ثمانه نادری
به گزارش کسب و کار نیوز ، از زمان انتشار این آمار از سوی مرکز آمار تا به حال انتقادات زیادی نسبت به آن وارد بوده است. به اعتقاد کارشناسان بالا رفتن نرخ ارز، فرصت پس انداز را از خیلی خانوادهها گرفته و هرچند این رقم ناچیز است اما برای خیلیها میسر نیست. از سویی فاصله نرخ دستمزد با هزینه های زندگی این مسئله را بیش از پیش مبهم میسازد. برای مثال در سال جاری اگرچه نرخ دستمزد ۲۰ درصد افزایش پیدا کرد. اما به دنبال آن قیمتها نیز افزایش یافت. پس این سوال مهم مطرح میشود که مرکز آمار با استناد به چه چیزی مدعی پیشی گرفتن درآمدها بر هزینه ها شده است.
به گفته رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار امکان ندارد که هزینه یک خانوار شهری در ماه سه میلیون و ۲۵۰ هزار تومان شود. وقتی مرکز ملی آمار گزارشی را منتشر میکند، درصدی از اغنیا و نجومیبگیران را بین نمونه آماری خود قرار میدهد. طبیعتا زمانی که درآمد این افراد وارد چرخه آمارگیری میشود، تاثیر وزنی قابلتوجه و هدفداری را روی پژوهش میگذارد که نتیجه آن همینی میشود که خانوارها را با مازاد درآمد نشان میدهد.
بنا بر گزارش مرکز آمار خانوارهای شهری در سال گذشته به طور متوسط ۴٣ میلیون و ۴٩١ هزار تومان درآمد و ٣٩ میلیون و ٣٢٣ هزار تومان هزینه داشتهاند که معادل متوسط ماهانه سه میلیون و ۶٢۴ هزار تومان درآمد و ٣ میلیون و ٢٧٧ هزار تومان هزینه است.
همچنین هر خانوار روستایی حدود ٢٣ میلیون و ٣١١ هزار تومان درآمد و ٢١ میلیون و ۴۴٧ هزار تومان هزینه داشته که معادل متوسط ماهانه یک میلیون و ٩۴٣ تومان درآمد و یک میلیون و ٧٨٧ هزار تومان هزینه بوده است.
بر این اساس مابهالتفاوت درآمد و هزینه سالانه خانوارهای کشور در سال ١٣٩٧ نشان میدهد که هر خانوار شهری به طور متوسط چهار میلیون و ١۶٨ هزار تومان و هر خانوار روستایی یک میلیون و ٨۶۴ هزار تومان بیشتر از هزینه سالانهاش درآمد داشته است که معادل متوسط ماهانه ٣۴٧ هزار و ٣٠٠ تومان و ١۵۵ هزار و ۴٠٠ تومان به ترتیب برای هر خانوار شهری و روستایی بوده است.
این در حالی است که مرکز آمار به تازگی در گزارشی به روند درآمد و هزینه خانوارها در چند سال اخیر اشاره داشته و اعلام کرده است که روند مابهالتفاوت درآمد و هزینه خانوارها در سالهای اخیر از مثبت بودن این مابهالتفاوت از چند سال گذشته حکایت دارد؛ به گونهای که در سالهای ١٣٩۵ و ١٣٩۶ نیز هر خانوار شهری به ترتیب سه میلیون و ٢٣٩ هزار تومان و سه میلیون و ٧۴٢ هزار تومان و هر خانوار روستایی به ترتیب یک میلیون و ٩٩۶ هزار تومان و دو میلیون و ٣١٧ هزار تومان بیشتر از هزینه سالانهاش درآمد داشته است.
مرتضی عزتی کارشناس اقتصادی
رکود عمیق بازارها
محاسبه سر انگشتی هزینههای خانوار که البته برخی از آمارها نیز آن را تایید کرده، نشان میدهد هر خانواده برای تامین هزینههای خود به طور حداقل به بیش از ۳ میلیون تومان درآمد در ماه نیاز دارد. از سویی حداقل دستمزد در قیاس با این هزینه کسری شدیدی دارد و این مسئله در خصوص اکثریت خانوادههای متوسط و ضعیف و به ویژه جامعه کارگری قابل صدق است. درصد ناچیزی از مردم قادر به پوشش هزینههای زندگی هستند که در شمار ثروتمندان و مرفهین جامعه به حساب میآیند و در احتساب آمارها نمیتوان به آن اکتفاء کرد. این آمارها که با واقعیت زندگی مردم در تضاد است، نشان میدهد که مرکز آمار در محاسبه درآمدها، درآمد افراد ثروتمند را تقسیم بر افراد کشور کرده است. تنها در این صورت است که میتوان ادعا کرد یک خانوار ایرانی در سال ۴ میلیون تومان اضافه درآمد دارد. در حالی که اکثریت جامعه با مشکل کسری درآمد مواجه هستند و اقشار نسبتا مرفه نیز در وضعیت تورمی دو سال اخیر به دسته فقراء پیوستهاند. از سویی قیمت اقلام خوراکی ۴ برابر شده و مردم حتی برای تامین خوراک خود در مضیقه هستند. این شرایط بد همچنین باعث رکود عمیقی در بازار شده است. بنابراین آمار پیشی گرفتن درآمدها از هزینهها کاملا غلط انداز است.