شایلی قرائی
به گزارش کسب و کار نیوز، ناصرغانمزاده، مدیرعامل استارتاپ «نیو» در همین رابطه اظهار داشت: «من باوجود استارتآپها مخالف نیستم بلکه با روندی که استارتآپها طی کردهاند مخالفم. توجه داشته باشید که ذات کارآفرینی چیز بدی نیست، ذات اینکه افراد شکست بخورند چیز بدی نیست و من عمیقا معتقدم که اگر یک فرد دو سال کارآفرینی کند و شکست بخورد خیلی بهتر از این است که MBA بخواند چراکه تجربیات عملی که کسب میکند، خیلی بیشتر است ولی اصل ماجرا این است که ما از ابتدا این موضوع را دولتی کردیم.»
او همچنین بهاصطلاح «بمب همه استارتآپ کش» اشاره کرد و آن را اینطور معنی کرد: «فرض کنید بمبی وجود دارد که بسیار هوشمند است و همه استارتآپها و کارآفرینان را از بین میبرد، اگر این بمب در ایران زده شود، ۹۵ درصد کسانی که درباره استارتآپ صحبت میکنند، هیچ آسیبی نمیبینند بلکه سراغ موضوع دیگری میروند؛ درواقع شوآف در اکوسیستم استارتآپی کشور خیلی زیاد است. همچنین با ورود دولتیها، پول رانتی نیز به اکوسیستم وارد و باعث شد افرادی که ذاتا نباید وارد اکوسیستم استارتآپی میشدند، به دلیل این پول و شوآف وارد شدند؛ نتیجه ورود این افراد نیز تعداد زیاد شتابدهندههایی شده است که هدفشان سرمایهگذاری جسورانه نیست.» به گفته مدیرعامل نیو، همهی این عوامل باعث شد که اکوسیستم استارتآپی کشور مسیر درست را طی نکند و بدون اینکه افراد دانش و تجربه داشته باشند، به اختراع مدل پرداختند. او گفت: «این دولتیشدن باعث شد که یک اکوسیستم کارآفرینانه سالم در ایران شکل نگیرد و دولت به بزرگترین بازیگر این حوزه تبدیل شود.»
نیما نامداری نیز دو موضوع را دلیل ورود دولتیها به این اکوسیستم دانست و توضیح داد: «اولین اتفاق این بود که دور اول سرمایه در استارتآپها تمام شد درنتیجه پول که در اختیار دولت بود، باعث ورود آنها شد. در حال حاضر نیز بخشی از استارتآپهای مطرح کشور پولشان از منابع عمومی میآید. دومین اتفاق نیز این است که دور اول استارتآپهایی که در کشور شکل گرفته بودند، در حوزهای فعالیت میکردند که رگولاتوری در آنها معنا نداشت و دولت نیز استارتآپها را جدی نمیگرفت و به همین خاطر حس رگولاتور بودن آنها فعال نشده بود اما در دور دوم، هم دولتیها استارتآپها را جدی گرفتند و هم استارتآپهایی معنادار شدند که رگولاتوری در آنها معنا پیدا میکرد. درنتیجه در سری دوم استارتآپها دولت ورود پیدا کرد و بازیگر اصلی فضای استارتآپی ایران شد.»
مشکل استارتاپها مشکل اکوسیستم است، نه پول و وام دادن
رضا قربانی، کارشناس استارت آپ
همواره از حمایت های مالی و پرداخت وام و تسهیلات به شرکت های دانش بنیان و استارت آپ ها را به عنوان عاملی برای ایجاد رانت یاد کرده ایم که در واقعیت هم همین طور است و به دلیل اینکه این حمایت ها در سطحی یکسان و برابر اختصاص داده نمی شود نمی توان برای استفاده از آن موافقت نمود.
تعریف رانت این است که ایجاد فرصت برای گروهی خاص صورت بگیرد و اگر فضا نیز به گونهای باشد که همه نتوانند از آن بهرهبرداری کنند بدیهی و طبیعی است که رانت خواهد بود، بنابراین اگر استفاده از این فضا و این طرح هم پیچیده باشد و دسترسی آن برای همه ممکن نباشد همانطور که امروز برای اکوسیستم استارت آپی کشور شاهد هستیم، به ایجاد رانت منجر خواهد شد. ورود دولت به این بازار مانع رشد فعالیت این شرکتها میشود و رانت ایجاد میکند. از سوی دیگر دادن پول و وام به استارتاپها، سم محسوب میشود که باید دولت را از این اکوسیستم دور نگه داشت. در این اکوسیستم به دلیل تبلیغات فراوان و استفاده از حمایت های مالی و سرمایه گذاری های کلانی که در برخی از این کسب و کارهای انجام می شود، افراد غیرمتخصص و ناآشنا به این حرفه اقدام به راه اندازی استارت آپ می کنند و برای بهره گیری از وام های میلیونی هر ایده ای را به عنوان استارت آپ ایجاد کرده اند.
به همین دلیل است که عنوان کرده ایم رانت در اثر اختصاص این مبالغ ایجاد می شود چراکه برخی از این افراد به اتصال به حلقه های بالاتر این حمایت ها را دریافت می کنند و در انتها یک ایده و استارت آپ شکست خورده را تحویل اقتصاد کشور می دهند. بنابراین نتیجه این است که دولت نباید وارد مقولههای حمایتی شود چراکه مشکل کنونی استارتاپها مشکل اکوسیستم است، نه پول و وام دادن. وظیفه دولت در حوزه خدماتی، درست کردن فضای کسب و کار است و جز این، نباید از دولت انتظار دیگری داشت. باید از طریق سرمایهگذاری بخش خصوصی این اکوسیستم را به پیش برد.