شایلی قرائی
به گزارش کسب و کار نیوز، برخی کارشناسان و فعالان این حوزه این اتفاق را جرقه ای برای محک زدن شبکه ملی اطلاعات و توانایی اقتصاد دیجیتال در کشور عنوان کردند که پس از ده روز قطعی اینترنت این کارشناسان در عدم موفقیت شبکه ملی اطلاعات و شفافیت و ساماندهی ترافیک در فضای مجازی به توافق نظر جمعی رسیدند. به عقیده این کارشناسان افزایش ترافیک بین الملل باعث سود مافیای اقتصاد دیجیتال شده در حالی که دستاورد اصلی شبکه ملی اطلاعات باید شقافیت و ساماندهی ترافیک در فضای مجازی باشد. در نتیجه دلیل شانتاژ علیه این پروژه و ربط آن به قطع اینترنت بین الملل کاملا روشن است.
این در حالی است که رئیس جمهوری با استفاده از لفظ اینترنت ملی و انتساب آن به مقام معظم رهبری به مردم آدرس غلط داد. آنچه سالیان سال است رهبری دستور دادند و تاکید داشتند شبکه ملی اطلاعات است که اساسا با انچه اینترنت ملی گفته می شود و چگونگی قطعی اینترنت در زمان اعتراضات متفاوت است. اما با اجرایی شدن تصمیم به راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، مسئولان تلاش کردند همزمان با توسعه این طرح، وبسایتهای عمده مورد استفاده ایرانیان را با نسخههایی داخلی جایگزین کنند. برای مثال وبسایت اپارات به عنوان جانشینی برای وبسایت یوتیوب معرفی شد و سرمایهگذاری سنگینی برای راه اندازی «موتور جستجوی ملی» به عنوان جانشین گوگل اختصاص یافت. همچنین در حوزه شبکههای اجتماعی پیام رسانهایی همچون «بله» و «سروش» کمکهایی میلیاردی و دولتی دریافت کردند تا شهروندان را که کاربر پیامرسانهای خارجی نظیر تلگرام بودند به خود جلب کنند. اما این طرح ها به دلایل بسیار زیادی به رغم اختصاص بودجه های کلان به بن بست خورده و تنها هزینه های کلان را سربار دولت کردند. در رابطه با شفافی ترافیک و ساماندهی ترافیک در فضای مجازی نیز نظیر این اتفاقات افتاده و هنوز مسیر مشخصی برای دستاورد اصلی شبکه ملی اطلاعات وجود ندارد.
کاهش سود دولت، اپراتورها و مخابرات با اجرای طرح شبکه ملی اطلاعات
شهاب رضاییان، کارشناس فناوری اطلاعات
شبکه ملی اطلاعات و شبکه جهانی اینترنت دو موضوعی هستند که مکمل یکدیگرند و نمی توان هیچ کدام از آنها را بدون آن یکی تصور کرد. اما شبکه ملی اطلاعات از آن جهت واجب و ضروری است که اجازه صدوراطلاعات را به کشورهای دیگر نمی دهد. این بدان معناست که زیرساخت های میزبانی در کشور برای کسب و کارها و کاربران باید تا اندازه ای آماده باشد که حتی اگر روزی آمریکاکه مقر ایکان درآن است این اجازه را به خود داد تا اینترنت را در کشور قطع کندهیچ گونه وابستگی به آن در کشور وجود نداشته باشد. چرا تا به امروز به رغم اختصاص بودجه های کلان هنوز نتوانسته ایم شبکه ملی اطلاعات را به طور کامل پیاده کنیم. آیا منعی برای این تحقق این موضوع وجود دارد. شفافیت و جداسازی ترافیک در فضای مجازی این اجازه را نمی دهد یا درآمد بسیاری از قطع این ترافیک کاهش پیدا می کند. به طور قطع با راه اندازی شبه ملی اطلاعات اینترنت ارزان تری در اختیار کاربران قرار خواهد گرفت و سود دولت و اپراتورها و البته مخابرات کاهش پیدا خواهد کرد بنابراین در تعلل و اهمال در راه اندازی این شبکه باید تامل بیشتری داشت.
اپراتورهای اینترنتی باید نحوه تفکیک و تعیین چگونگی استفاده کاربران از شبکه ملی اطلاعات و میزان ترافیک داخلی و خارجی آنها را بر روی سامانه اطلاع رسانی خود اعلام کنند. این به معنای همان شفافیت و ساماندهی ترافیک در فضای مجازی است. بنابراین این سوال پیش می آید که چرا این اتفاق به رغم تمام تاکیدات نیفتاده است. با استفاده از شبکه ملی اطلاعات می توان مشخص کرد که در چه مواقعی از این شبکه و در چه زمانی از اینترنت استفاده می شود. یعنی این موضوع باید از سوی سازمان تنطیم مقررات و ارتباطات رادیویی پایش شود و اپراتورهای اینترنتی نیز با راه اندازی سامانه آنلاین، میزان ترافیک داخلی و خارجی کاربران را اعلام کنند.
از طرفی دیگر متاسفانه یک از موانع تکمیل شبکه ملی اطلاعاتی برداشت وزارت ارتباطات از وظایف خود در این طرح ملی است، این وزارتخانه خود را متولی زیرساختها میدانند نه محتوا، حتی اگر این را بپذیریم.باید پرسید آیا همه زیرساختها آماده است؟
کسانی که اینترنت را خلاصه شده در یکی دو شبکه اجتماعی خارجی مانند توییتر و اینستاگرام میبینند متاسفانه هیچ تصوری از ابعاد اینترنت ندارند. کسانی هم که تصور میکنند اینترنت پدیدهای است که در ایران و بدون تعامل با همه فعالان این حوزهها در جهان قابل توسعه است درکی از توسعه ندارند. بنابراین باید این دو مقوله در کنار هم قرار داده شوند. تفکیک این دو از هم غیرقابل پذیرش است.