ثمانه نادری
به گزارش کسب و کار نیوز، هر چند موضوع داخلیسازی در ارتباط با برخی از قطعات در صنایع انجام شده اما هنوز صنعت و تولید کشور برای تامین نیاز خود در این حوزه وابسته به واردات از کشورهای دیگر است. تنها راه عبور از این شرایط داخلیسازی است اما سوال این است که این امر چه شرایطی دارد و چگونه باید محقق شود؟
بررسیهای موجود نشان میدهد، محدودیت ارتباط با کشورهای خارجی خود مانعی بزرگ بر سر راه داخلیسازی است. به اعتقاد کارشناسان بدون ارتباط با کشورهای توسعه یافته داخلیسازی محقق نخواهد شد. بر همین اساس یکی از شروط داخلیسازی، ورود سرمایهگذاران خارجی به کشور است که در شرایط فعلی تقریبا نشدنی به نظر میرسد. موضوع دیگری که کارشناسان شرط داخلی سازی عنوان میکنند، همکاری دولت با آنها برای تامین مالی و جبران هزینههای ساخت محصول است. در حال حاضر خیلی از بنگاهها با مشکل کمبود نقدینگی دست و پنجه نرم می کنند و ورود آنها به موضوع داخلیسازی، نیازمند سرمایه کافی است. از سویی به گفته فعالان اقتصادی رکود حاکم بر بازار انگیزه فعالیت از بنگاهها را گرفته است. اما داخلیسازی تنها راه بی نیازی از واردات است و توان تولیدکننده برای افزایش میزان تولید را بالا خواهد برد.
عباس آرگون، فعال اقتصادی عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران
صرفه اقتصادی داخلی سازی
مهمترین موضوعی که در بحث داخلیسازی باید در نظر گرفت، توجه به مزیتها است. اگر در بخشهای اقتصادی عزم داخلیسازی وجود داشته باشد و از سویی بنگاهها نیز انگیزهای جدی برای انجام آن داشته باشند، این امر شدنی است. منتهی این کار باید در حوزههایی باشد که در آن دارای مزیت نسبی هستیم. وگرنه اگر به قیمت تمام شده دقت نشود و هدف ساخت نهایی کالای مورد نظر باشد، انجام این کار شاید سخت هم نباشد. اما با چه بهایی و با چه قیمتی و اصلا به صرفه هست؟
امروزه کالای واسطهای بین کشورها مبادله میشود تا صرفه تولید بیشتر باشد و هر کشوری به فراخوز مزیتی که دارد به تولید اقدام میکند. به همین دلیل برخی از کشورها با توجه به موانعی که برای داخلیسازی یک محصول در کشور وجود دارد، واردات آن را بر ساخت آن ترجیح میدهند و البته این کار از منظر اقتصادی درستتر است.
تعاملات ما با دنیای خارج باید، بیشتر شود. اگر از نگاه اقتصادی به مقوله داخلیسازی نگاه کنیم، داخلیسازی همه قطعات کاری اقتصادی نیست و از سویی این کار نیز تداوم پیدا نخواهد کرد. بنابراین مهمترین مسئله در داخلیسازی مزیتهایی است که کشور دارد و استفاده از آن میتواند فرآیند داخلیسازی را با قیمت ارزانتری به پیش ببرد.
حسن فروزان فرد، عضو اتاق بازرگانی تهران
فقدان مزیت نسبی برای داخلیسازی
موضوع توانایی علمی و اجرایی کشور برای داخلی سازی را اگر کنار بگذاریم، مسئله مهمتری که مطرح میشود این است که چقدر در این مقوله حرفهای عمل خواهیم کرد. تجربه داخلیسازی در برخی از صنایع مثل صنایع نظامی نشان میدهد که ما در این عرصه نه تنها موفق شدهایم بلکه، مطرح هم هستیم. اما آیا میتوان این موفقیت ها را به تولید قطعات در بخشهای دیگر نیز انتقال داد. از آنجایی که صنایعی مثل صنایع نظامی برای سرمایهگذاری محدودیتی ندارد، در ساخت محصولات و تجهیزات به خوبی عمل میکنند.
اما مابقی تجعهیزات و قطعات اگر توجیه اقتصادی خود را از دست بدهند، دیگر جذابیتی برای تولید نخواهند داشت. هر وسیله و تجهیزاتی در بستر اقتصادی مناسب تولید خواهد شد. به عبارتی تولید محصولات باید دارای صرفه اقتصادی بوده و بر اساس روابط عرضه و تقاضا شکل گرفته و توسعه پیدا کرده باشد. وگرنه تواناییهای فنی و مهندسی به راحتی منجر به تولید نخواهد شد.
در شرایطی که کمترین اتفاق انگیزه و ظرفیت تولید یک قطعه را از بین میبرد، نمیتوان توقعی برای داخلی سازی داشت. این همان چیزی است که از آن به عنوان مزیت نسبی یاد میکنیم. وقتی مزیتی نسبی برای تولید وجود نداشته باشد و به دلایل کوتاه مدت مجبور به تولید قطعات شویم، در بلندمدت که زمینه برای واردات آن کالا فراهم شد، دست از تولید محصول بر میداریم و برای تکمیل زنجیره تولید از واردات محصولی استفاده میکنیم که هم کیفیت مناسبتر دارد و هم ارزانتر از تولید داخلی آن خواهد بود. بنابراین هزینه داخلیسازی برای بنگاهها گاهی باعث میشود دست از تولید یک کالا بردارند اما ریسک ساخت قطعه مورد نیاز را نپذیرند.