سرمقاله
حذف صفرهای پول ملی بعد از تصمیمگیریها و برنامهریزیها از سوی مسئولان، میتواند اجرایی شود. اما باید توجه داشت که انجام این کار خود مسائلی را در نظام بانکی به وجود آورده که دولت باید با پیشبینی آنها دست به انجام چنین کاری بزند. هر چند حذف این صفرها میتواند هزینههایی را از دوش نظام بانکی بردارد. اما با حذف صفر ارزشگذاری جدیدی در حساب و کتابها به وجود میآید که خود هزینههایی دارد. حذف صفر باید به عنوان ابزار پولی مد نظر قرار بگیرد که در واقع مقداری نقدینگی موجود را تعدیل میکند. اگر این صفرها تعدیل شود و سیاستگذاریها مناسب باشد، در وهله بعدی است که اثرات مثبت اقتصادی ناشی از آن اهمیت پیدا میکند.تجربه حذف صفر در کشورهای دیگر نیز نشان میدهد با حذف سه صفر و یا چند صفر سرعت افت ارزش پولی تعدیل شده و تورم پولی به ازای صفرهای ایجاد شده را تعدیل کرده است. سرعت تعدیل و یا کاهش ارزش پول میتواند عاملی برای جلوگیری از تورم باشد که از ناحیه نقدینگی شکل گرفته و همین طور در ارتباط با تعریف جدید بحث تولید و رونق آن موثر واقع شود.به این صورت که معاملات پولی تولید کنندگان واقعی تر میشود و بازاری ایجاد شده که به سود تولید است. این اتفاق با واقعی شدن ارزش پول تولید بعد از حذف صفرها اتفاق میافتد. به عبارتی دیگر تراز بین نقدینگی و پول در دسترس و ارزش تولید به وجود میآید. اما اگر به خوبی اجرا نشود و یا اقتصاد ضعیف باشد و ضمانت اجرایی نباشد و همچنین تولید تقویت نشود، افزایش نقدینگی به وجود میآید. چیزی که در برخی از کشورها هم اتفاق افتاده است. در حالی که حذف صفر از پول ملی در شرایط مناسب ابزاری برای ترکاندن حباب قیمتی است.