شرکت فیروزه در بورس تهران به خاطر آوردن سرمایهگذاران خارجی شناخته شده است؛ در فضای استارتاپی هم چندین نمونه تجربه سرمایهگذاری داشته است. با این حال نکته آنجاست شرکتی که بعد از چندین سال فعالیت هنوز پورتفو چندان موفقی ندارد چگونه میتواند مسیر رشدی برای فضای استارتاپی ایران آن هم در شرایط سخت اقتصادی باشد؟ گفته میشود «شیپور» مهمترین شرکت سرمایهگذاری شده توسط فیروزه به رغم اینکه بارها و بارها در آن جذب سرمایه صورت گرفته کمتر از چند درصد بازار را در اختیار دارد و از رقیب اصلی خود یعنی «دیوار» فاصله زیادی پیدا کرده است. سایر شرکتهای پورتفو فیروزه نیز هنوز در بازار چندان شناخته شده نیستند.
به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از آی تی ایران، در حالی که فضای استارتاپی ایران تشنه سرمایه است و مسیر سرمایهگذاری خارجی به دلایل واضح کاملا مسدود است، رامین ربیعی مدیرعامل فیروزه در رویداد چهارشنبه این شرکت انرژی زیادی به خرج داد تا نشان دهد مسیر خروج استارتاپهای ایرانی به سمت بورس هم بسته است. به عنوان جایگزین او به استارتاپها پنجرهای را نشان داد که از آن طریق به جای بورس به سراغ فیروزه بیایند. ایده فیروزه این است که با ارایه پلتفرم خدمات خرید و فروش سهام استارتاپها نوعی نقش شبه بورس را برای فضای استارتاپی ایفا کند. در حالی که مقامات بورس بارها از حمایت خود برای حضور استارتاپهای موفق ایرانی در بورس سخن گفتهاند و انتظار میرود برخی شرکتهای استارتاپی ایرانی برای مسیرهای جدید تامین سرمایه خود – حداقل تا یکی دو سال آینده – به سراغ بازار سهام بروند و روزنه ارگانیکی برای تامین سرمایه خود بگشایند، فیروزه و رامین ربیعی به دنبال مسیر دیگری هستند.
برگزارکنندگان رویداد برای ترغیب استارتاپها به مسیر مورد علاقه این شرکت تلاش قابل توجهی کردند تا نشان دهند استارتاپهای ایران – حتی برخی از بهترینهای آنها – زیانده هستند. رامین ربیعی حتی ادعا کرد در عمل تا پنج سال آینده (استارتاپها) ضعیفتر شده و از بین میروند.
ما خوبیم
در رویداد فیروزه پلت خبری از رقبای شیپور نبود. در حالی که خود شیپور، اسنپ و اسنپفود عملکرد موفق خود را به رخ حاضران کشیدند و مورد چالش قرار نگرفتند، بنیانگذاران و مدیران استارتاپهایی چون دیجیکالا، علیبابا، صندوق توسعه تکنولوژی و … که به عنوان اعضای پنل در آن شرکت کرده بودند برای تصمیماتی چون واگذاری سهام، دریافت سرمایهگذاری، ادغام و … مورد نکوهش و حتی تمسخر قرار گرفتند. مدیرعامل اسنپ که شرکتی با سهام حدود ۸۰ درصد خارجی را هدایت میکند و سرمایهگذاران خارجی آن حاضر به دادن اندک سهامی به کارآفرینان و مدیران ایرانی نیستند حتی ادعا کرد که برخی بنیانگذاران استارتاپهای ایرانی با پول به دست آمده حاصل از کش اگزیت (فروش سهام) خودروی پورشه خریدهاند!
این تنها حضور اسنپیها در این رویداد نبود. سعید لطفی مدیرعامل اسنپفود در یکی از پنلهای این همایش به انحصارگرایی این شرکت در حوزه سفارش آنلاین غذا که باعث انتقاد زیادی شده اشاره کرد و ادعا کرد این شرکت مانع از خروج بسیاری از نخبگان از کشور شده و اکوسیستم استارتاپی ایران بخش بزرگی از وجودش را مدیون گروه اینترنت ایران است! او این سخنان را در حالی بیان میکرد که علیرضا صادقیان، مدیر چیلیوری که از اسنپفود به خاطر انحصارطلبی به شورای رقابت شکایت کرده روی صندلیهای سالن نشسته بود.
در این مراسم تلاش شد وانمود شود قراردادها، ادغامها و خرید و فروش سهامهای قبلی در استارتاپها موفق نبوده است، از جمله بحث پیرامون سرمایهگذاری سرآوا در علیبابا و ادغام زورق در آن. همچنین عدم سودآوری استارتاپها به نقطه ضعف آنها تعبیر شد، در حالی که طبیعت استارتاپها رشد سریع و نداشتن سود است. چندی قبل اوبر بزرگترین تاکسی آنلاین جهان و یکی از با ارزشترین استارتاپها که اخیرا سهام خود را به صورت عمومی عرضه کرده اعلام کرد که تنها در سه ماهه دوم سال ۲۰۱۹ حدود ۵.۲ میلیارد دلار ضرر داشته است. آمازون نمونه بسیار موفق دیگر در جهان تکنولوژی و تجارت الکترونیکی است که تا همین چند سال قبل هنوز به سودآوری نرسیده بود. اینها چیزهایی نیست که کارآفرینان و استارتاپهای ایرانی ندانند، با این حال دادن پالسهایی از ارتباط سودآوری استارتاپها به موفقیت آنها در این رویداد قابل توجه بود.
ادغام و انحصار
در این مراسم مشخص شد فیروزه و رامین ربیعی بر ادغام و تملک (Mergers and Acquisitions (M&A به عنوان یک راه حل برای برون رفت از وضعیت فعلی استارتاپی تاکید دارند.
طبیعتا استارتاپهای ایرانی هنوز به مرحله سودآوری نرسیدهاند و بسیاری از مدیران این استارتاپها که در پنلهای سه گانه رویداد چهارشنبه روی صحنه آمدند نیز اعتراف کردند که علیرغم ارزشگذاریهای بالا، استارتاپها هنوز به نقدشوندگی و درآمد خاصی نرسیدهاند. پس آیا ادغام آنگونه که فیروزه به دنبال آن است باعث برون رفت از این وضعیت میشود؟
مهدی نایبی مدیرعامل الوپیک در این مراسم گفت تخفیفهایی که اسنپ و تپسی در سرویسهای مختلف به کاربران میدهند تنها برای تضعیف رقیب و جذب کاربر بیشتر است و هیچ ارتباطی به رضایت کاربر و ارائه سرویسهای ارزانتر به مردم ندارد. حال اگر این دو استارتاپ با هم ادغام شوند، انحصار به وجود میآید و در نتیجه این انحصار دیگر خبری از این تخفیفها نخواهد بود.
هنوز مشخص نیست که پلتفرم فیروزه پلت مناسب چه استارتاپها و چه سایزی است، اما به نظر میرسد نیم نگاه فیروزه به معامله سهام استارتاپهای موفقی چون دیجیکالا باشد. ربیعی در این مراسم گفت هماکنون خیلیها آرزویشان این است که در دیجیکالا سهامدار باشند، اما نمیدانند چگونه و فیروزه پلت به آنها کمک میکند تا این اتفاق بیفتد. فیروزه پلت برای این نقش جدیدش در خرید و فروش سهام و ایجاد شبه بورسی برای استارتاپها کارمزد قابل توجهی حدود ۱۰ درصد هم حق دلالی سهام دریافت میکند، اما این کارمزد تنها بخشی از سودی است که احتمالا فیروزه از حضور در این چهارراه سهام به خود اختصاص میدهد. با این کنترل اطلاعاتی روی عرضه سهام فیروزه حتی میتواند در مرکز معاملات سهام استارتاپی قرار گیرد و چون جزییات عرضه و قیمت سهام مخفی است میتواند خود به اطلاعات سهام عرضه شده دسترسی دست اولی داشته باشد و از این طریق سهامهای مورد نظر خود را زودتر از دیگران خریداری کند. آیا این دادن پالس به بنیانگذارانی استارتاپی است که سالهاست به امید خروج طبیعی در جایی چون بورس و یا فروش به قیمت مناسب سهام خود را نگاه داشتهاند؟
حمید محمدی، هم بنیانگذار دیجیکالا که یکی از اعضای پنل آخر در این رویداد بود در پاسخ به این سوال که cash-out داشتهاند یا خیر گفت: «ما در مقاطعی cash-out داشتهایم. اما در حدی بوده که گرفتاریهای زندگیمان را حل کنیم و سعی کردیم این مقدار تبدیل سرمایه به پول نقد خیلی کم باشد تا همچنان بتوانیم به رشد ادامه دهیم. در کل با فروش سهام خودمان سود آنچنانی که ما را ثروتمند کند نداشتیم.»
این گفتههای محمدی اما از سوی برگزارکنندگان با دلسوزی و تمسخر همراه شد که «این همه سال فعالیت و سختی و توسعه دیجیکالا چه عایدی برای موسسان آن داشته است؟»
فیروزه با فیروزه پلت احتمالا مسیری را به بنیانگذاران استارتاپها نشان میدهد تا این روزه و ریاضت نگاهداشت سهام را به نفع رونق بازار فروش خصوصی سهام در این پلتفرم به حراج بگذارند تا رویاهایشان حداقل کمی برآورده شود. با این حال باید پرسید فضای استارتاپی ایران که شروع و رشدش را مدیون افراد متخصص بوده تا چه حد با یک پلتفرم دلالی میتواند نیازهایش برای ادامه فعالیت و حتی خروج موفق را برآورده کند؟
دو موضوع دیگر
در این رویداد دو موضوع اصلی در تامین مالی استارتاپهای ایرانی به غفلت یا به عمد مغفول ماند. نخست نحوه ورود سرمایه نهادهای حکومتی و دولتی که صرفا با سرمایه کلان میتوانند (و دارند) توازن فضای سرمایهگذاری استارتاپی را به هم بزنند. نهادهایی چون صندوق نوآوری و شکوفایی با داشتن منابع بیکران مالی میتوانند نقش ویژهای در موفقیت یا عدم موفقیت تامین مالی مستقل استارتاپی ایران داشته باشند. نهادهایی که تاکنون حاضر نشدهاند این سرمایه خود را از مسیر تخصصی – مثلا سرمایهگذاری مشترک با شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی چون همین فیروزه – در تامین مالی استارتاپها به کار بگیرند. به نظر میرسد بانیان برنامه فیروزه پلت اساسا به دنبال ایجاد فضایی برای نقد سیاستگذاریهای تامین سرمایه موجود نبودهاند.
نکته مغفول مانده دوم نحوه مجاب کردن سرمایه سنتی به حضور در بازار استارتاپهاست؛ چیزی که اتفاقا خود شرکت فیروزه طی سالها فعالیت در بازار سهام ایران با آن آشنایی دارد. حضور سرمایه سنتی در فضای استارتاپی به دلیل سودآوری بازارهایی چون ارز و مسکن طی سالهای اخیر کمرنگ شده، با این حال این مسیر مسدود نیست.
به نظر میرسد رویداد فیروزه پلت به عمد این دو مسیر را که به تامین مالی طبیعیتر استارتاپها منجر میشود نادیده گرفته است. چرا؟