مینا حسینی
به گزارش کسب و کار نیوز، قطعی اینترنت جدا از تاثیر منفی زیادی که روی کسبوکارهای اینترنتی داشت، در ذهنهای مردم بار روانی شدیدی داشت؛ تا جایی که پیامرسانهای داخلی نیز از چنین فرصتی استفاده کردند و در صدر اخبارشان، وضعیت دسترسی اینترنت ایران به شبکه جهانی اینترنت را بارها در روز اعلام میکردند.
زیان صنوف مختلف از قطع اینترنت
برای رصد خسارت قطع اینترنت، به بازارهای مختلف سری میزنیم تا وضعیت و شرایط حال حاضر آنها را بسنجیم.
قطع اینترنت:
– باعث تعطیلی برخی از آژانسهای مسافرتی، هواپیمایی و تورهای گردشگری شد.
– باعث کسادی در بازار سینماها شد؛ بهطوری که فروش فیلمها تا ۶۰ درصد کاهش داشته است.
– باعث تعطیلی صرافیها و کارگزاران بورس و معاملهگران آنلاین شده است.
– باعث تعطیلی شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها شده و این شرکتها زیان قابلتوجهی دیدهاند.
– باعث خسارت صنعت قطعهسازی و بیاعتمادی شرکای خارجی به آنها بهدلیل تاخیر در نقلوانتقالات بانکی شده است.
علاوه بر این مشکلات، بسیاری از کسبوکارهای خرد که از طریق تلگرام امرار معاش میکردند، در تنگنا و قطع معیشت روبهرو هستند. همچنین رسانهها اعم از روزنامه و رسانههای الکترونیکی و سایتها نیز با مشکلات بسیاری دست به گریبانند.
تهدید معیشت فعالان استارتآپی
علاوه بر زیان اقتصادی که ناشی از توقف یا افت فروش استارتآپهاست، آنها با ریزش مشتریان خود نیز مواجهاند. همچنین خیلی از این کسبوکارها مجبور شدهاند نیروهای خود را به مرخصی اجباری بفرستند تا دوره بحرانی قطعی اینترنت را پشت سر بگذارند. مشکل دیگری که این کسبوکارها با آن دست و پنجه نرم میکنند تا به شرایط عادی برگردند، از دست دادن مشتریان خارجی است. شاید بتوان گفت بزرگترین چالشی که استارتآپها با آن روبهرو شدهاند لطمه خوردن به سرمایههای اجتماعی آنها (تفکر مشتریانشان) است. تاکنون در گذر از روش سنتی خرید به آنلاین برای تغییر فرهنگ خرید، تلاشهای بسیاری صورت گرفته است و توسعه استارتآپها نقش مهمی در این زمینه داشته؛ ولی قطع بیش از یکهفتهای اینترنت بینالمللی و مشکل اتصال به اینترنت داخلی و چالشهایی که به همراه داشت؛ به تفکر خرید آنلاین در کشور آسیب زد و بیاعتمادی مشتریان را در پی داشت.
آنچه هماکنون و سپس گذشت از دوره قطعی اینترنت، استارتآپها را در لبه مرگ قرار میدهد نه قطعی اینترنت، بلکه صدمهای است که این کار به اتمسفر استارتآپی و آنلاین کشور زده است. برای مثال در هفته گذشته خرید بلیت سینما بیش از ۵۰ درصد افت کرد و درحالی که فروش فیلمهای در حال اکران از ۱۸ الی ۲۳ آبان در سراسر کشور حدود ۶ میلیارد تومان بود، در هفته گذشته (روزهای قطعی اینترنت) به ۳ میلیارد و ۱۴۳ میلیون تومان در کل کشور رسید.
قطع اینترنت فضای سرخوردهای را در حوزه اشتغال اینترنتی و استارتآپی که چندین میلیون جوان در آن فعالیت دارند بهوجود آورده است و به اکوسیستم استارتآپی کشور آسیب شدیدی وارد کرده، فضایی که نشاط گستردهای را به اقتصاد کشورمان در چند سال گذشته تزریق کرده بود و حتی باعث شد بخشی از جوانان که از کشور مهاجرت کرده بودند، به ایران بازگردند.
خاموشی همیشگی بعضی از استارتآپها با قطع اینترنت
در همین زمینه عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی فارس گفت: برخی از کسبوکارهای مبتنی بر وب و استارتآپها باوجود سالها تلاش، بهدلیل قطعی اینترنت دچار وقفه شدید و بعضا کاملا خاموش شده است. یلدا راهدار افزود: سالها روی استارتآپها کار کردهایم و یک دفعه در هفت روز تعداد زیادی از آنها خاموش شد و برخی از آنها را باید مرده حساب کرد، چون بسیاری از کسبوکارهای اینچنینی دارای گردش مالی بالا نظیر آنچه در تاکسیهای اینترنتی شاهد آن هستیم، نیستند. این فعال اقتصادی بیان کرد: طبق آمارهای جهانی خسارت روزانه به حوزههای مختلف اقتصادی در پی قطعی اینترنت حدود ۶۱ میلیون دلار محاسبه شده است. او با بیان اینکه امروز همه کسبوکارها بر بستر اینترنت بنا گذاشته شده است، افزود: نهتنها شرکتهایی که صرفا آیتیبیس بودند که کل کسبوکارها با قطعی یک هفتهای اینترنت بههم ریخته است.
«نتبلاک» که یک وبسایت معتبر در زمینه آزادی استفاده از اینترنت در جهان است، میزان خسارت ناشی از هر روز قطعی اینترنت در ایران را مبلغی معادل ۶۱ میلیون دلار برآورد کرده است؛ یعنی در ۸ روز میزان خسارت بیش از ۴۸۶ میلیون دلار بوده است. به اعتقاد کارشناسان، در شرایط سخت اقتصادی کنونی خسارتهای بسیار زیاد اقتصادی و روانی که کسبوکارهای آنلاین و استارتآپی از قطعی اینترنت متحمل شدهاند باید از سوی دولت با ارائه تسهیلات، کمکهای مالی و اقدامات تبلیغاتی در جهت بازگشت نشاط به اکوسیستم استارتآپی جبران شود.
اینجاست که نیاز به کمی تعلل دارد. آیا زمانی دولتمردان تصمیم به قطع اینترنت میگرفتند بار روانی و اقتصادی آن را بر مردم و استارتآپها در نظر گرفته بودند؟ آیا قطعی اینترنت راه درستی برای مقابله با اعتراض مردم بود؟ و در فراسوی همه این سوالات، آیا واقعا اینترنت ملی در این دوره بحرانی حرفی برای گفتن داشت؟ «کسبوکار» در گفتگو با بنیانگذاران استارتآپها این مساله را موشکافی میکند.
تعطیلی کسب و کارهای اینترنتی با قطع اینترنت
رضا الفتنسب، عضو هیاتمدیره اتحادیه کسبوکارهای مجازی
حدود ۵۰ هزار وبسایت هستند که نماد اعتماد الکترونیک دارند. حدود ۱۲۰۰ کسبوکار اینترنتی دارای مجوز هم داریم. تخمین میزنیم که از این ناحیه برای ۲۰ هزار نفر به صورت مستقیم شغل ایجاد شده است و تعدادی زیادی که نمیتوانیم تعداد آنها را به درستی تخمین بزنیم، به صورت غیرمستقیم شاغل شدهاند. این کسبوکارها تحتتاثیر قرار گرفتهاند. این امر موجب شده تا گردش مالی این کسبوکارها پایین بیاید. در نتیجه چند روز دیگر که باید دستمزد کارکنان خود را پرداخت کنند، دچار مشکل میشوند. از همین رو میخواهیم که حاکمیت حق قانونی آنها را بپذیرد و زمینه فعالیت آنها را در قالب شبکه ملی اطلاعات فراهم کند. متاسفانه موضوع مهم شبکه ملی اطلاعات به محل منازعه جناحهای سیاسی تبدیل شده است. این در حالی است که دائماً پیامهایی از شهرستانهای دور و نزدیک به استان تهران به انجمنهای صنفی میرسد که حاکی از تعطیلی کسبوکارهای اینترنتی و بیکاری صاحبان آنهاست. از سویی فعالیتهای آن دسته از وبسایتهایی که سرورهای میزبان آنها در خارج از کشور قرار دارند، متوقف شده است و نیازمند آن هستند تا میزبانی خود را به داخل کشور منتقل کنند؛ اما سرورهایی که در داخل مستقر هستند، توان پشتیبانی موثری را برای سرویسگیرندگان ندارند. در نتیجه هم از آن طرف ماندهاند و هم از این طرف. کسبوکارهایی که به خاطر عدم توسعه شبکه ملی اطلاعات متضرر شدهاند، میپرسند که «تکلیف برخورد با افرادی که جلوی توسعه این شبکه را گرفتند، چه میشود؟» اگر کوتاهی از جانب دستگاههای داخلی است، برایشان مجازات در نظر گیرند. ما نمیخواهیم بانی یکسری ندانم کاریها شویم. قرار بود شبکههای اجتماعی قوی بومی داشته باشیم که کسب و کارها را در داخل آن میزبانی کنیم و توسعه دهیم. اما چه میکنیم؟ از یک طرف دستری به اینستاگرام را محدود میکنیم و از طرفی دیگر شبکههای بومی امکان توسعه و فراگیر شدن را ندارند. سیاست یک بام و دو هوایی را داریم که قابل فهم نیست. این در حالی است که دود این یک بام و دو هوا به چشم مردم و تمام افرادی میرود که در شبکههای اجتماعی کسبوکار راه انداختهاند. پرسش این است که مشابه اینستاگرام در داخل کشور چه به راه انداختهایم؟ ما ناچار به ساماندهی کسب و کارها هستیم تا بر اثر کاهش سرعت اینترنت تعطیل نشوند. ضمن اینکه ساماندهی کسب و کارها جلوی کلاهبرداری در فضای مجازی را میگیرد.
تعطیلی اجباری نیروها
کیوان جعفری، بنیانگذار و مدیرعامل «ترابرنت»
ما دو استارتآپ داریم که خسارت قطع اینترنت برای یکی از استارتآپها به دو صورت بود. به این صورت که فروش ازدسترفته داشتیم و هم بحث پرداخت حقوق نیروها. نیروها در شرکت بلاتکلیف هستند و کاری ندارند و مجبور شدیم در برخی از زمانها تعطیلی اجباری داشته باشیم. عملا خیلی از مسائل کسبوکارهای پلتفرمی داخلی نیست؛ از این لحاظ که سرویسگیرندگان و تکنولوژیها و سرویسها در خارج هستند و هنوز تیمهای دیگر در داخل نتوانستهاند آنها را ابداع کنند و این مساله قطعا آسیب میزند. یکسری از زیرساختهای بینالملل در کامینوکیشنهای ما به این صورت بود که کارهایمان را روی ارتباطات بین بچههای اتوماسیون داخلی طراحی کرده بودیم که زمانی که اینترنت قطع شد، کل دسترسیهای ما به اطلاعات و یکسری از برنامههای ما از بین رفت. در استارتآپ «ترابرنت» وقتی بنزین گران شد، یکسری شرکتها فروششان را متوقف کردند و عملا سفارش حمل در این شرکتها متوقف شد تا بازار از دو منظر به ثبات برسد؛ یکی اینکه قیمتها دربیاید و یکی از منظر اینکه امنیت ایجاد شود. این شرکتها میترسیدند کالاهایشان را به خیابانها و جادهها بفرستند و از نظر امنیت مالیشان آسیب ببیند. آنجا هم از یک منظر کارکرد نیروها را داشتیم که بیکار شده بودند و بحث فروش ازدسترفته. خسارتهای توقف فروش در هر کدام از این استارتآپها را حداقل ۵۰ میلیون تومان برآورد میکنیم که در هر دو استارتآپ به ۱۰۰ میلیون تومان میرسد. اگر زیرساخت اینترنت ملی درست پیادهسازی شود برای روزها و سرویسهای خاص باید جوابگو باشد؛ مثل کشورهایی مانند چین، روسیه و کره که اینترنت ملی محقق شده است. بهطور مثال در کره خیلی از پلتفرمهای بومی قوت گرفتهاند. در چین شرکت «تنست» و «بایدو» را داریم؛ اما ما عملا برندهای قوی در این مدت در ایران نداشتیم چون حکومت و دولت ما حمایت لازم را از تیمهای استارتآپی و شرکتهای بخش خصوصی نکرده است. تیمها هنوز نوپا هستند و قوی نیستند و نمیتوانند زیرساخت موردنیاز یک کشور و ۸۰ میلیون نفر جمعیت ایران را پاسخگو باشند. اگر دولت حمایت کرده بود و استارتآپهایی مانند ما، قوی شده بودند نیازی به خارج نداشتیم. خیلی هم خوب بود و وابستگی خود را قطع میکردیم؛ اما در حال حاضر که همه ما اول راهیم، نیاز داریم که سرویسهای خارجی در کنار سرویسهای داخلی باشند و باید مزیت رقابتی سرویسهای داخلی را طوری طراحی کنیم که برای مردم توجیه داشته باشد که از سرویسهای داخلی استفاده کنند نه اینکه با جبر و اجبار این کار را انجام دهند. ما نیروها و دوستانی در خارج از کشور داریم که کارهای ما را انجام میدهند؛ ولی در این مدت بهطور کل دسترسی ما به این نیروها قطع شد و نمیتوانستیم به آنها وصل شویم. مثلا در نرمافزار «بله» زیرساخت آن برای ارسال یک اسکرینشات، دو دایکیومنت و ویس و… اصلا آماده پذیرای همین ۴ میلیون مشترکی که ادعا میکند، نبود. همچنین تماس صوتی نداشت و ما نهایتا میتوانستیم ویس ارسال کنیم.
علاوه بر بازار داخل، بازار خارجی را نیز از دست دادیم
امیرحسین رضایی، بنیانگذار استارتآپ «بینجبار»
قطعی اینترنت خسارتهای زیادی برای ما داشت. طبیعتاً چون سایت ما روی هاست خارجی بود با قطع شدن اینترنت، سایت ما down شد و در این مدت خرید و فروش اینترنتی ما به صفر رسید. جدا از بحث سایت که عملا خسارتهای زیادی برای ما داشت، بحث تبلیغات ما در فضای مجازی برای بازاریابی بود که بهطور کل تعطیل شد. ارتباط ما با مشتریانمان در اینستاگرام و مدیاهای دیگر قطع شد. ما هفته قبل در نمایشگاه AGRITECHNICA2019 هانوفر آلمان بودیم که توانستیم در آن نمایشگاه با شتابدهندههای مختلف آلمان و مشتریان خارجی ارتباط بگیریم؛ اما با قطع اینترنت، ارتباط ما با همه آنها قطع شد. این خسارت برای ما بیشتر در بحث اعتباری بود زیرا به عنوان نمونه با شتابدهنده «مترو» آلمان ارتباط گرفته و قراری را هم سِت کرده بودیم که بهدلیل قطعی اینترنت، آن را از دست دادیم. فروش اینترنتی سایت در یک هفته حدود پنج میلیون تومان است که این فروش را در زمان قطع اینترنت بهطور کل از دست دادیم. در این مدت موتور جستجوی بومی در عمل کاری از پیش نمیبرد زیرا منابعی که ما استفاده میکنیم، جهانی و انگلیسی است و دسترسی به این منابع با اینترنت ملی شدنی نیست. ضربه اصلی قطع اینترنت به استارتآپ ما در بحث فروش خارجی و وارد شدن به بازار بینالمللی بود که زمینه آن با حضور ما در نمایشگاه هفته قبل هانوفر آلمان فراهم شد؛ اما با قطع اینترنت بهطور کل از بین رفت.
موتورهای جستجوی ایرانی پاسخگوی کاربران نیستند
قادر صادقی، همبنیانگذار «رایچت»
طی روزهایی که اینترنت قطع بود، فروش ما گرچه صفر نشد؛ اما تا یکچهارم کاهش یافت. تعداد ثبتنامیهای جدیدی (مشتریان جدید) که برای دریافت خدمات ما مراجعه میکنند، صفر شد و مشتری جدیدی جذب نکردیم. تعداد مشتریان آنلاین ما که در لحظه فعال هستند بهشدت پایین آمد. مورد بعدی مشتریانی بودند که میخواستند از سرویس ما استفاده کنند و به مشتریان خودشان سرویس ارائه دهند. آنها نیز نتوانستند به مشتریان خود پشتیبانی بدهند زیرا با اینکه سرویس ما روی اینترانت کار میکرد؛ ولی چون سرعت اینترنت پایین آمده بود نمیتوانستند کار کنند. در این مدت ارتباط ما با دنیا قطع بود. این فرصت نشان داد موتورهای جستجوی ایرانی به درد نمیخورند زیرا حتی کلیدواژه اصلی را که جستجو میکردیم نیز پاسخگو نبودند. سرویس ما گرچه روی اینترانت میتوانست فعال باشد، اما بهدلیل سرعت پایین اینترنت عملا نمیتوانست سرویس ارائه کند و مشتریان ما نمیتوانستند از آن استفاده کنند.
مسدود شدن کانالهای فروش
محمد قائمپناه، بنیانگذار استارتآپ «کشمون»
ما کلا کسبوکار اینترنتی هستیم و با قطع شدن اینترنت همه چیز صفر شد. کل تمرکز کمپین مارکتینگ ما در نیمه دوم آبان ماه بود. در واقع هفته سوم آبان، کمپین را شروع کردیم که ادامه و اصل و اوج کمپین هفته چهارم بود و یک کمپین دیگر نیز در هفته چهارم آبان ماه طراحی کرده بودیم؛ اما با قطع شدن اینترنت، همه این برنامهها خوابید. عملا سایت «کشمون» down و فروش صفر شد. چنین سابقهای در تاریخ کشمون نداشتیم. فروش ما نسبت به مدت مشابه سال گذشته حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد افت کرد. با توجه به اینکه شرایط هنوز عادی نشده است همچنان خسارتها ادامه دارد. ۸۰ درصد کاربران ما روی اینترنت گوشی فعال هستند و در دسکتاپ کاربر زیادی نداریم. هنوز هم روی گوشی کاربری اینترنت ندارد. ما حدود ۵۰ میلیون تومان فروشی که میتوانستیم در این مدت داشته باشیم را از دست دادیم. مورد بعدی این است که کشاورزان و زنبوردارانی هستند که تنها کانال فروششان «کشمون» است. این افراد زعفران و عسل خود را به ما تحویل میدهند که در یک بازه زمانی فروش رود که کلا فروش محصولات آنها تعطیل شد. این قضیه قطع شدن اینترنت، مثل این است که این افراد زعفران خود را در یک مغازه آنلاین گذاشته بودند که فروش برود؛ ولی در این مغازه بسته شده است. در واقع در مساله فروش کشاورزان، تسویه پول آنها و اینکه پولی به آنها تعلق بگیرد ضرر زیادی وارد شد چون «کشمون» تنها یک سامانه است که این فروش را انجام میدهد و ما زعفران یا عسل را نمیخریم، بلکه کشاورزی به عنوان مثال زعفران خود را به ما میدهد، بعد از فروش ما کارمزد خود را برمیداریم و پول کشاورز را پرداخت میکنیم. این کانال فروش کشاورزان متوقف شد. هنوز هم شرایط عادی نشده است. استفاده از اینترنت ملی مثل ساختن چرخ از نو است. مشتریانی که جذب ما میشوند یا از طریق سایت ما (که در جستجوی گوگل اولین لینکی هستیم که برای خرید زعفران بالا میآید) جذب ما میشوند یا در شبکههای اجتماعی ما را مییابند. بهطور مثال ما در اینستاگرام حدود ۴۰ هزار فالوور داریم. وقتی هر دو کانال گرفته شده فروش ما صفر میشود. ما برای فروش در کانالهای مختلف سرمایهگذاری کردیم که در جستجوی گوگل، اولین لینک فروش زعفران باشیم و تولید محتوا کردیم و استراتژی محتوا داشتیم و فعالیت کردیم و همچنین لینکهای زیادی از جاهای مختلف گرفتیم. در گوگل بالا آمدیم و سرمایهگذاری زیادی در اینستاگرام کردیم که ۴۰ هزار نفر ما را دنبال کنند. این دو کانال اصلی ما برای جذب مشتری بود. در این مدت قطع اینترنت، این دو کانال گرفته شده است. شبکه اجتماعی مشابه اینستاگرام که اصلا به صورت بومی نداریم. پیامرسانهایی مشابه تلگرام داریم؛ اما ما در تلگرام فعال نیستیم چون نوع بیزینس ما با تلگرام همخوان نیست. بنابراین مشابه کانال فروش ما را در اینترنت ملی نداریم. لازم است ذکر شود همه گوگل را به عنوان موتور جستجو میشناسندو عملا موتور جستجوی داخلی به معنای واقعی نداریم زیرا ساختن چرخ از نو است. در این مدت همه سرمایهگذاریهایی که بالای یک میلیارد بوده است و در تاریخ بالای دو ساله کشمون انجام دادیم، با قطع اینترنت از بین میرود.
افت ۳۰ درصدی در فروش
سجاد عساکره، همبنیانگذار استارتآپ «باسلام»
قطعی اینترنت روی استارتآپ ما تاثیری دو روزه داشت؛ ولی پس از دو روز قطعی اینترنت تصمیم گرفتیم مسیر جدیدی را پیدا کنیم و باز به مسیر قبلیمان برگردیم. سرورهای ما در داخل بود؛ اما تاثیری در فروش و بقیه اتفاقات داشت. ما دو روز نخست ریزش مشتری داشتیم. بعد از آن به مسیر قبلیمان برگشتیم براساس یکسری تغییرات استراتژی که داشتیم. در آن دو روز نخست قطع اینترنت افت ۳۰ درصدی در فروش داشتیم و بعد از آن از طریق ظرفیت پیامرسانهای بومی باز توانستیم مشتری جذب کنیم. حتی در بحث درخواست غرفه رشد ۸۰۰ درصدی داشتیم و توانستیم در روزهایی که اینترنت قطع بود رشد ۸ برابری برای جذب غرفه داشته باشیم چون خیلی از افراد دسترسی به کسبوکارشان در تلگرم و اینستاگرام نداشتند و خیلی از اینها درخواست غرفههای خود را در «باسلام» ایجاد کردند. بعد از اینکه درخواست غرفه رشد نمایی زیادی داشت این رشد ادامه یافت. در جستجوی ما در گوگل مانند همه کسبوکارها مشکل بهوجود آمد؛ ولی چون استراتژی ما تغییر کرد و روی پیامرسانهای داخلی رفتیم آنجا افراد میتوانستند در پیامرسانهای داخلی راحت جستجو کنند. حقیقت این است که ما درک ویژهای از اینترنت ملی نداشتیم. دسترسی به سرورها و سایتهای داخلی بود؛ ولی جستجوی گوگل را نداشتیم. بیشتر از آن عمده کارهای ما روی سرویسهای خارجی است؛ از سرویسهایی که داریم با آنها کار میکنیم مثل پشتیبانی آنلاین، یا خیلی از چیزهای دیگر، که آنها را از دست دادیم؛ یعنی ما به خیلی از سندها یا پشتیبانیهایمان که پیش از این داشتیم، دسترسی نداریم. اینکه اینترنت ملی داریم یا خیر را اصلا نمیدانم که چنین چیزی وجود دارد یا خیر.