شایلی قرائی
به گزارش کسب و کار نیوز، مهدی نایبی، از فعالان حوزه استارتاپی در ایران با اشاره به تغییر و تحولات این حوزه در سال جاری، سال پیشرو را سال تنظیم و تعدیل استارتاپ ها نامیده و می افزاید: ما امسال خودمان را تنظیم کردیم، تعدیل کردیم، یعنی هزینهها و نیروهای اضافه را از بین بردیم، خیلی از نیروها را جابهجا کردیم و افراد تازه را وارد سیستم کردیم، کسبوکارمان را خیلی بهتر فراگرفتیم و روی زیرساختمان کار کردیم.
به عقیده فعالان استارت آپی در نهایت، همکاری باید بر اساس اهداف و چشماندازهای مشترک صورت بگیرد؛ یعنی باید بر چیزی فراتر از روابط مالی صرف متمرکز باشد. چه در استارتآپها و چه در شرکتهای بزرگ، افراد مأموریت گرا و افراد درآمد گرا هر دو یافت میشوند. بهمنظور یک همکاری موفق بین استارتآپ و شریک باسابقهاش، لازم است که طرز فکرهای مشابه با هم در ارتباط قرار بگیرند. اما فراتر از آن، تجربه ما نشان داده است که طرز فکر مأموریتگرا برتر از طرز فکر درآمدگراست. زیرا طرز فکر مأموریتگرا از اثبات مفهومی که در شرکتهای باسابقه توسعهیافته و یا در معرض فروش قرار میگیرد، یا در قالب یک استارتآپ خودش را نشان میدهد، محافظت میکند. مدیرانی که میخواهند از مزایای رشد این شرکتهای کوچک بهرهمند شوند، باید بدانند تنها داشتن یک دستهچک پروپیمان برای رسیدن به این هدف کفایت نمیکند. همچنین نشستن به انتظار یک سرمایهگذار که به شما پیشنهاد یک قرارداد بزرگ بدهد نیز رویکردی کاملاً اشتباه است. نگرش درآمدگرا تنها به همینها کفایت میکند. اما در دنیایی که شرکتهای بزرگ تلاش میکنند تا با استارتآپها یکی شوند، ذهنیتهای مأموریت گرا و داشتن چشماندازهای مشترک به موفقیتهای چشمگیرتری راه خواهند برد.
ضرورت تغییر مدل کسب و کارها به یک مدل کمهزینهتر
کریم آقاجانی، کارشناس استارت آپ
در کشور ما همواره شاهد ظهور یک استارت آپ هستیم که به دلیل مشکلات فراوان در مسیر پیش رو قادر به ادامه حیات نیستند. از طرفی برخی از کسب و کارهای نوپا نیز به دلیل نبود سرمایه گذار و حمایت های مالی به ضرردهی افتاده اند که موضوع ادغام را برای آنها ضروری می کند. با وجود رشد مجموع درآمد سالانه، همه استارتآپها هم موفق نیستند و درواقع، اغلب آنها شکست میخورند. از طرفی، اگر استارتآپها و شرکتهای باسابقه بهجای رقابت با هم همکاری کنند، میزان موفقیت هردو افزایش مییابد. آنها میتوانند مهارتهای منحصربهفرد و ارزشمندشان را با هم به اشتراک بگذارند. استارتآپها از نظر خلق ایده و ایجاد مفهوم برای ایده جدید برتر هستند و با موفقیت این کار را انجام میدهند اما شرکتهای بزرگتر از نظر توسعه مفهوم و بسط ایده تا بازار موفقتر عمل میکنند. این یک بازی برد- برد برای کسب و کارهای تازه ظهور کرده است تا بتواند خود را بالا بکشند و برای ارایه خدمات و محصولات به بازارها موفق تر عمل کنند.
استارتآپهای جدید که هنوز جان نگرفته و هنوز زیرساخت هزینهای را شروع نکردهاند بهشدت با کمبود سرمایه مواجهند. سرمایهگذارها ترجیح میدهند منابع خود را صرف استارتآپهایی کنند که مرحله اولیه را پشتسر گذاشتهاند. در واقع، انتخاب آنها از سمت استارتآپهای نوپا به استارتآپهای قدیمیتر تغییر کرده است که همین مورد ضرورت ادغام و تملک را جدی تر می کند. به هر ترتیب در این شرایط اقتصادی همه فعالیتها آسیب میبینند و در این میان استارتآپها که ساختار کسب و کاری جدیدی دارند، زودتر از بقیه آسیب میبینند. البته برخی از استارتآپها درصدد هستند با تغییر مدل کسب و کارشان به یک مدل کمهزینهتر، این تنگنای اقتصادی را پشتسر بگذارند که یکی از مدل های کم هزینه تر ادغام با شرکت های بزرگتر و قدرتمندتر است.
یک دیدگاه
Pingback: بازی برد- برد ادغام استارت آپ ها – خانه سرمایه گذاری