به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از ورزش سه, ضربهی سهمگین سر کولیبالی که به سمت دروازهی یوونتوس رفت، انگار زمان لحظهای برای هواداران ناپولی از حرکت ایستاد. آنها، روزی را به خاطر آوردند که باشگاه ناپولی اعلام ورشکستگی کرد و اگر فیلمساز مشهور، اورلیو دی لورنتیس، به دادشان نمیرسید احتمالا دیگر هرگز خبری از تیم آبی پوش جنوبی نمیبود. روزهایی که در سری سی، مرتبا رکورد حدود ۵۰ هزار نفر در ورزشگاه را به ثبت میرساندند را به خاطر آوردند. صعود سریعشان از سری سی به ب، و از ب به آ را به خاطر آوردند. اولین جامهای باشگاه بعد از چند سال را به خاطر آوردند که توسط بنیتز و ماتزاری در جام حذفی کسب شده، دیدن حضور تیمشان در لیگ قهرمانان را به خاطر آوردند و احتمالا روز خیانت بزرگ گونزالو هیگواین نیز جایی میان خیل همهی این خاطرات از جلوی چشمان آنها رد شده بود. اما همهی اینها لحظهای بیش نبود. زیرا وقتی توپ کولیبالی به تور دروازهی بوفون رسید، ترشح دیوانهوار هورمون سروتونین اجازهی هیچ فعل و انفعالی به مغزشان نمیداد. ناپولی به زمین یوونتوس رفته بود و در مقابل دیدگان یوونتوسیها، با یک گل دقیقه ۹۰، یوونتوس را شکست داده بود؛ آن هم درست ۴ هفته به پایان مسابقات. حالا یوونتوسی که باید در هفتههای آینده هم به مصاف اینتر و هم به مصاف رم میرفت تنها ۱ امتیاز بیشتر از ناپولی داشت. بخش زیادی از هواداران ناپولی در آسمانها بودند و پذیرفته بودند که انتظار برای کسب قهرمانی به پایان آمده است.
هفته بعد، زمانی که اسکوربرد نتیجهی ۲-۱ به نفع اینتر را در ۵ دقیقه مانده به پایان بازیای که چیزی جز پیروزی یوونتوس مانع قهرمانیشان نمیشد را نشان میداد، دیگر آن بخش بدبین شهر نیز قانع شده بودند که حقیقتا دیگر انتظار برای قهرمانی به سر آمده است؛ اما چه فایده که در ۵ دقیقه آخر بازی اینتر-یوونتوس، یوونتوس دو گل به ثمر رساند تا اوضاع از تحت کنترل و قهرمانی از دسترس خارج شود و ناپولی که چند میلیمتر با جام فاصله داشت دست خالی بماند. بعد از پایان دراماتیک فصل، هیاهو همچنان در ناپل ادامه داشت. رسانههای محلی اعتقاد داشتند دی لورنتیس میخواهد ساری را برکنار کند و دوران جدیدی را در باشگاه آغاز کند. اتفاقی که در نهایت رخ داد و ساری از ناپولی جدا شد و کارلو آنچلوتی جانشین او شد.
کارلو آنچلوتی مربیِ باسابقه و بزرگی بود اما از همان اول هم حدس زدن عدم موفقیت او ساده بود. کارلتو بر خلاف ساری کارنامه رنگین و سنگینی داشت و اولا نیاز نداشت چیزی را به کسی اثبات کند، ثانیا موفقیت در ناپولی با وجود این که برای هواداران خیلی ارزشمند بود اما دستاورد خاصی برای کارلتو محسوب نمیشد. هر چند در آن زمان نمیشد با قاطعیت گفت، اما الان و بعد از پذیرفتن سکان هدایت اورتون، آن هم بلافاصله پس از جدایی از ناپولی، میتوان با قطعیت گفت که فوتبال دیگر برای کارلتو یک چالش نیست و او پس از فتح همه چیز، دیگر آنچنان دغدغهای برای موفقیت ندارد. برای این کارلتوی کنونی، فوتبال یک سرگرمی برای سپری کردن اواخر دوران میانسالی است نه بیشتر و برای سرمربی تیمی که یکی از نقاط قوتش «انگیزه» بالا در همهی ردههای باشگاه بود، این انگیزهی پایین او مسئلهای کشنده بود.
کارلو آنچلوتی در اولین فصل حضورش در ناپولی در سری آ خیلی زود قهرمانی را در اختیار یوونتوس گذاشت، در کوپا ایتالیا مغلوب میلان گتوزو شد و در لیگ قهرمانان اروپا در همان دور گروهی از گردونه مسابقات خارج شد. نتیجهای که با توجه به بدتر شدن سبک بازی تیم، عقبگردی بزرگ به حساب میآمد. در دومین فصل اما خیلی زودتر بحران آغاز شد. بعد از نتایج نوسانی و چند توقف، پس از شکست مقابل رم با یک حرکت اشتباه از سوی دی لورنتیس، بحران ابعاد جدیدی پیدا کرد.
درست پس از شکست ناپولی مقابل رم در دربی خورشید، دی لورنتیس در فرمانی عجیب، دستور داد که هیچکدام از بازیکنان ناپولی حق ندارند به مدت یک هفته و تا پس از دیدار مقابل جنوا، اردوی تیم را ترک کنند. تصمیمی که با مخالفت ضمنی اعضای تیم همراه شد. کارلتو در کنفرانس پیش از بازی با سالزبورگ، این تصمیم را غیرعقلانی خواند و اعلام کرد با آن مخالف است. پس از بازی با سالزبورگ که با تساوی ۱-۱ به پایان رسید نیز، بازیکنان به این دستور بی توجهی کردند و با شکستن قرنطینه از اردو خارج شدند. اتفاقی که به عبارتی اعلام جنگ متقابل بازیکنان و کادر فنی به دی لورنتیس بود.
پس از این سرپیچی، دی لورنتیس با انتشار بیانیهای رسمی در سایت ناپولی اعلام کرد مسئولیت این اتفاق تماما بر عهده سرمربی تیم، کارلو آنچلوتی بوده و بازیکنان تیم را نیز از انجام دادن هرگونه مصاحبه منع کرد. در حالی که جو به قدر کافی ملتهب بود؛ درگیری شدید پسر اورلیو دی لورنتیس، ادو دی لورنتیس، (که نایب رییس باشگاه نیز محسوب میشود) با آلان ماجرا را به کلی وارد فاز دیگری کرد. پس از این اتفاق، دی لورنتیس دست به تصمیمی احساسی زد و با جریمه کردن ۲۴ بازیکن تیم گره را باز هم کورتر کرد. اینسینیه با ۳۵۰ ، آلان ۲۵۰ و کولیبالی با ۲۳۰ هزار یورو بزرگترین جریمه ها و لوپرتو و گائتانو با ۱۵ و ۷ هزار یورو کمترین جریمه ها را از سوی باشگاه دریافت کردند. در این میان هواداران نیز ساکت نبودند و بنرهای اعتراض آمیز زیادی که اکثر آنها، تعهد و وفاداری بازیکنان را نشانه رفته بودند را در خیابانها و ورزشگاه به نمایش گذاشتند تا آنها هم در شوری این آش سهمی داشته باشند.
دی لورنتیس برای خواباندن قائله، در اولین اقدام دست به اخراج کارلو آنچلوتی زد. از دید دی لورنتیس نتایج کارلتو در زمین فوتبال بد بود و علاوه بر آن او، نتوانسته بود بازیکنان تحت هدایت خود را به خوبی کنترل کند. یک روز پس از خداحافظی با آنچلوتی نیز دی لورنتیس جنارو گتوزو را به عنوان سرمربی تیم خود انتخاب کرد. انتخابی که در بین خیلی از فوتبالدوستان درستی آن جای تردید دارد، درست مانند زمانی که پس از پیوستن بنیتز به رئال مادرید، ناپولی مربی امپولی را جانشین او کرد؛ اما به نظر نمیرسد کسی در میان هواداران ناپولی باشد که به درستی آن شک داشته باشد. ناپولی به یک شور و هیجان جدید نیاز دارد و گتوزو به نظر میرسد که توانایی بازگرداندن این شور و هیچان را داشته باشد.
تنها سابقهی جدی گتوزو در ایتالیا همان یک فصل و نیم حضورش در میلان است. او در فصل ناکامل اولش در میلان فقط از ناپولی ساری و یوونتوس آلگری امتیازات کمتری کسب کرد و در فصل دومش با وجود همهی فشارها و ترکیب نه چندان مناسبی که داشت تنها یک امتیاز با ردهی سوم جدول فاصله داشت. نگاهی به وضعیت فعلی میلان، بزرگی کار او در میلان را بهتر نشان میدهد.
گتوزو در ناپولی، تیمی را به ارث برده است که سکوهای ملتهب و رختکن متشنجی دارد، قسمت زیادی از بازیکنان فعلا تمایل به جدایی دارند و در جدول ردهبندی، تیم در جای بسیار بدی قرار دارد. همچنین ناپولی ۷ بازی پیاپی را پیروز نشده بود که آن هم در شکل خود اوضاع را بدتر میکرد. گتوزو در بازی اول، که تنها ۳ روز پس از مربی شدن او بود، با گل دقیقه ۹۰ شکست خورد اما در دومین بازی تحت هدایت او، ناپولی بالاخره طعم پیروزی در سری آ را پس از ماهها چشید.
در حال حاضر فاصلهی ناپولی با صدر جدول ۱۸ امتیاز و با منطقهی کسب سهمیه ۱۱ امتیاز است. رسیدن به صدر تقریبا غیر ممکن است اما فاصلهی ۱۱ امتیاز در حالی که ۲۰ هفته به پایان لیگ مانده، کاملا قابل جبران است و گتوزو فرصت کافی برای رسیدن به منطقه سهمیهی اروپا دارد. در لیگ قهرمانان اروپا نیز گتوزو نزدیک دو ماه فرصت دارد تا تیمش را برای بازیهای دور یک هشتم نهایی آماده کند. البته با توجه به قرعهی بارسلونا، شانس پارتنوپی بالا نیست.
در این میان، تنها نکتهای که باقی میماند، وضعیت ماندن یا نماندن ستارههای تیم و چگونگی جانشینی آنهاست؛ چندین بازیکنان ناپولی اعلام کردهاند میخواهند در همین زمستان تیم را ترک کنند. اولین اقدام گتوزو در این راستا، حمایت از بازیکنان و محکوم کردن تصمیم دی لورنتیس مبنی بر زندانی کردن بازیکنان بود. سخنانی که قوت قلبی برای بازیکنان بود. به هر حال اگر گتوزو نتواند آنها را قانع به ماندن کند، به احتمال فراوان باید شاهد خروج آلان، کولیبالی، کایخون، مرتنس و شاید حتی لورنزو اینسینیه نیز باشیم.
ناپولی از آن شهرهاست که با گذر از خیابانهایش میتوانید نتیجهی بازی شب گذشته تیم را بفهمید. ناپولی شهریست که بزرگترین غمهایش را یک تیم فوتبال رقم زده و بزرگترین شادیهایش را نیز؛ حالا این که پس از این چهرهی این شهر غمزده و تاریک باشد یا زنده و روشن، در دستان یک مرد است: جنارو ایوان گتوزو.