سرمقاله
یکی از مهمترین موانع ایجاد شغل به ویژه شغل مولد، شرایط بد محیط کسب و کار و موانع قانونی و مشکلاتی است که فضای کسب و کار دارد. به همین دلیل اگر به بخشهای متفاوت بازار کار نگاه کنیم، ورود به تولید برای سرمایه گذاران اولویت کمتری دارد. اکثرا ترجیح میدهند سرمایه خود را به سمت فعالیتهای دلالی و یا بخشهای خدماتی ببرند. کمتر کسی ریسک ورود به فعالیتهای مولد را میپذیرد. بنابراین همانطور که تجربه هم نشان داده، تسهیلاتی که به متقاضیان پرداخت میشود و یا منابعی که به اسم اشتغالزایی از صندوق توسعه ملی و یا هر جای دیگری، تخصیص پیدا میکند، کمتر سر از تولید در میآورد. چرا که مسئله ریزش شاغلین و یا افزایش جمعیت بیکار بیش از آنکه ناشی از بیپولی و یا نبود سرمایه باشد، ریشه در ریسک تولید و فعالیتهای مولد و به طور کلی تر، فعالیت های اقتصادی دارد. بنابراین مردم چه آنها که سرمایه اندکی دارند و چه آنها که از بانکها تسهیلات میگیرند، پول خود را صرف کاری میکنند که بیشترین بازدهی و کمترین ریسک را دارد. از سویی بخشی از این منابع به کسانی پرداخت میشود که برنامه و طرح توجیهی مناسبی برای فعالیت اقتصادی خود ندارند، ازینرو با شکست روبرو شده و پول آنها نیز هدر میرود. بهترین کاری که وزارت کار جهت ایجاد اشتغال میتواند انجام دهد، همکاری با تولیدکنندگان و بنگاههای اقتصادی و تشویق آنها برای جذب نیروی کار است. البته انتظار نمیرود وزارت کار مشکلات بنگاهها را حل کند، اما حداقل در راستای افزایش تعداد جمعیت شاغل با آنها همکاری کند. از سویی این منابع میتواند به بنگاههایی داده شود که در حال حاضر معضل نقدینگی دارند. مثلا وزارت کار با این شرط که بنگاهها تعداد نیروی کار بیشتری جذب کنند منابع پولی در اختیار آنها قرار دهد. حل مشکل نقدینگی در بنگاهها به تبع انگیزه آنها برای جذب نیروی کار را بالا خواهد برد. موضوع دیگر کمک به بنگاهها برای توسعه و رشد است. بهبود شرایط بنگاهها، زمینه ایجاد شغل و اشتغالزایی را ایجاد خواهد کرد.