پول یک کشور یا اسعار جهانی ابزار اندازهگیری ارزشهای تولیدی در آن کشور هستند. ریال وسیله یا ابزار اندازهگیری ارزشهای تولیدشده در کشور ایران است. از طریق ریال میتوان کالا و خدمات تولیدشده در ایران را ارزشگذاری و امکان مبادله آنها را با یکدیگر فراهم کرد. مبادله ارزشهای تولیدی بین کشورها از طریق نسبت قیمتهای ارزی مشخص میشود. قیمت ارزهای رایج تا چند سالی پس از جنگ جهانی دوم و تا کنفرانس برتن وودز در آمریکا متکی و متصل به مقدار طلای موجود در یک واحد پولی یا ارزی هر کشور بود این نظام ارزی با پشتوانه طلا توانست موفقیت خوبی در حفظ و ثبات قیمتها در سطح جهانی ایفا کند؛ زیرا رشد اقتصاد جهانی در حد ۳ درصد و رشد استخراج طلا در جهان نیز در همان درصد بود؛ ازاینرو پشتوانه طلا توانست کارکرد خوب و مثبت خود را به اثبات رساند. با شکوفایی اقتصاد جهانی و کمبود ذخایر طلا، دلار را به پشتوانه طلا اضافه کردند که توانست جریان و رونق مبادلات جهانی را تا حدود خوبی حفظ کند. کاهش ذخایر طلا در آمریکا به علت کسری مداوم تراز جاری سبب شد که پشتوانه طلا و دلار از جریان مبادلات جهانی کلا حذف و سیستم آزاد و انعطاف پذیر مبادلات ارزی، جایگزین آن شود. حذف پشتوانه طلا و دلار از مبادلات جهانی و تعیین قیمت اسعار جهانی بر مبنای عرضه و تقاضا، دست کشورها را برای سیاستهای پولی بیضابطه و انتشار پول بدون پشتوانه طلا و دلار باز گذارد که موجبات تورمهای نجومی در بسیاری از کشورهای عقبافتاده یا عقب نگاه داشتهشده در کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا و در آسیا از جمله کشور ترکیه و در زمان حاضر نیز در کشور ایران را فراهم کرده است. در واقع تورمهای بالاتر از سطح متوسط تورم جهانی نخستین زنگ خطر برای کاهش ارزش پول یک کشور را تشکیل میدهد. کاهش ارزش پول یک کشور را میتوان جنبههای گوناگون مورد توجه و بررسی قرار داد. هرگونه مبادلات ارزی، کالا و خدمات بین کشورها، در ترازنامه خارجی کشورها ثبت و ربط میشود. مهمترین تراز در تراز خارجی، تراز جاری هر کشور است که اقلام واردات و صادرات کالا و خدمات را در یک کشور در بر میگیرد. نتیجه اضافه یا کسری در تراز جاری به تراز سرمایه جاری منتقل و نتیجه آن نیز به تراز سرمایه و در نهایت به تراز ارز و طلای کشور منتقل میشود. یکی از اهداف اقتصادی کشورها در سطح کلان، داشتن اضافه صادرات یا تعادل یعنی برابری صادرات و واردات در تراز جاری است. اضافه تراز جاری به معنی صادرات بیشتر و بهبود رشد، اشتغال و درآمد بیشتر در آن کشور و منتقل کردن فقر و بیکاری به همسایگان است. بدیهی است که اضافه تراز جاری به تراز سرمایه منتقل میشود که نشانگر بدهکاری کشورهای خارجی و معکوس آن نیز یعنی کسری تراز جاری به معنی بدهکاری کشور به خارج است. علم اقتصاد جهت بهبود و ایجاد تعادل در تراز جاری راهکارهای مختلفی مانند کاهش قیمت پول داخلی نسبت به اسعار خارجی را مد نظر قرار داده است. از میان آنها میتوان به کاهش اسمی یا رسمی پول داخلی در مقابل اسعار خارجی اشاره کرد. کاهش اسمی ارزش پول داخلی همان چیزی است که از اول انقلاب تا زمان حاضر کموبیش در ایران به وقوع پیوسته است. در زمان حاضر، موضوع کاهش رسمی ارزش ریال و نامگذاری آن با تومان در کشورمان مطرح شده و تا امروزه هم به اجرای قطعی نرسیده است. کاهش ارزش پول ملی باید با اصلاحات جدی اقتصادی مانند ایجاد تعادل در بودجههای سالانه و بهبود کارایی، بهرهوری و اثربخشی در تمام امور اداری، اقتصادی و اجتماعی همراه باشد تا اثرات و پیامدهای مثبت و امیدوارکننده به همراه داشته باشد. البته کاهش ارزش ریال به خودی خود و بدون برنامه جدی اصلاحات باعث روانتر شدن و تسهیل مبادلات میشود؛ اما این امر با یأس و سرخوردگی عمومی مردم به علت بیارزش شدن پولشان و بیتاثیر بودن آن در رشد درآمد واقعی و اشتغال و بهبود شرایط واقعی اقتصاد همراه میشود. در یک کلام و خلاصه، بگذارید بانک مرکزی ارزش ریال را یکبار هم که شده پایین بیاورد تا مردم فرق اقتصاد پویا و پیشرو از اقتصاد در حال رکود و اضمحلال را شناسایی کنند. شاید این امر درس خوبی برای سیاستگذاران و درک این مطلب باشد که جنگ کشورها با یکدیگر دیگر جنگ سنتی با تیر و کمان نیست، بلکه این پیشرفتهای اقتصادی اجتماعی یک کشور در تمام امور است که دشمنان را منکوب و شرمنده میکند.
همچنین مطالعه کنید:
ترانزیت ۲۰ میلیون تن کالا از ایران تا انتهای سال
به گزارش کسب و کار نیوز، امین ترفع، در دومین همایش ملی ترانزیت با عنوان …