به گزارش کسب و کار نیوز، بهروز بهرام امروز در جلسه نقد و بررسی «مسائل روز آموزش و پرورش ایران؛ با موضوع ارزشیابی توصیفی در ایران از تعریف تا عمل» که در دانشکده روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: همه ما با ارزشیابی توصیفی کم و بیش آشنا هستیم. در کشور ما چندین سال است که ارزشیابی توصیفی اجرا میشود اما من به عنوان فردی که در رشته علوم تربیتی تحصیل کرده در میان خانوادههایی که دغدغه این را دارند که فرزندشان چه میزان کار کرده و در میان گروه همکلاسیهایش در چه رتبهای هستند و معتقدند که با این اتفاقی که در آموزش و پرورش افتاده است دیگر نمیتوانند بفهمند که فرزندشان در چه درسهایی چه رتبههایی دارد، قرار میگیرم به نظر میآید که تجربه زیستی بسیاری از افراد و حتی معلمها دلالت بر این دارد که از ارزشیابی توصیفی خشنود نیستند.
وی افزود: در رشته علوم تربیتی زمانی که با سلسله مراتب اهداف مواجه میشویم بالاترین سطح هدف، هدف غایی میشود؛ ما برای اینکه به هدف غایی برسیم معمولا جملاتی از قبیل انسان خودشکوفا و انسانی که نوعدوست باشد، استفاده میکنیم و حرفهایی که میزنیم حرفهایی آرمانی، درازمدت و غایی است.
عضو هیئت علمی گروه علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: طبعا تمام چینشها و اقدامات ما باید در راستای این هدفها باشد؛ این اهداف غایی اهداف پرورشی هستند، بنابراین زمانی که ما با اهداف پرورشی مواجه میشویم اساسا کار ما بر شکوفاسازی تمام استعدادها است.
بهرام عنوان کرد: در تمام دنیا نام وزارتخانه رسمی آنها وزارت پرورش است، بنابراین به نظر میآید که قصدی از این تصریح وجود دارد و زمانی که میگوییم وزارت پرورش زمانی است که میخواهیم تمام استعدادها و ظرفیتها هم در ابعاد شناختی، هم بعد اجتماعی، هم در ابعاد عاطفی، هم در مهارت و … را شکوفا کنیم.
وی خاطرنشان کرد: زمانیکه با این قضیهها مواجه هستیم تمامی عناصر برنامه درسی ما پرتو میگیرد به این معنی که اگر قطبنمای ما روی این غایت ثابت شود روش تدریس، چینش کلاسی، طراحی فضا، نورپردازی و ارزشیابی باید در این راستا قرار گیرد. بنابراین اگر بنا باشد تمام استعدادها را شکوفا کنیم باید مبتنی بر تکوین فنی برنامه درسی تلاش کنیم که تمامی عناصر و مولفهها ما را به این غایت نزدیک کند.
عضو هیئت علمی گروه علوم تربیتی دانشگاه فردوسی گفت: حال باید دید که در این برنامه درسی مخاطب ما کیست، چه ویژگیهایی دارد و چگونه این ویژگیها رشد پیدا خواهد کرد. اریکسون معتقد است که کودکان شش تا ۱۲ سال استعدادهای خودشان را بیرون میریزند و این محیط و معلم است که باید این استعدادها را شناسایی کند و به آنها جهت دهد.
بهرام اضافه کرد: زمانی که گادنر هوشهای ۹ گانه مانند هوش ریاضی، کلامی، موسیقی، طبیعتگرا و … را مطرح میکند این ظرفیتها در همه ما یکی نیست، در افراد کم و زیاد دارد و محیط باید این ظرفیتها را بشناسد و به آنها جهت دهد.
وی ادامه داد: زمانی که میگویند خوب است که در پایههای اول ابتدایی معلمین خانم باشند به این علت است که خانمها خاصیت ابریشان بیشتر است و زمانی که بچهها استعدادهایشان را نشان میدهند یک خانم بهتر میتواند این استعدادها را جمع کند، بشناسد و هدایت کند.
عضو هیئت علمی گروه علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مطرح کرد: ریشه ارزشیابی توصیفی اینجا است ما در ارزشیابی توصیفی قصد داریم بگوییم که افراد چه استعدادهایی دارند و همینطور قصد داریم بگوییم محیط چگونه میتواند با آنچه که تکتک دانشآموزان در کلاس بروز میدهند مواجه شود و چگونه میتواند آنها را هدایت کند. به همین دلیل است که ما در ارزشیابی توصیفی کاملا بر اساس توصیف عمل میکنیم و باید در اینجا تمایز مفهومی را قائل شویم مانند رتبههای در حد انتظار، قابل قبول و بالاتر از انتظار که ارزشیابی توصیفی نبوده بلکه ارزشیابی کیفی است.
بهرام تشریح کرد: در ارزشیابی توصیفی چالشهایی وجود دارد به این شکل که ارزشیابی توصیفی برای خانوادهها و معلمهای ما فرهنگ سازی بایستهای نشده است و همچنان خانوادههای ما بذر رقابت را در وجود و عاطفه فرزندان خود پخش میکنند.
وی متذکر شد: رقابت استرسزا است و ما این اضطراب امراضی را در بطن رقابت بین کودکانمان توسعه میدهیم، بنابراین زمانی که با نمره ۲۰، ۱۹٫۷۵ و ۱۹٫۵ بازی میکنیم اضطرابی در دانشآموزان ایجاد میکنیم که برنده ندارد.
عضو هیئت علمی گروه علوم تربیتی دانشگاه فردوسی ادامه داد: همچنین ما در سیستم نمرهای و کمی با ایجاد رقابتی بیماریزا باعث میشویم که انسانها از شئونات انسانیشان فاصله بگیرند. ما باید به جای رقابت به سمت چالشها برویم و این چالشها در یادگیری به معنی رشد همه جانبه طرفین است.
انتهای پیام