به گزارش کسب و کار نیوز، با به رسمیت شناختن قدس به عنوان “پایتخت اسرائیل” از سوی دونالد ترامپ، انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس، به رسمیت شناختن جولان اشغالی سوریه تحت حاکمیت رژیم صهیونیستی و نیز وعدههای بنیامین نتانیاهو برای ملحق کردن شهرکهای صهیونیستنشین موجود در کرانه باختری به “اسرائیل”، تکههای پازل طرح کذایی آمریکا موسوم به “معامله قرن” تکمیل میشوند؛ طرحی که هنوز اعلام رسمی نشده اما مقدمات آن به خوبی مطابق میل تلآویو اجرا میشوند. این طرح جادهای یک طرفه است که همه چیز در این جاده به سمت منافع اسرائیل علامت گذاری شده است.
مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین از سال ۲۰۱۴ متوقف شد و مذاکرات درباره وضعیت نهایی یعنی وضعیت مرزها، آوارگان و تشکیل کشور فلسطین و وضعیت قدس که حمایت دولتهای قبلی آمریکا و اروپاییها را به همراه داشت در هالهای از ابهام ماند. توافق بر سر راهحل ایجاد دو کشور مستقل که در آن اسرائیلیها در کنار کشور فلسطین همزیستی مسالمتجویانه و صلحآمیزی خواهند داشت، به جایی نرسید. طبق راه حل دو کشوری، کشور فلسطین در کرانه باختری و نوار غزه ایجاد میشد و برای تحقق این هدف٬ اسرائیل باید شهرکسازیها را متوقف میکرد و به مرزهای مورد توافق پیش از ۱۹۶۷ برمیگشت.
در واقع با روی کار آمدن دولت دونالد ترامپ طرح صلح خاورمیانه از روی میز برداشته شد و جارد کوشنر، داماد و مشاور ارشد ترامپ با تلاش برای حذف رکس تیلرسون، وزیرخارجه سابق آمریکا سعی کرد خود هدایت این پرونده حیاتی را برعهده گیرد تا کفه ترازو به نفع اسرائیلیها سنگینی کند. او فکر میکند با وعدههای مالی میتواند نظر مثبت فلسطینیها را جلب کند.
ریاض مالکی، وزیر خارجه دولت تشکیلات خودگردان فلسطین به تازگی درباره این طرح در مصاحبهای تاکید کرد طرح معامله قرن ترامپ با به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل، اعلام جنگ علیه آژانس امدادرسان و کاریابی آوارگان فلسطینی (آنروا) و قطع کمکهای مالی آمریکا به این آژانس و نادیده گرفتن حق آوارگان فلسطینی در بازگشت به سرزمینشان و بستن دفتر سازمان آزادیبخش فلسطین در واشنگتن و توقف کمکهای آمریکایی به ملت فلسطین، عملا آغاز شده است.
البته کوشنر، این دوست نزدیک محمد بن سلمان، ولیعهد جوان سعودی، با این طرح چشماندازی وسیعتر از فلسطین را مد نظر دارد؛ چشماندازی به پهنای کشورهای عربی منطقه تا دیگر تهدیدی برای اسرائیل نباشند و تبدیل به همسایگان دوست و نزدیک اسرائیل شوند. در راستای عادی سازی روابط اعراب با اسرائیل نیز در پشت پرده و علنی گامهایی برداشته میشود و هر از گاهی خبری به بیرون درز میکند. نتانیاهو حالا به صراحت میگوید، میتوان بدون حل و فصل مساله فلسطین با کشورهای عربی منطقه هم روابط عادی داشت.
بن سلمان در آوریل گذشته در مصاحبهای با مجله آتلانتیک آمریکا مدعی شده بود: «اسرائیلیها حق دارند در “سرزمین خود” در صلح و آرامش زندگی کنند»؛ این اظهارنظر نشانهای آشکار از نزدیکی هر چه بیشتر روابط ریاض و تلآویو است.
اما رابرت فیسک، تحلیلگر روزنامه ایندیپندنت میگوید: طرح “معامله قرن” کوشنر کرامت فلسطینیان را سلب میکند چراکه مردم فلسطین پس از گذشت سالها از اشغالگری، قتلعام فلسطینیان بیگناه و تصمیم دونالد ترامپ درباره انتقال سفارت واشنگتن به قدس اشغالی در بالاترین درجه از ذلت و خواری قرار گرفتهاند.
شاید جالب باشد اشارهای داشته باشیم به جزئیات این طرح که تاکنون از سوی روزنامههای مختلف منتشر شده است:
پیش از این روزنامه “هاآرتص” اسرائیل درباره جزئیات معامله قرن نوشته بود این طرح فلسطینیان را از قدس شرقی بیرون خواهد راند و در ازای عقبنشینی رژیم صهیونیستی از پنج روستا و محلههای عربی شرق و شمال قدس، “ابودیس” را به عنوان پایتخت به آنها میدهد. بر این اساس مالکیت محلهها و نواحی نزدیک به قدس مانند “بیت حنینا”، “شعفاط”، “کفر عقب” و “راس خمیس” به تشکیلات خودگردان فلسطین داده میشود. این طرح، پیشنهادی مبنی بر تشکیل کشور فلسطین در ابتدا در حدود نیمی از کرانه باختری، تمامی نوار غزه و برخی محلههای قدس از جمله ” بیت حنینا”، “شعفاط” و اردوگاه آن، “راس خمیس” و “کفر عقب” است و در کنار آن، شهرک قدیمی قدس و محلههای اطراف آن همچون “سلوان”، “الشیخ جراح” و “جبل الزیتون” برای اسرائیل باقی میماند.
دنیل پایتز، رئیس مجمع خاورمیانه نیز در گزارشی در واشنگتن تایمز مینویسد: طرح صلح دونالد ترامپ برای درگیری فلسطین و اسرائیل دو سال پیش مطرح شد و تا به امروز تنها خود او و تعداد کمی از دستیارانش جزئیات دقیق این طرح را میدانند.
وی به بندهایی که به نفع فلسطینیهاست اشاره کرده و مینویسد، فلسطین متشکل از کل منطقه “الف” و منطقه “ب” در کرانه باختری و بخشهایی از منطقه “ج” خواهد بود که در مجموع ۹۰ درصد کرانه باختری را شامل میشود. همچنین پایتخت آن در داخل یا نزدیکی مرزهای شهرداری اشغالگران در قدس یا در نزدیکی آن و احتمالا شامل منطقهای از شعفاط تا العیسویه، ابودیس و جبل المکبر است. یک سازمان بینالمللی نیز بر یک اداره مشترک اسرائیل – تشکیلات خودگردان فلسطین برای مدیریت مناطق پیرامون شهر قدیمی قدس نظارت میکند. واشنگتن همچنین یک بسته کمک اقتصادی هنگفت (شاید به میزان ۴۰ میلیارد دلار و یا به نوعی ۲۵ هزار دلار به ازای هر فلسطینی ساکن کرانه باختری) برای تشکیلات خودگردان فلسطین در نظر میگیرد.
همچنین اخیرا منابع مطلع درباره جزئیات این طرح به روزنامه واشنگتن پست گفتند، پیشنهاد دونالد ترامپ درباره “معامله قرن” با هدف حل و فصل اختلافات عرب-اسرائیل و عادی سازی روابط بین اعراب و اسرائیل است و وعده بهبود عملی در زندگی فلسطینیان را میدهد اما درباره ایجاد تشکیل یک کشور جداگانه و کاملاً مستقل فلسطینی، تضمینی نمیدهد؛ در حالی که فلسطینیها چنین صلحی را نمیخواهند، آنها خواهان پایان اشغالگری هستند و میخواهند زندگی تحت اشغالشان خاتمه یابد.
در بررسی طرحهای قبلی مشخص میشود که در این طرحها از اسرائیل خواسته شده اول اقدام کند و یا خواهان اقداماتی همزمان از سوی اسرائیل هستند اما در طرح ترامپ از فلسطینیها خواسته میشود اول گام بردارند و اسرائیل نیز گام متقابل را بردارد. این موضوع شاید علت مخالفت محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با این طرح باشد.
این طرح که به گواه واشنگتن پست، اواخر بهار علنی خواهد شد به دنبال از بین بردن مساله فلسطین و به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و لغو بازگشت آوارگان و پناهندگان فلسطینی به سرزمین خود است.
با اشارهای که به جزئیات این طرح شد و از آنجا که بیشتر بر مسائل اقتصادی تکیه دارد میتوان گفت، این طرح به فلسطینیها به جای وعده کشور، وعده “صلح اقتصادی” میدهد. مضاف بر اینکه با شناختی که از روند صلح اسرائیل و فلسطین وجود دارد به نظر نمیرسد این طرح ترامپ مسیری برای ادامه حیات خود بیابد، چون فلسطینیها بارها از تریبونهای مختلف گفتهاند به چیزی کمتر از تشکیل کشور فلسطین به پایتختی قدس راضی نخواهند شد. در این زمینه هم اروپاییها و هم برخی اعراب با آنها همصدا هستند. در واقع اروپاییها تاکنون گامی در جهت تایید طرح ترامپ برنداشتهاند و چه بسا آن را مانعی در مسیر صلح خاورمیانه میدانند.
از طرفی چون ترامپ فردی دمدمی مزاج و غیرقابل اعتماد در صحنه بینالمللی و تصمیمگیریهای حساس جهانی است که نظیر آن را در مورد تصمیم خروج از سوریه مشاهده کردیم، در این مورد نیز نمیتوانیم به وعدههایی که در این طرح به فلسطینیها میدهد، اطمینان کنیم.
از سوی دیگر باید دید اسرائیل که یک طرف معامله است، تا چه حد حاضر به امتیازدهی به فلسطینیهاست. آیا حاضر است برخی خواستههای آمریکاییها طبق این طرح را پاسخ دهد؟
به رغم اینکه این طرح فعلا با مقدمهچینیهای دولت ترامپ مسیر رو به جلویی را طی میکند اما فلسطینیها با شریکی عهدشکن مثل اسرائیل و ناظری دمدمیمزاج مثل ترامپ نمیتوانند آیندهای روشن برای طرح “معامله قرن” پیشبینی کنند.
انتهای پیام