به گزارش کسب و کار نیوز، محمودی بر شناخت بازار و نیازهای مشتریان تاکید بسیاری دارد و به شرکتهای دانشبنیان و نوپا توصیه میکند پیش از شروع فعالیت، اصول و قواعد بازار را برای انتخاب محصول، نحوه عرضه، قوانین کسبوکار و غیره بیاموزند.
وضعیت تولید را در اقتصاد کشور چطور ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر فعالیت اقتصادی مبتنی بر تولید رونق، ندارد. اولین دلیل آنهم این است که در کشور راههای سادهتری برای پول درآوردن وجود دارد و این عامل سرخوردگی تولیدکنندگان است. یک شرکت تولیدی تقریبا کوچک اگر در یک سال مالی با فعالیتهای شبانهروزی به گردش مالی یک میلیارد تومان برسد، میگوییم موفق است. درحالیکه در صنعت ساختمان با تحولاتی که رخ میدهد و عددهایی که جابهجا میشود یک میلیارد تومان بههیچعنوان رقم بزرگی نیست.
موانع رشد و رونق تولید در کشور را چه می دانید؟
واحدهای تولیدی ملزم به شفافیت مالی و پرداخت مالیات هستند؛ اکنون شرایطی است که برخی از اصناف نیازی نمیبینند مالیات پرداخت کنند و کسی هم آنها را بازخواست نمیکند ولی تولیدکننده باید کد اقتصادی، شناسه ملی، دفاتر حسابداری، محاسبه ارزشافزوده، مالیات و غیره را بهصورت شفاف داشته باشد. از سوی دیگر فعالیتهای اقتصادی شفاف نیست.
حلقه مفقوده اقتصاد دانشبنیان برای ایجاد رونق تولید چیست؟
فرآیند اعتمادسازی یک اصل اقتصادی است که هر فعال اقتصادی باید آن را بداند و هیچ ارتباطی به تحریمها یا دانشبنیان بودن یا نبودن ندارد. خدمت و کالای ارائهشده باید به نحوی باشد که رضایت مشتری را جلب کند؛ این رضایت موجب وفاداری مشتری میشود نهتنها بازهم برای خرید به شما مراجعه میکند بلکه مشتری جدید هم برای شما میآورد. شرکتهای دانشبنیان در اصل اساسی جلب اعتماد دچار مشکل هستند. شرکتهای دانشبنیان نوپا، گاهی متوهم میشوند که خیلی بلد هستند. فعالیتهایی انجام میدهند که تکنولوژی بالایی در آن بهکاررفته است و برای همین باید همه از آنها خرید کنند. درحالیکه تولیدات شرکتهای دانشبنیان تا مسئلهای را برای مصرفکننده حل نکند کالا یا خدمت محسوب نمیشود.
به نظر شما چرا شرکتهای دانشبنیان دچار این مشکل هستند؟
علت این مشکل در شناسایی شرکتهای دانشبنیان است که پیچیدگی فنی را مدنظر قرار میدهند نه تعامل با بازار.
چه تبعاتی دارد؟
این رویکرد هم شرکتهای دانشبنیان را متوهم میسازد و هم آنها را از ماهیت و اصل بازار دور میکند و درنهایت موجب سرخوردگی تولیدکننده میشود. او فکر میکند که یک شرکت دانشبنیان است و چرا توجه کافی به او و محصول و شرکتش نمیشود درحالیکه آن توجه به معنی ارائه پول و وام و تسهیلات نباید باشد.
برای مثال در حوزه کاری شرکت تپکو که ساخت تجهیزات تست برای صنعت برق است بهواسطه تحریمها تجهیزات بیشتری از ما خریداری میشود. مصرفکننده دستگاه تست که پیش از این از برندهای خارجی استفاده میکرد، به دلیل مشکلاتی که در واردات آنها وجود دارد اکنون به دنبال نمانامهای داخلی است. درست است که فروش ما را بالا میبرد و بهصورت گذرا شاید خیلی خوشحالکننده باشد ولی بهصورت کلی در نبود فضای رقابتی شرکتهای داخلی را عقب نگه میدارد.
در وضعیت تحریم آیا شرکتهای دانشبنیان میتوانند پاسخگوی نیاز بازار باشند؟
اکنون بازار به اجبار از محصولات و خدمات داخلی بهره میبرد چون انتخابی ندارد. در شرایط رقابتی، بخش تحقیق و توسعه شرکتها بهطور مداوم در حال بهبود، بهینهسازی دستگاهها و تجهیزات هستند که هم ازنظر قیمت و هم کیفیت بتوانند با برندهای بزرگ در بازار رقابت کنند.
چه توصیهای برای شرکتهای تولیدی و دانشبنیان دارید؟
سادهترین نکتهای که یک بنگاه اقتصادی باید به آن توجه کند را نقطه سربهسر است. صاحب کسبوکار باید حسابوکتاب کند وقتی قرار است پروژهای را اجرا کند که نتیجه آن محصول مشخصی است باید بداند چه هزینههایی برای چه بازه زمانی لازم است و پسازآنکه کالا تولید و روانه بازار شد چقدر طول میکشد تا هزینههای صرف شده بازگردد.
با توجه به بیثباتیهای اخیر در اقتصاد کشور چقدر انجام این محاسبات امکانپذیر است؟
در کشور ما به دلیل بیثباتی موجود در اقتصاد، انجام محاسبات اولیه بسیار سخت است و امکان دارد همه حسابوکتابهای انجامشده پس از ۶ ماه بهطور کامل به هم بریزد و نیاز به بازبینی و حتی محاسبات مجدد باشد باید خیلی حرفهای باشید که محاسبات شما بعد از دو سال همچنان پابرجا باشد و دچار استرس نشوید.
راهکار شما برای پیشگیری از تاثیرپذیری از نوسانات اقتصادی و بروز اشتباه در محاسبات چیست؟
داشتن سبد محصول برای شرکتهای تولیدی که از تکنولوژی هایتک استفاده میکنند ضروری است. ذات تولید محصول، نیازمند صرف وقت است. در بنگاه اقتصادی باید سبد محصول داشته باشید وقتی محصول جدید تولید میکنید تمام موجودیت بنگاه به آنیک محصول وابسته نیست چون از محصولات دیگر درآمدزایی دارید. این مسئله برای یک شرکت نوپا که قصد دارد وارد بازار شود باید خیلی هوشمندانه عمل کند. سرمایهگذار جذب کند تا امکان تحمل دوره تولید تا رسیدن به نقطه سربهسر را داشته باشد.