مینا حسینی
به گزارش کسب و کار نیوز، از طرفی در شرایط اقتصادی کنونی دو مسیر برای تامین سرمایه استارتآپها وجود دارد. یکی IPO یا ورود به بازار بورس و تامین سرمایه از میان عموم مردم است. در این حالت مردم هم درگیر استارتآپها خواهند شد و همچنین از آنجاییکه برندها شناختهشده هستند، میتوانند در جذب سرمایه موفق عمل کنند. دومین مورد که در دنیا بیشتر مورد توجه قرار گرفته، ادغام و تملیک است. از آنجا که ورود استارتآپها به بورس با مشکلات قانونی همراه است و زمان زیادی لازم دارد، در حال حاضر یکی از راههایی که کارشناسان برای تامین سرمایه شرکتها پیشنهاد میکنند ادغام است.
این در حالی است که استارتآپها لزوما با ادغام، رشد نمیکنند؛ اما یکی از مکانیزمهای رشد که به خوبی جواب میدهد، این است که یک شرکت بزرگتر، دیگری را بخرد یا اینکه با هم ادغام شوند و در غیر این صورت میتوانند پروژههایی در طرحهای خود تعریف کنند و پذیرهنویسی سهام انجام دهند یا به اشکال گوناگون سهام جذب کنند.
ادغام و تملک در دنیا از دهه ۱۹۹۰ با صنایع نفت و خودروسازی شروع شد و در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ به حوزه الکترونیک و مخابرات رسید و از سال ۲۰۱۰ در حوزه الکترونیک سرعت بیشتری گرفت؛ چنانکه مایکروسافت سالانه حدود ۲۰۰ استارتآپ را خریداری میکند.
یکی از عواملی که موجب میشود در اکوسیستم استارتآپی ایران کمتر ادغام صورت گیرد، چند عامل است که یکی از آنها بخش فرهنگی است. ما ضربالمثلهایی داریم که نشان میدهد شریک داشتن خوب نیست. منتها عوامل دیگری وجود دارند که باعث شکلگیری و تشدید این فرهنگ میشوند. برای مثال قوانین مناسبی که بتواند ادغام و تملک را قانونمند کند و بعد حقوق صاحبان سهام را تضمین کند، وجود ندارد و ما الان قانون مشخصی برای ادغام و تملک در داخل کشور نداریم. همین امر هم موجب میشود که تمایل به چنین اقداماتی کمتر شود و معاملات بر پایه اعتماد دوجانبه شکل بگیرد.
در ادغام و تملیک از آنجایی که شفافیت در ارزشگذاری وجود ندارد، اعتماد کمتر، هزینه مبادله بیشتر و در نهایت تمایل به سرمایهگذاری کاهش پیدا میکند.
مالکیت فکری نیز در فرایند ادغام و تملیک باید مورد توجه قرار بگیرد. بسیاری از شرکتها مالکیت فکری و برند دارند. به همین دلیل هم زمانیکه وارد یک معامله ادغام و تملیک میشوند، تعیینتکلیف داراییهای معنوی، فکری و ارزشگذاری آنها بسیار مهم است. این در حالی است که در اکوسیستم استارتآپی ایران ارزشگذاری این موارد هنوز مشخص نیست و کمتر ساماندهی شده است.
اما باید دید بازیگران این اکوسیستم چه دیدی به ادغام و تملیک استارتآپهای خود دارند. چندی پیش درباره همین موضوع رویداد فیروزه پلت برگزار شد. در این رویداد مهدی نایبی، مدیرعامل الوپیک تاکید کرد که هنوز همدلی واقعی در ایران یافت نمیشود و یک حس غروری در بین استارتآپها وجود دارد که به موجب آن نمیتوان با بقیه استارتآپها برای ادغام شدن صحبت به میان آورد. به گفته او هماکنون پولی در بازار وجود ندارد که او یا هر یک از دیگر مدیر عاملان استارتآپها با کمی ابعاد بزرگتر یک خروج موفق پیدا کنند: «الان دور دور خرید شرکتهای کوچک است.»
نایبی در پاسخ به این سوال که آیا تاکنون به ادغام با اسنپ یا تپسی فکر کرده یا مذاکرهای در این رابطه شده است یا خیر، میگوید که هنوز فضا برای چنین تفکری در کشور آماده نیست. رضا اربابیان، مدیرعامل شیپور نیز با اشاره به اینکه «تفکر تنها یک بازیگر برای هر حوزهای کافی است» یک تفکر قدیمی است، باور دارد که بحث ادغام به همین راحتی نیست و مطالعات زیادی میطلبد. اربابیان دیدگاه خود را در رابطه با رقیبی چون دیوار چنین بیان میکند: «اساسا دیدگاهم این نیست که با رقیب بزرگتر خود کاری داشته باشم و من استراتژی تیم خود را میچینم نه اینکه بازیگر اول حوزه را هدف قرار دهیم و به آن برسیم. در بعضی فضاها ما از دیوار جلوتریم و در بعضی فضاها، آنها از ما.»
نیما قاضی، همبنیانگذار «علیبابا» نیز در این پنل با اشاره به ادغام و تملیک «زورق» این مساله را موشکافی کرد و توضیحاتی درباره آن ارائه داد: «در واقع ما در طی قراردادی که با سرآوا پیدا کرده بودیم مجبور بودیم که زورق را بخریم.» قاضی میگوید اگر به انتخاب خود علیبابا بود آنها هیچوقت زورق را نمیخریدند و قصد ادغام و تملیک نیز با آنها نمیکردند؛ اما این موضوع را به خاطر بخشی از قرارداد با مجموعه سرآوا پذیرفتند: «زمانی که زورق را خریدیم، برنامههایی برای آن در نظر داشته باشیم که بخشی از آن نیز بهطور موفقآمیز انجام شد. ما یکسری سرویسهای پرریسک را در آزمایشگاه واقعی امتحان کردیم و پس از موفقیت آن در زورق، به صورتی رسمی آنها را در علیبابا اجرایی کردیم. اما بخش دیگری از طرحها طبق برنامه پیش نرفت.»
اما سوال اساسی است این است که چرا بازیگران این اکوسیستم مخالف یا موافق ادغام هستند؟ این در حالی است که طبق نظر کارشناسان، ادغام و تملک (M&A) اگر در زمان مناسب خود و با توجه به شرایط صورت بگیرد، در راستای جذب سرمایه یا دوام بهتر استارتآپ کمک زیادی میکند و اگر در زمان مناسب نباشد به نابودی استارتآپ منجر خواهد شد.
ادغام و تملیک استارتآپها در شرایط مناسب
رضا الفتنسب، عضو هیاتمدیره و سخنگوی اتحادیه کسبوکارهای مجازی
من موافق و مخالف ادغام و تملیک کسبوکارهای مجازی نیستم. این یک راه و روشی است که زمانی که ما به بازار پا میگذاریم، چند رقیب نزدیک هم میآیند و هزینههای مختلفی را پیشبینی و به حوزه سرمایهگذاری ورود پیدا میکنند. ادغام و تملیک در صورتی که شرایط برای آن مهیا باشد، میتواند روش خوبی باشد. چند وقت پیش نیز این مورد را تجربه کردیم که دو خشکشویی آنلاین به نامهای «زودشور» و «لاندراپ» با هم ادغام شدند و یک برند جدید را تشکیل دادند. این کار نخست به یک فرهنگ نیاز دارد که شرکتهای ما این روحیه و آمادگی را داشته باشند که این اتفاقات بیفتد. اگر فرهنگ این کار جا بیفتد این اتفاق میتواند خوب باشد. نظر کلی بنده روی این موضوع منفی نیست. این روش در راستای کاهش هزینهها، جذب سرمایه، دوام بهتر کسبوکارها و بحث سهم بازار یکی از روشهایی است که میتواند به کار گرفته شود.
وقتی دو شرکت یک هدف و یک بازار را دنبال میکنند با دو هزینه متفاوت، وقتی یکی میشوند خیلی پرقدرتتر و با هزینه کمتر میتوانند این کار را انجام دهند. البته باز هم تاکید میکنم این کار به شرایط آن کسبوکارها بستگی دارد. خیلی از کسبوکارهای کوچک آنلاین و آفلاین در ابتدا ادغام شده بودند و باز شکست خورده بودند. این مورد ضرورت این مساله را بیان میکند که فرهنگ ادغام از خود ادغام خیلی مهمتر است و باید آن فرهنگ را کسب و بعد اقدام کنیم. این مزایا درست است و ادغام به شدت میتواند به کاهش هزینهها و افزایش روند بهینهای که شرکت برای افزایش سرمایه به سمت آن میروند، کمک کند.