابطه می گوید: به هر حال وضعیت رکودی کنونی را نمی توان ادامه داد. باید رونق به اقتصاد کشور برگردد. در این زمینه برای اینکه از تاثیرات تورمی شدید جلوگیری شود، نیاز داریم اعتبارات توزیع شده مدیریت شوند. اکنون اقتصاد ایران در نقطه ای قرار دارد که باید جلوی کاهش بیشتر تورم گرفته شده و برای خروج از رکود اقدامات لازم انجام شود و در ادامه توزیع درست نیز صورت بگیرد تا افراد از زیر خط فقر بالا کشیده شوند.
افزایش نابرابری در جامعه
داود سوری، اقتصاددان
در حال حاضر شاهد افزایش نابرابری در کشور هستیم. این نابرابری در نقاط محروم بیشتر وجود دارد و گاهی مرزنشینان را وادار به انجام قاچاق برخی کالاها کرده است. اینکه بگوییم مقصر این ماجرا چه کسی است مشکلات را حل نمی کند اما به طور قطع کسانی وجود خواهند داشت که می توانند این نابرابری را به حداقل ممکن رسانده و یا متوقف سازند. متولیان این حوزه باید با ورود به این موضوع ریشه و دلیل انجام این کارها را پیدا کنند و با رسیدگی و اتخاذ تصمیمات درست آن را متوقف سازند. در حال حاضر متهم اصلی افزایش نابرابری در جامعه، سیاستهایی است که منجر به کاهش فعالیتهای اقتصادی نرخ رشد شده است. نرخ رشد اقتصادی به دلیل افزایش تورم کاهش پیدا کرده و بیشترین نمود خود را در مناظق محروم و قشر فقیر نشان داده است.
افزایش نابرابری و شکاف درآمدی در جامعه وجود دارد و این بدان معناست که افراد فقیر صرفاً فقیرتر شدهاند. به عبارتی به دلیل سیاستهایی که منجر به کاهش فعالیتهای اقتصادی نرخ رشد شد قشر فقیر توانایی محافظت خود از این اتفاق را نداشته اند و هر روز نسبت به قبل فقیرتر شده اند. در این بین طبقه متوسط نیز آسیب دیده اند اما هنوز به درجه ای نرسیده اند که فقر مطلق را تجربه کنند. اما قشر مرفه به دلیل آگاهی از شرایط جامعه خود را با شرایط فعلی منطبق می کنند و توانایی مقابله با تورم را دارند. به هر حال تجربه نشان داده در برنامههایی که دولت ظاهرا برای رسیدگی به قشر فقیر اتخاذ می کند ایرادتی وجود دارد. دولت بخش نخست کار یعنی افزایش بهای کالاهای اساسی را خیلی خوب انجام میدهد اما در انجام بخش دوم آن که توزیع سرمایه میان مردم و امکان دسترسی فراهم کردن برای همگان به آن کالاهاست ناکام مانده و بنابراین قشر فقیر زیان اصلی را خواهند دید.