ثمانه نادری
به گزارش کسب و کار نیوز، موضوع رشد نقدینگی تقریبا معضل همیشگی اقتصاد کشور ما بوده است. از آنجایی که دولت در هدایت این نقدینگی به سمت تولید، ناموفق عمل کرده و به این دلیل که فعالیتهای سفته بازانه سهم عمده ای از این نقدینگی را دارد، تبعات رشد نقدینگی به مراتب، خطرناک است. در حالی که کشورهای توسعه یافته از این فرصت برای تامین مالی تولید، سود میجویند.
بر اساس اعلام بانک مرکزی حجم نقدینگی در پایان سال ۱۳۹۷ به رقم ۱,۸۸۲ هزار میلیارد تومان رسیده که در مقایسه با رقم پایان سال پیش از آن ۲۳.۱ درصد رشد داشته و رشد نقدینگی در سال ۱۳۹۷ نسبت به رقم سال قبل تنها یک واحد درصد افزایش داشته است. برخی از کارشناسان دلیل این امر را ناشی از بیتدبیری بانک مرکزی در کنترل پایه پولی عنوان میکنند، در حالی که توضیح بانک مرکزی برای این مسئله این است که بخشی از این افزایش حجم نقدینگی فاقد آثار پولی بوده است.
مدیر اداره بررسیها و سیاستهای اقتصادی بانک مرکزی نیز در این باره، گفته است که بررسی اجزای نقدینگی نشان میدهد که رشد نقدینگی در پایان سال ۱۳۹۷ ناشی از افزایش ۲۴.۲ درصدی پایه پولی و کاهش ۰.۹ درصدی ضریب فزاینده پولی بوده است.
اما کارشناسان دلایل متفاوتی برای این موضوع عنوان میکنند. به اعتقاد برخی حبس نقدینگی در بانکها مانع از ایجاد تورم جدید خواهد شد و به همین دلیل رشد ۲۳ درصدی نقدینگی نباید جای نگرانی داشته باشد. با این حال موضوع رشد نقدینگی و تبعاتی که دارد کماکان ابهامات زیادی به وجود می آورد و از جمله آن آثاری است که حبس این نقدینگی در نظام بانکی به همراه دارد.
وحید شقاقی، کارشناس اقتصادی
خطر انحراف نقدینگی
واقعیت این است که سال به سال به رقم نقدینگی اضافه می شود. در حالی که ای نقدینگی مولد نیست. ۷۸ درصد نقدینگی عمدتا شبه پول است. یعنی برای ۸۵ درصد آن نرخ سود تعلق میگیرد. در حال حاضر مسئله اساسی در ارتباط با رشد نقدینگی عدم هدایت آن به سمت تولید است، تا مادامی که نقدینگی به سمت تولید هدایت نشود، هم آثار تورمی دارد و هم ممکن است سر از بازارهای سفتهبازانه در بیاورد. اینکه نقدینگی در نظام بانکی حبس است، بدین معناست که بانکها در هدایت آن به سمت تولید، کوتاهی میکنند و نقدینگی موجود سر از صنعت و بخش واقعی و مورد نیاز در نمیآورد. بانکها خود کاسب نقدینگی موجوداند، یعنی با آن ملک و مسکن خرید و معامله میکنند. در چنین شرایطی هر چه میزان رشد نقدینگی بیشتر باشد، خطر انحراف آن نیز بیشتر میشود و تولید سهم کمتری از آن خواهد داشت. به طوری که در شرایط فعلی نیز فعالیتهای غیرمولد سهم زیادی از تسهیلات بانکی به خود اختصاص داده است. اینکه تصور کنیم حبس نقدینگی در شبکه بانکی خطری برای اقتصاد ایجاد نمیکند، درست نیست. بانک ها برای پرداخت سود سپردههای بانکی به سمت سوداگری روی آورده و بخشی از نقدینگی را به این سوی هدایت کردهاند. هر چه سیاستهای دولت برای کنترل نقدینگی ناکارآمدتر باشد، آسیب بیشتری بابت رشد نقدینگی به اقتصاد کشور وارد خواهد شد. بنابراین مسئله اساسی اقتصاد کشور ما در حال حاضر نه صرفا رشد نقدینگی بلکه عدم مدیریت درست نقدینگی است که بانکها در این زمینه بیش از همه سهم دارند.