ثمانه نادری
به گزارش کسب و کار نیوز افزایش نرخ سود یکی از راهکارهای اصلی بانکها طی سالهای گذشته برای جذب سپرده بوده است؛ اما کاهش نرخ سود سپرده به ۱۵ درصد و همچنین اولتیماتوم بانک مرکزی به بانکهای خصوصی مبنی بر اینکه از نرخ سود ۲۰ درصدی عدول نکنند، مانع از تحقق آمال بانکها در این زمینه شد؛ موضوعی که به مراتب دست بانکها برای تکاپوی بیشتر در راستای جذب سپرده را میبندد. با توجه به داراییهای منجمد و موهوم بانکها که به صورت غیرمتوازن میان آنها توزیع شده و البته افزایش تعهدات مربوط به سپردههای قانونی با توجه به رشد سپردهها، نیاز بانکها به ذخایر افزایش مییابد و با توجه به محدودیتهای بانک مرکزی در عرضه ذخایر و همچنین نرخ بالای اضافهبرداشت (۳۴ درصد)، بانکها برای جذب سپردههای مردم و در نتیجه ذخایر مربوط به آن رقابت میکنند. به عبارتی بانکها از سپردهها برای پرداخت تسهیلات و تسویه بدهی خود به بانکهای دیگر بهره میگیرند. حال سوال اصلی این است: در حال حاضر دست بانکها برای پرداخت سود بیشتر به سپردهگذاران بسته شده است، بانکها از چه طریقی مشتری جذب کرده و برای جذب سپرده با هم رقابت میکنند؟
جذب سپرده البته برای بانکها هزینههای زیادی دارد. برای مثال اگر طبق آمارهای بانک مرکزی حجم سپردههای مدتدار مردم نزد بانکها را ۱۵۳۰ هزار میلیارد تومان در نظر بگیریم، با فرض پرداخت سود ۲۰ درصدی به این سپردهها نظام بانکی کشور در هر ماه حدود ۲۵۰۰ میلیارد تومان سود به این سپردهها پرداخت میکند. بر همین اساس یکی از عوامل نظارت شدید بانک مرکزی بر فرایند پرداخت سود به سپردهگذاران، کاهش اینگونه هزینهها از دوش نظام بانکی است که در بلندمدت ورشکستگی آنها را در پی خواهد داشت.
طبق آخرین مصوبه شورای پول و اعتبار، بانکها موظف هستند به سپردههای بلندمدت خود سود ۱۵ درصد و به سپردههای کوتاهمدت سود ۱۰ درصدی دهند؛ از سویی طبق دستور بانک مرکزی بانکها حق عبور از نرخ سود ۲۰ درصدی در مورد سپردههای بانکی را ندارند. همچنین توقف سود روزشمار یکی از اقدامات مهم بانک مرکزی برای کاهش هزینههای بانکها بود. با این حال برخی از گزارشها حاکی از رقابت ادامهدار بانکها برای جذب سپرده و پرداخت هزینههای میلیاردی بابت تبلیغات در این زمینه است.
تسهیلاتدهی به شرط سپردهگذاری
مرتضی عزتی، کارشناس اقتصادی
مهمترین معضل شبکه بانکی که باعث هزینهتراشی برای بانکها و کاستی منابع شده، مشکلات مدیریتی در بانکها و عدم شفافیت است. همهساله بخش زیادی از منابع بانکها به این دلیل هدر میرود و از سویی یکسری هزینهها هم بهدلیل عدم شفافیت به بانکها تحمیل میشود، مثل پرداخت تسهیلات به اشخاص خاص یا پاسخ به برخی از سفارشات مشتریان بانک. برخی از بانکها برای تحقق اهداف خود که گاها با برنامههای از پیش تعیینشده بانک مرکزی و دستورالعملهای مصوب، تضاد دارد، دست به اقداماتی مثل پرداخت امتیاز به سپردهگذاران و وعدههای جذاب برای افزایش سپردهگذاران میزنند. برای مثال بانکها به سپردهگذاران خود تسهیلات با نرخ سود پایین میدهند یا تسهیلاتدهی را منوط به سپردهگذاری در بانک میکنند. از سویی تعدادی از بانکهای خصوصی به سپردههای کوتاهمدت نیز سود ۲۰ درصد میدهند تا سپردههای بانکی را نزد خود نگه دارند. این امتیازات در بلندمدت به ضرر بانکها تمام شده و مانع از تامین مالی تولید خواهد شد. برای مثال بانکها برای جذب سپرده تسهیلات خود را در اختیار بخشهای غیرمولد قرار میدهند و همین امر مانع از تسهیل فرایند تامین مالی تولید خواهد شد. هدف بانک مرکزی از نظارت بر نظام بانکی کنترل این مشکلات و جلوگیری از ورشکستگی بانکهاست.