سرمقاله
به گزارش کسب و کار نیوز، بهطور کلی چند عامل اساسی در پایین آمدن سطح رفاه عمومی جامعه و عقب ماندن کشور از فرایند بهبود شاخصهای رفاهی، اثرگذار بوده است. در کشور ما طی سالهای گذشته سرمایهگذاریهای زیربنایی بهصورت مداوم و مستمر و متناسب با رشد جمعیت صورت نگرفته و در سایر شاخصها نیز رشدی به وجود نیامده است. اگر به بخشهای اجتماعی و منابع انسانی نگاه کنیم، پیشرفتهایی که کشور در زمینه آموزشی بهویژه در سطح آموزش متوسطه و عالی رخ داده با پیشرفتهای تولید و سرمایهگذاری قابل قیاس نیست. رشد سطوح آموزشی در کشور در حالی است که عرضه تولید متناسب با آن چیزی که انتظار میرود، نبوده است.
رفاه عمومی ارتباط مستقیمی با قدرت خرید مردم و رابطهای معکوس با خط فقر دارد. هرچه خط فقر پایینتر بیاید، رفاه مردم افزایش پیدا میکند. در غیر این صورت خط فقر افزایش و سطح رفاه عمومی پایین میآید؛ اما تورم مزمنی که در اقتصاد کشور همیشه بوده و گاهی بهشدت افزایش پیدا میکند، قدرت خرید بنگاهها و مردم را کاهش داده است.
به همین دلیل سیاستهای اقتصادی در تقویت جنبههای رفاهی عاجز مانده و تولید از رونقبخشی جا مانده است. نکته دیگری که روی رفاه تاثیرگذار بوده و بار مالی، روحی و اقتصادی دارد، نوسانهای اقتصادی است که باعث شده استراتژی مداومی در سطح اقتصاد کلان وجود نداشته و به همین دلیل در سطح خانوادهها برنامهریزی بلندمدتی برای تامین نیازهای اساسی اتفاق نیفتد.
پس درواقع ریشههای اقتصادی و مشکلات مربوط به نابهسامانیها و بیثباتیهای اقتصادی است که عامل اصلی در کاهش رفاه عمومی جامعه شده است.