به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از بورسینس، دلایل زیادی برای زیان افراد در بورس ذکر میشود؛ برخیها وضعیت اقتصادی، سودآوری شرکتها، برخی کمبودها و نواقص فنی و یا برخی دیگر، سهامدار عمده و سایر نهادها را مسئول میدانند.
قبول داریم که ضعفهایی وجود دارد ولی از آن طرف باور داریم از آنجایی که مسئولیت همه چیز در بورس و زندگی برعهده شخص است، میتوان نتایج را به نفع خود تغییر داد.
در این مطلب قصد داریم به موضوعی اشاره کنیم که فکر میکنیم مهمترین و پایهایترین دلیل شکست افراد است. شما با شناخت این دلیل اصلی، شانس موفقیتتان در بازار سهام را تا حد زیادی افزایش میدهید.
به عنوان یک سرمایهگذار تازهوارد اولین قدمهایتان را برای شروع در بازار سهام برمیدارید ولی نمیدانید دقیقا چه کنید، ممکن است راهنماییها و مقالاتی را در اینترنت بیابید یا از روشهای دیگر مانند مشورت گرفتن از یک دوست، خرید و خواندن کتاب برای یافتن روش شروع کار در بورس استفاده کنید.
مطمئنا اگر به اندازه کافی پیگیر باشید، با وجود مقالات و کتابهایی که بعضا مبهم است و یا از میان توصیههایی که دوستتان به شما ارائه میکند، بالاخره متوجه میشوید که باید برای شروع، چه قدمهایی را بردارید.
بعد از دریافت کدبورسی، خرید اولین سهام واقعا بسیار راحت است و آسانترین کار ممکن در بازار سهام به شمار میرود؛ اما پرسشی که پیش میآید این است که این خرید چقدر با اصول سرمایهگذاری و معاملهگری همخوانی دارد؟ چند درصد از افراد در خریدهای اولشان (که همراه با شور و اشتیاق انجام میدهند) واقعا براساس تحلیل و بررسی عمل کردهاند؟
با توجه به گفتگوهایی که در فرومها، گروههای بورسی و جامعههای مجازی مختلف انجام می شود، میتوان به جرات گفت درصد خیلی زیادی از افرادی که به تازگی سرمایهگذاری در بورس را شروع کردهاند؛ قبل از خرید سهام هیچ تحلیل و بررسی انجام ندادهاند و صرفا براساس پیشنهادهای اطرافیان و افرادی که تصور میکنند مهارت دارند، سهام را برای خرید انتخاب میکنند.
مهمترین عامل غفلت از یادگیری، میتواند «نبود ضرورت در افراد برای آموزش و یادگیری» باشد. راز موفقیت در بورس یادگیری و بهبود مداوم و پیوسته است، این یک شعار کلیشهای نیست و یادگیری مستمر، آینده مالی شما در بازار سهام را رقم میزند.
ضرورت برای یادگیری و تمرین و آمادگی را با این نکته بهتر درک خواهید کرد:
تصور کنید قرار است در مسابقه دو میدانی شرکت کنید و رقیب شما قهرمان این رشته است. به شما نیز (هرچقدر که بخواهید) مهلت دادهاند تا قبل از شروع مسابقه، خودتان را برای رقابت با این شخص آماده کنید.
اگر ببازید چیز مهمی را از دست میدهید و باید مجددا سالها تلاش کنید تا بتوانید آن را برگردانید، آیا با وجود این شرایط، خودتان را برای رقابت آماده نمیکنید؟
به طور قطع اگر آن چیزی که در صورت باختن از دست میدهید برایتان مهم است، تلاش میکنید تا خودتان را از لحاظ بدنی، انضباط فردی و قدرت بهبود ببخشید، کتاب میخوانید به توصیههای کتاب عمل میکنید و حتی مربی میگیرید.
البته اگر طرز تفکر بازندهها را داشته باشید و با خودتان بگویید «من که قرار است ببازم، پس چرا تمرین کنم» از همان ابتدا بهتر است اصلا وارد این مسابقه نشوید.
در بازارسهام، تقریبا با همین شرایط روبرو هستید، شما قرار است با افراد زیادی که تجربه بیشتری از شما دارند دارند و برخی از آنها دوندههای خیلی خیلی خوب و قدرتمندی هستند مسابقه دهید. طرز فکر سازندهای است، اینطور نیست؟
تلاش دوندهها
در بورس دوندههای ماراتن و دوندههای سرعت در مسافتهای مختلف وجود دارد و همه هدفشان برنده شدن است، شاید فکر کنید برنده نهایی فقط در زمان مسابقه و در خط پایان تعیین میشود در حالی که در اشتباه هستید، برنده نهایی در زمان قبل از مسابقه و وقتی در آمادهسازی است تعیین میشود، زمانیکه هر روز در حال تمرین، مطالعه و یادگیری است تا وضعیت خود را بهبود بخشد.
در حالیکه طرف بازنده در حال اتلاف وقت و یا اینکه مشغول چت کردن یا چرخیدن در شبکههای اجتماعی است. قانون علت و معلول میگوید در این دنیا همه چیز به دلیلی رخ میدهد هیچچیز اتفاقی نیست، فرقی نمیکند شما چقدر آدم شریف و خوبی هستید، اگر طبق قانون بازی نکنید میبازید.
نکته اینجاست: دوندهای که برنده میشود، لزوما سختتر از سایرین تمرین نکرده است و معاملهگر یا سرمایهگذاری که در بورس مرتب سود میکند هم لزوما تمرین و مطالعه سخت و فشردهای نداشته، بلکه مداومت و بهبود روزانه در طی ماهها و سالها باعث شده تکانش ایجاد شود، قدرت عضلات و مهارت کسب سود از بورس به سطح بالایی برسد و هیچکس در کوتاه مدت توان رقابت با این افراد را نداشته باشد.
اما در بلندمدت چطور؟
در بلندمدت همه میتوانند برنده باشند، اما رویای یک شبه پولدار شدن، سودهای سریع و بدون دردسر، باورهای غلط و سبک زندگی امروزی که در آن همه چیز با یک کلیک و دکمه در دسترس است باعث شده افراد انتخابهای ضعیفی داشته باشند؛ انتخابهایی که افراد تصور میکنند باعث پیشرفتشان میشود.
به طور مثال با دیدن یک صحنه یا شنیدن داستان یا به هرترتیبی، تصمیم میگیرند وضعیتشان را متحول کنند و همان روز شروع به خواندن یک کتاب آموزشی میکنند تا بتوانند مهارتشان را در بورس و سرمایهگذاری افزایش دهند.
اما این اقدام فقط همان روز یا چندروز بیشتر دوام پیدا نمیکند و هیچ مداومت و تکراری در آن نیست. چنین انتخابهایی را میتوان به جهش یکباره فواره آب تشبیه کرد که پس از بالا رفتن مجددا به پایین میآید.
در واقع چنین انتخابها و اقداماتی که آغاز شده ولی پس از مدت کوتاهی قطع میشوند و به ظاهر مفید هستند حتی میتواند مخرب نیز باشد! چون شخص پس از شروع به بهبود خود با هر بار قطع کردن این روند، به جای اول برمیگردد و انرژی بیشتری نیاز دارد تا مجددا شروع به حرکت کند.
تاثیر «استراتژی» در برنده شدن
اما آیا تمرین سخت و مطالعه روزانه به تنهایی باعث پیروزی میشود؟ خیر! استراتژی شما نیز روی برنده یا بازنده بودن شما تاثیرگذار است.
ممکن است شما برای دو ماراتن به سختی و روزانه تمرین کنید، ولی تمرینی که انجام میدهید فقط باعث شود عضلات مچ دست شما قویتر شود، با اینکار فکر نمیکنم احتمال برنده شدنتان را افزایش داده باشید.
انتخابهای هر لحظه و هر روز شما که بطور مرتب انجام میشود، در طول زمان ترکیب شده و تاثیر خود را بر روی میزان سود و درآمد شما میگذارد. این موضوع فقط مربوط به بورس نیست بلکه در کل زندگی شما، سلامتی، کار، روابط نیز اثر خود را میگذارد.
روشهای یادگیری
به طور کلی سه روش برای یادگیری وجود دارد.
روش اول: یادگیری از طریق مطالعه و شرکتها در دورههای آموزشی
منظور من از مطالعه، خواندن چتها و گفتگوها در شبکههای اجتماعی نیست. نیاز نیست که صفحه اخبار، سایتها و کانالهای بورسی را مرتبا رفرش کنیم تا خبری برسد و با خواندن یک خبر مثبت از شرکتی که سهام آنرا در اختیار داریم احساس بهتری پیدا کنیم.
پیشنهاد میکنم این وسواس فکری و این انرژی را به سمتی هدایت کنید که برایتان تاثیر مثبتی داشته باشد. اوقات فراغت را روزانه به خواندن کتابهایی از سرمایهگذاران بزرگ و تحلیلگران برتر اختصاص دهید.
یادگیری تحلیلها از طریق فیلمهای آموزشی نیز این مزیت را دارد که میتوانید آنها را بارها و بارها ببینید.
روش دوم: یادگیری از طریق اقدام و انجام معاملات
به تنهایی حتی با خواندن صدها کتاب، در صورتی که دست به عمل نزنید هیچ نتیجهای حاصل نمیشود. بخش مهمی از یادگیری زمانی تکمیل میشود که شما از دانشی که کسب کردهاید در عمل بهره بگیرید و دانشتان را کاربردی کنید.
نگران شکست هستید؟ پس هیچوقت پیشرفت نخواهید کرد! به این فکر کنید که هیچکس بدون اقدام نتوانسته به جایی برسد.
روش سوم: یادگیری از طریق مربی و مشاور
امکان دریافت مشاوره از یک مربی و فردی که واقعا در بورس پیشرفت کرده و در حال حاضر میدانید که تجربه و مهارت بالایی دارد یک نعمت بزرگ است.
اما برای پیشرفت پایدار، این مشاوره گرفتن نباید برای دریافت پیشنهاد خریدوفروش سهام باشد و میبایست برای یادگیری از وی مشاوره بگیرید.
نتیجهگیری
همه بزرگان عقیده دارند که هرکس مسئول سرنوشت خویش است، به غیر از خودتان، هیچکس دیگری وجود ندارد تا مسئولیت اشتباهات، غیرفعال بودن و باورهای غلط خود را به او مرتبط کنید.
غیر از عدم علاقه به یادگیری، به نظر ما نبود مداومت در یادگیری و بهبود شخصی یکی از مهمترین دلایل شکست افراد در سرمایهگذاری و بورس است.
امیدواریم در دریای بورس و سرمایهگذاری در حالی که بیشتر افراد در اطلاعات نامفید، احساسات و هیجانات شدید، توصیههای مضر افراد ناآگاه غرق شدهاند شما بتوانید با آگاه شدن از پتانسیل پیشرفت و سودآوری که در بورس وجود دارد، با شکافتن امواج سهمگین به افقهای روشن و پیشرفتهای بزرگ دست پیدا کنید.