به گزارش کسب و کار نیوز، شروین وکیلی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه نیز در ارائه خود “رویکردی سیستمی به تکامل نهاد آموزش عالی” را در این مراسم مورد توجه قرار داد و خاطر نشان کرد: مفهوم دانشگاه یا نهاد آموزش عالی یک نهاد سلسله مراتبی که آموزش تخصصی میدهد و عقلانی است. توده مردم میتوانند از آن استفاده کنند؛ طبیعی است که در چنین نهادی قدرت نیز به چرخش بیفتد.
وی با بیان اینکه مدرسه در تاریخ ایران سومین نهاد محبوب در امر وقف بوده است گفت: مدرسه همچنین یکی از نهادهای مهمی بود که تحرک طبقاتی را ممکن میکرد.
این پژوهشگر و مدرس دانشگاه اضافه کرد: مدرنیته اتفاقی در اروپا است که کانون لاتینی (فرانسه) کانون سیاسی، انگلوساکسونی (انگلیس) و کانون قارهای ژرمنی دارد. که از دل آن دست کم سه پیکر بندی متفاوت برای مفهوم آموزش عالی وارد ایران میشود.
وکیلی اظهار کرد: از قرن ۱۸ به بعد مفهوم دانشگاه به شکلی که امروز میشناسیم وارد کشور میشود در این زمان سه گفتمان حکیمانه، فقیهانه مبتنی بر حقوق دینی و صوفیانه یا عرفانی موجود بوده که با هم تداخل چشمگیر داشتهاند. با این حال باید تأسیس دانشگاه در ایران حاصل به هم افتادن منافع و ضرورتها است.
ضرورت رجوع به اسناد و آرشیوها برای جلوگیری از خطای “اکنون گرایی”
آرش حیدری نیز در این همایش با اشاره به اینکه خوانشهای مدرنیستی از دارالفنون برآمدن آن را از یک زمین بایر میدانند، تاکید کرد: یک نهاد نمیتواند از دل خلأ بیرون بیاید و چنین دیدگاهی نشانه این است که ما در خطای اکنون گرایی گرفتار شدهایم.
استادیار دانشگاه علم و فرهنگ ضمن انتقاد از درگیر شدن در خطای اکنون گرایی، تاکید کرد: اینکه یک پدیده را تماماً تقلید از پدیدهای دیگر بدانیم، خود آن پدیده را بلا موضوع میکند و باید به یاد داشت که در چنین مواردی رجوع به آرشیوها و اسناد ضروری است.
وی با اشاره به تأثیر پذیری دارالفنون از عثمانی و جریانهای موجود در هندوستان، اظهار کرد: باید دید که اگر خود دارالفنون را با دیدگاه پدیدارشناسی بررسی کنیم، به چه میرسیم که تاکنون متون درسی و آثار معلمان را بررسی کردهایم و حجم اسناد بسیار بالاست.
استادیار دانشگاه علم و فرهنگ با بیان اینکه آنچه در دارالفنون اتفاق میافتد، با سه جریان عقلانیت ملکمخان نگاه مدرنیستی انصاری کاشانی و جریان نجم الدوله قابل توضیح است، تشریح کرد: نگاه ملکم خان به علم این است که عقل طبیعی داریم، اما آنچه ما را دچار بحران کرده نبود فن و تکنیک است؛ بنابراین میتوان گفت ملکمخان به نوعی در پی سازماندهی به علم است و فرهنگ موجود را ناکافی میداند، در حالی که میشود فن و تنظیمات را به کشور وارد کرد.
حیدری افزود: نجم الدوله و اعتماد السلطنه به پیروی از حکمای گذشته همچون ابن سینا، علم جدید را انباشتی از “آنچه موجود است” میدانند. این در حالی است که انصاری کاشانی از معلمان دارالفنون، متون خود را به سمت تدوین رسالهای در باب تربیت اطفال پیش میبرد و معتقد است که فرهنگ کشور منحط شده و مردم در جهل مرکب به سر میبرند. نکته قابل توجه آنکه این سه نگاه تا زمان تأسیس دارالفنون در همزیستی با هم وجود دارند.
وی در پایان ضمن انتقاد از این دیدگاه که دارالفنون را صرفاً تقلیدی از پلی تکنیک میداند، گفت: الگوگیری وجود دارد اما فرو کاستن یک پدیده به تقلید آن را بلا موضوع میکند، در حالی که در چنین موضوعاتی رجوع به آرشیو و اسناد ضروری است.
انتهای پیام