صفحه اصلی / سیاسی / دولت / دولتِ بی‌سخنگو

دولتِ بی‌سخنگو

نزدیک به هشت ماه می‌گذرد؛ از آخرین باری که محمدباقر نوبخت به عنوان سخنگوی دولت تدبیر و امید در طبقه هشتم ساختمان کوثر ریاست جمهوری پاسخگوی سولات رسانه‌ها بود. حالا با گذشت بیش از ۲۳۰ روز از آخرین نشست مطبوعاتی آقای سخنگو، دولت روحانی همچنان بی‌سخنگو است.

اولین نشست مطبوعاتی سخنگوی دولت در سال ۹۵

به گزارش کسب و کار نیوز، سه‌شنبه ۲۶ تیر ۹۷ آخرین نشست مطبوعاتی سخنگوی دولت با حضور خبرنگاران برگزار شد و پس از آن محمدباقر نوبخت برای آنچه تمرکز بیشتر روی سازمان برنامه و بودجه خوانده شد از این سمت کناره‌گیری کرد. تا پیش از ۲۶ تیر، طبقه هشتم ساختمان کوثر ریاست جمهوری تقریباً هر سه‌شنبه میزبان خبرنگاران رسانه‌های مختلف بود تا محمدباقر نوبخت به عنوان سخنگوی دولت پاسخگوی سوالات خبرنگاران و بازتاب‌دهنده نظرات، تصمیمات و اقدامات دولت حسن روحانی باشد. با بالا گرفتن انتقادات از نحوه عملکرد دولت دوازدهم و زمزمه‌های تغییر کابینه دوم روحانی، سرانجام این محمدباقر نوبخت بود که به عنوان یکی از اولین قربانیان وضع موجود از سمت خود کنار رفت. هرچند بسیاری از منتقدان از نحوه عملکرد او در سازمان برنامه و بودجه گلایه داشتند و کسی چندان به سخنگویی وی معترض نبود اما نوبخت ترجیح داد طبق گفته خودش برای تمرکز بیشتر روی سازمان، از سخنگویی دولت کنار برود.

شامگاه سه‌شنبه ۹ مرداد، نوبخت در صفحه توئیتر خود از تغییر سخنگوی دولت دوازدهم با موافقت روحانی خبر داد. با این تصمیم رئیس‌جمهور، نوبخت در ریاست سازمان برنامه و بودجه ماند و قرار شد سخنگویی دولت را فرد دیگری بر عهده بگیرد. نوبخت در توئیترش نوشت: «همانگونه که پیش‌تر هم گفته بودم، کم‌اثر کردن فشارهای اخیر دشمنان و شرایط جدید اداره کشور، کار مضاعف همه مدیران را می‌طلبد. هرچند که تاکنون بر هر دو مسئولیت ریاست سازمان برنامه و بودجه و سخنگویی دولت تمرکز داشته‌ام و این دو نیز با یکدیگر همپوشانی بسیاری دارند، اما از رئیس‌جمهور درخواست نمودم به دلیل شرایط جدید، اجازه دهند همه توان خود را صرف کمک به ایشان در حوزه برنامه و بودجه نمایم و مسئولیت سخنگویی دولت را عزیز دیگری برعهده بگیرند، که خوشبختانه مورد موافقت ایشان نیز قرار گرفت. الحمدلله!»

روز چهارشنبه ۱۷ مرداد هم نوبخت در حاشیه جلسه هیأت دولت در جمع خبرنگاران در مقام رئیس سازمان برنامه و بودجه سخن گفت و همان شب هم در ضیافتی در حضور خبرنگاران از آن‌ها به عنوان سخنگوی دولت خداحافظی کرد. البته شاید جلسات آقای سخنگو معمولاً با زیرکی خاص نوبخت و فرار او از پاسخ به برخی سوالات خاص عایدی چندانی برای خبرنگاران نداشت اما به هر صورت ارائه آمارهای درست از اقدامات دولت و شفاف‌سازی و روشن کردن برخی مواضع دولت می‌توانست کمی فضای رسانه‌ای را تحت تأثیر قرار دهد.

بر مبنای ماده ۳ آئین‌نامه چگونگی تعیین و حدود وظایف سخنگوی هیأت دولت و تشکیل شورای اطلاع‌رسانی دولت مصوب هیأت وزیران در ۱۶ آذر ۱۳۷۶، به استناد اصل یکصد و سی و هشتم قانون اساسی، چگونگی تعیین و حدود وظایف سخنگوی هیأت دولت به شرح زیر تصویب شد: «سخنگوی هیأت دولت که ریاست شورای اطلاع‌رسانی دولت را بر عهده دارد، با پیشنهاد رئیس‌جمهور و تصویب هیأت وزیران انتخاب می‌شود و ضمن هماهنگی و اخذ نظرات رئیس‌جمهور در کلیه موارد، عهده‌دار وظایف وزیر است: الف – اعلام مواضع، سیاست‌ها و خط‌مشی‌های هیأت دولت در خصوص مسائل و موضوعات داخلی و خارجی کشور به صورت مستمر، ب – اعلام تصمیم‌های هیأت دولت و تشریح مفاد و محتوای کلیه مصوبات، پ – پاسخگویی به سؤال‌های مطبوعات و رسانه‌ها و انجام مصاحبه‌های رادیویی و تلویزیونی.»

حالا نزدیک هشت ماه است که دولت سخنگو ندارد و از طرفی بمباران تبلیغاتی علیه روحانی و دولتش از داخل و خارج هر روز شدت بیشتری می‌گیرد اما تیم رسانه‌ای دولت تدبیر و امید گویا برای ایجاد امید در میان مردم هم که شده در این زمینه تدبیری ندارد. روز چهارم آبان محمود واعظی رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور علت تأخیر در معرفی سخنگو از سوی دولت را تمایل برای انتخاب فردی از داخل مجموعه دولت عنوان کرد.

در این مدت گمانه‌زنی‌هایی درباره گزینه‌های احتمالی سخنگویی دولت و انتخاب قریب‌الوقوع وی مطرح شده است. علی ربیعی وزیر پیشین کار، فیاض زاهد فعال سیاسی و استاد دانشگاه، محسن حاجی‌میرزایی دبیر هیأت دولت و محمدجواد آذری‌جهرمی وزیر ارتباطات از جمله گزینه‌های مطرح شده برای سخنگویی هستند که البته هنوز تأیید یا تکذیبی از سوی دولت در این زمینه صورت نگرفته است.

درباره ضرورت انتخاب سخنگوی دولت، محمد هاشمی‌رفسنجانی عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌گوید: وجود سخنگو در دولت‌ها مرسوم بوده، این یک ضرورت برای همه دولت‌هاست اما اینکه چرا آقای روحانی مصلحت دیده‌اند در حال حاضر دولت سخنگویی نداشته باشد خودش باید پاسخگو باشد.

هاشمی با تاکید بر اینکه نمی‌توان قضاوت کرد که آیا با نبود سخنگوی دولت رابطه جامعه با دولت قطع شده است یا خیر؟ عنوان می‌کند: به هر حال در حال حاضر هم پس از برگزاری جلسات هفتگی هیأت دولت معمولاً وزرا به میان خبرنگاران می‌آیند و پاسخ سوالات آنها را می‌دهند و وزرا خودشان نیز در سفرهای استانی که معمولاً آخر هفته‌ها برگزار می‌کنند به شکلی می‌کوشند مطالبات مردم را پیگیری کنند و پاسخ سوالات آنان و رسانه‌ها را بدهند اما همه این موارد می‌تواند به این معنا باشد که رابطه دولت با جامعه قطع نشده است به این معنا نیست که وجود سخنگو یک ضرورت نیست. همانطور که می‌دانیم وزرا چون از سوی خودشان و مسئولیت فردی‌شان صحبت می‌کنند نمی‌توانند جای خالی سخنگو را پر کنند و به نظر می‌رسد نیاز به سخنگو با این تمهیدات رفع نشده است.

علی صوفی فعال سیاسی هم درباره این موضوع اظهار می‌کند: مردم مطالباتی از دولت و انتظاراتی از رئیس‌جمهور دارند. در همین راستا آن‌ها حق دارند تا همیشه در جریان پیشرفت کارهایی که دولت دارد انجام می‌دهد باشند و از نحوه تحقق مطالبات خود مطلع شوند. ارتباط مستقیم میان مردم و دولت از طریق سخنگوی دولت حق مردم است و برای دولت تکلیف ایجاد می‌کند.

از سوی دیگر حسین ابراهیمی فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به این سوال که انتخاب سخنگوی جدید برای دولت چقدر ضرورت دارد، بیان می‌کند: درست است که دولت باید سخنگو داشته باشد اما در حال حاضر وزرا پاسخگو هستند و رئیس دفتر رئیس جمهوری هم با رسانه‌های مختلف مصاحبه می‌کند و نظرات دولت را بیان می‌کند. فکر می‌کنم آقایان همین که وزرا به سوالات پاسخ دهند و آقای واعظی گاهی مصاحبه کند را برای پاسخگویی به مسائل مختلف کافی دانستند اما خود وزرا با رئیس دفتر رئیس جمهوری هم در مورد مسائلی صحبت می‌کند که بیشتر مربوط به حوزه‌های خودشان است.

وی همچنین تاکید می‌کند: آقای روحانی هم که به شهرهای مختلف سفر می‌کند یا گاهی در صدا و سیما به گفت‌وگو می‌نشیند همواره روی صحبتش با مردم است و به شکلی سعی می‌کند پاسخ مردم را بدهد اما این موضوع هم باید مورد توجه قرار گیرد که انتخاب سخنگوی دولت جزو اختیارات هیأت دولت است و اگر آنان لازم ببینند فردی را برای این موضوع انتخاب می‌کنند. خود آقایان باید در این زمینه تصمیم‌گیری کنند که باید سخنگویی انتخاب شود یا نه؟ چرا که این موضوع از لحاظ قانونی جزو اختیارات آنها است و کسی نمی‌تواند برایشان تصمیم‌گیری کند.

با وجود این نظرات به نظر می‌رسد انتخاب سخنگو برای دولت یکی از نیازهای امروز رسانه‌ای به حساب می‌آید. نکته جالب اینجاست که چند روز پیش اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور در واکنش به حملات علیه دولت، در توئیتر نوشت: «همه حرف‌هایی که علیه دولت زده می‌شود را می‌توان ظرف پنج دقیقه جواب داد. وقتی زمان آن برسد حتماً جواب خواهیم داد اما الان شرایط کشور به گونه‌ای است که هیچ موضوعی و هیچ دغدغه‌ای مهم‌تر از اداره کشور و رفع مشکلات زندگی مردم نیست. به همین دلیل ما به خاطر مردم و کشورمان باید برخی از ادعاها را تحمل کنیم».

اینکه “هیچ دغدغه‌ای مهم‌تر از اداره کشور و رفع مشکلات زندگی مردم نیست” را همه قبول دارند و اصلاً ماهیت و ذات مسئولیت همین را طلب می‌کند. اما پاسخگویی با خدمت کردن منافاتی ندارد. اینجاست که لزوم حضور یک سخنگو در دولت احساس می‌شود. رئیس‌جمهور، معاون اول و اعضای کابینه همه باید برای حل مشکلات مردم تلاش کنند و در همان راستا با انتخاب یک سخنگوی مسلط به امور هم گزارشی از فعالیت‌های دولت در زمینه رفع مشکلات به مردم ارائه و هم به اتهامات ریز و درشتی که علیه دولت مطرح می‌شود، پاسخ داده شود.

در همین راستا محمد هاشمی‌رفسنجانی با تاکید بر اینکه مواضع رسمی دولت باید از زبان سخنگو با مخاطبان آن دولت در میان گذاشته شود، اظهار می‌کند: افراد مختلف در هیأت دولت می‌توانند مواضع فردی خود را در گفت‌وگو با رسانه‌ها بازگو کنند یا درباره مسئولیت‌هایشان به طور تخصصی پاسخگو باشند اما هیچکدام از آنها را نمی‌توان موضع رسمی دولت دانست، چرا که دولت یک مجموعه کلی است و هر کدام از آن افراد بخشی از آن مجموعه محسوب می‌شوند و کار سخنگو این است که از طرف تمامی این مجموعه به رسانه‌ها یا مردم پاسخگو باشد.

همچنین علی صوفی عنوان می‌کند: دولت مکلف است تا جایی که ممکن است مردم را در جریان امور قرار دهد و به مردم این اطمینان را بدهد که تمام اعضای دولت در راستای تأمین حقوق مردم در تلاش هستند. این اطمینان را سخنگو به مردم می‌دهد. سخنگو باید بتواند بیلان کاری دولت را به مردم ارائه دهد تا مردم آرامش خاطر پیدا کنند؛ افزایش اعتبار جایگاه سخنگویی دولت به معنای افزایش اعتماد مردم به دولت و افزایش اعتبار دولت پیش مردم است.

بر مبنای توئیت جهانگیری می‌توان گفت درست است که دولت و در کل سیاستمداران باید با بالا بردن آستانه تحمل خود در مقابل انتقادات سعه صدر داشته باشند اما تحمل کردن یک موضوع است و هیچ پاسخی ندادن موضوعی دیگر. شاید بهتر باشد به جای پاسخ پنج دقیقه‌ای، دولت با انتخاب یک سخنگو، اتفاقاً هر هفته به صورت مبسوط پاسخ انتقادات و بعضاً دشمنی‌ها را بدهد تا در آشفته‌بازار رسانه‌ای این روزها، دست کم مردم و رسانه‌ها به صورت شفاف در جریان امور قرار گیرند. این شفاف‌سازی می‌تواند هم مانند گزارش‌های هفتگی نوبخت از اقدامات دولت باشد و هم پاسخی درست به اتهاماتی که از چپ و راست و داخل و خارج نثار رئیس‌جمهور و اطرافیانش می‌شود، تا دست کم در این اوضاعی که هم دولت و هم ملت تحت فشار همه‌جانبه سیاسی و اقتصادی هستند روزنه امیدی برای پیشبرد اهداف وجود داشته باشد.

انتهای پیام

همچنین مطالعه کنید:

پزشکیان: انقلاب فرهنگی را باید از خودمان شروع کنیم/ ادبیات دستوری تاثیرگذار نیست

به گزارش کسب و کار نیوز ، مسعود پزشکیان روز دوشنبه در آیین بزرگذاشت چهلمین …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.