به گزارش کسب و کار نیوز، علی ربیعی در یادداشتی ضمن تسلیت به بازماندگان و خانوادههای قربانیان سیلهای اخیر کشور اظهار کرد: سیل اخیر نیز مانند سایر حوادث طبیعی دیگر تمام خواهد شد اما باید توجه داشت که ایران از جمله کشورهایی است که امکان وقوع بلایای طبیعی در آن بالاست بنابراین باید از این قبیل حوادث تاثرانگیز، درس گرفت و چراغی فراسوی راه آینده برافروخت.
وی با اشاره اینکه به خاطر ندارم که درباره این قبیل بحرانها، در سطح ملی، مطالعه و بررسی همه جانبهای صورت گرفته و برای نقاط ضعف و قوت آن مطلبی منتشر شده باشد، گفت: چنانچه در این باره بررسی هم صورت گرفته باشد به شکل درون بخشی و محدود بوده است حتی کتابهای تالیفی در این زمینه که ایران را مورد مطالعه قرار دادهاند محدود و انگشت شمار هستند. شاید کتاب تدوین شده اینجانب تحت عنوان “مدیریت بحران، مفاهیم، الگوها و شیوه های برنامه ریزی در بحران های طبیعی” از جمله معدود کتابهایی است که درباره تجارب زلزله بم و مصاحبه با دست اندرکاران دولتی و غیر دولتی به رشته تحریر درآمده است.
وزیر سابق کار، تعاون و رفاه اجتماعی در ادامه این یادداشت بحران را به سه دوره پیش از بحران، حین بحران و پس از بحران تقسیم کرده و تاکید کرده است که در هر یک از این مراحل باید اقدامات مناسب صورت گیرد. در پیش از بحران، پیشگیری و در حین بحران، فرماندهی متمرکز و عملیات موثر و در پس از بحران، هم اقدامات چندگانه موثر باید انجام داد که در ادامه به آنها اشاره میکنم.
ربیعی در ادامه یادداشت خود تصریح کرده است: در استان خوزستان، در مرحله پیش از بحران هستیم که خوشبختانه با تدابیر صورت گرفته و رها سازی به موقع آب و با توجه به اینکه در این استان، مخازن سدها حدود ۳ میلیارد و ۱۰۰ میلیون متر مکعب حجم خالی وجود دارد پیشبینی میشود که بحران اتفاق نیفتد ولی برخی از شهرها در مرحله حین بحران هستند و در استانهای گلستان و مازندارن، در عبور از مرحله حین بحران به پس از بحران هستیم.
به گفته وی مرحله پس از بحران، مرحله بسیار مهم و در خور تاملی است که با عملکرد درست در این مرحله میتوان با دانش افزایی برای آینده و گرفتن خروجی برای رفتن به مرحله پیش از بحران و ایجاد شرایط پیشگیری از بحران از تکرار حوادثی مشابه در آینده جلوگیری کرد. تجربه نشان داده است که مراحل پیش و پس از بحران چندان مورد توجه دستگاههای متولی بحران نیست و بیشترین تمرکز و تمهید برای مرحله حین بحران سامان میگیرد.
وزیر سابق کار، تعاون و رفاه اجتماعی در ادامه با بیان اینکه در مرحله پس از بحران توجه به چند امر ضروری است، تصریح کرد: نخست پرداخت خسارت، بازسازی و برگرداندن زندگی مردم به روال عادی که معمولا به سنت دیرین در این باره اقدام به موقع صورت نمیگیرد. تجارب گذسته حاکی از آن است که کندی اقدامات، به کار نگرفتن مصیبت دیدگان در بازسازی، اغتشاش در دستگاههای همیار، توزیع نامناسب امکانات به کاهش اثربخشی این اقدامات منجر شده و بعضا تا سالها پس از وقوع حادثه این اقدامات همچنان ادامه مییابد. نگاهی به اقدامات صورت گرفته در خصوص چند زلزله گذشته در ایران شاهدی بر این امر است. اما باید به این نکته اشاره کرد که مرحله پس از بحران، صرفا به این اقدامات محدود نمیشود.
ربیعی افزود: دومین اقدام ضروری در مرحله پس از بحران، توجه به آلام روحی افراد بحران دیده است. این افراد خصوصا کودکان، سالخوردگان، زنان باردار و خانوادههای مصیبت دیده تا مدتها دچار اضطرابهای روحی و ترس از وقوع مصیبت میشوند به گونهای که با هر بارش اندک اضطراب بر وجودشان مستولی میشود. تجربه نشان داده که این امر در ایران کاملا مغفول و اساسا دانش افزایی برای آن صورت نگرفته است. متاسفانه در این مرحله برنامه ریزی علمی و قابل قبولی انجام نمیشود. در همین راستا، مدتی که در بهزیستی مسئولیت داشتم سعی کردم در این سازمان، تیمهای مشاوره پس از بحران را ساماندهی کنم و به دلیل اهمیت این مرحله پیشنهاد میکنم تیمهای مددکاری روانی شکل گرفته و به مناطق بحران زده اعزام شوند تا افراد مصیبت دیده و همچنین خانوادههای داغدار در مسیر مشاوره درمانی روانی قرار گیرند.
وی در ادامه یادداشت خود آورده است: مهم ترین فرصتی که بحرانها را علیرغم همه تلخیهایشان پیش روی ما قرار می دهند و در مرحله پس از بحران باید به خوبی به آن پرداخته شود بحث دانش افزایی دانش مقابله با بحران است. مدیریت بحران یک علم است. باید بررسی کنیم چه عواملی ناکارآمدی مدیریتی را رقم زده و کدام سیاستها اشتباه بودهاند همچنین در کدام یک از برنامه ریزیها و سیاستهای توسعه زیر ساختهای آب و برق، ریلی، جادهای، اقتصادی، صنعتی، کشاورزی و…. دچار نارسایی و مشکل بودهایم و برای پیشگیری از حوادث مشابه چه کنیم.
همچنین به گفته ربیعی باید شیوههای هماهنگی به طور دقیق بررسی شود تا با هویدا شدن نقاط ضعف بتوان به رفع آنها پرداخت. همچنین ساختارهایی تعریف شوند که فوریت اقدام در شرایط بحران را تضمین کنند. شیوههای همکاری بین دستگاهی بررسی شوند متاسفانه چه در بحران زلزله کرمانشاه و چه در بحران سیل اخیر، شاهد هستیم که این بحرانها تبدیل به زمینهای برای نمایش یا رقابتهای سیاسی میشود و تاسف برانگیزتر اینکه صدا و سیما نیز در این مسیر قرار میگیرد همچنین باید به مطالعه نقش مردم و چگونگی استفاده از نهادها و ظرفیتهای مردمی برای سرعت بخشیدن به حل بحران پرداخته شود.
کشور نیازمند کمیته مستقلی از جامعه علمی و مدیران اجرایی دست اندرکار است تا گزارش مستقلی از سیلهای به وقوع پیوسته در ایران دربازه زمانی نیم قرن گذشته و همچنین سیل اخیر تهیه کرده و با بررسی دقیق علل چنین حوادثی، راهکارهای علمی برای جلوگیری از وقوع این گونه بحرانها را در آینده ارائه دهند.
تجربه من از چند بحران طبیعی که در کتاب منتشر شدهام به آن اشاره کردم نقش کلیدی اطلاعات در مدیریت بحرانهاست. در مرحله پس از بحران، باید بررسی کنیم که چه اندازه از اطلاعات مورد نیاز توسط کدام دستگاههای اجرایی منتشر شدهاند. پایگاههای اطلاعاتی چگونه نشر اطلاعات میدهند و شیوه اطلاع رسانی به مردم تا چه اندازه دقیق و درست و به موقع است. حساس کردن مردم به موضوع و ادراک هشدارها از سوی عموم به چه شیوهای انجام میشود و باید توجه داشت که اطلاع رسانی باید به شیوهای باشد که متضمن آرامش خیال مردم بوده و ضمن داشتن جنبههایی از آموزش و دانش افزایی مردم در مواجهه با بحران، از اغتشاش در اطلاع رسانی پرهیز شود.
همچنین به گفته وی امروزه ظرفیت اطلاع رسانی از طریق فضای مجازی یک فرصت خوب برای اطلاع رسانی سریع است و از سوی دیگر میتواند سبب اغتشاش شود. بنابراین ضمن بالا بردن سواد رسانهای بین تمامی افراد جامعه برای مجهز شدن به ابزار بینشی و تفکر انتقادی در جهت تشخیص اخبار صحیح از اخبار نادرست و جهت دار، باید پایگاههای اطلاع رسانی دقیق و نظارت شده در فضای مجازی وجود داشته باشد که از انتشار اطلاعات نادرست و بحرانزا جلوگیری شود. امید است که با بهره گیری صحیح از “علم مدیریت بحران” دیگر شاهد رخ دادن حوادثی تلخ از قبیل سیل ویرانگر اخیر در کشور نباشیم.
انتهای پیام