به گزارش کسب و کار نیوز، با شروع نیم فصل دوم لیگ برتر و فشردهتر شدن رقابتهای باشگاهی در ایران، مسابقات چهره جدیتری به خود میگیرد. تعدادی در بالای جدول برای رسیدن به قهرمان و کسب سهمیه لیگ قهرمانان آسیا تلاش میکنند و چندین تیم فانوس به دست هم برای فرار از مهلکه سقوط، جان خواهند کند.
فرسایشی بودن مسابقات در ایران، کیفیت پایین تجهیزات و امکانات، نبود ساز و کار مناسب و صد البته مشکلات مالی از شروع نیم فصل تا پایان مسابقات، درد غالب تیمها میشود. وضعیت کنونی نه مختص به این فصل بلکه از سالها قبل ریشه در لیگ دوانده و تیمهای با پشتوانه مالی مناسب هم از این قاعده مستثنی نیستند.
در یکی، دو هفته اخیر تعداد زیادی از تیمها، مربیان، بازیکنان و مدیران از این موضوع گلایه کردند و همیشه مُسکنهای مقطعی چاره کار تیمها بوده و هنوز کسی نتوانسته داروی قطعی برای تیمها ایرانی را پیدا کند.
در کنار استقلال و پرسپولیس که صاحبشان دولت و وزارت ورزش است و از بیشترین حمایتهای مادی و معنوی برخوردارند، این روزها با احتمال اعتصاب بازیکنان و عوامل فنی تیم دست و پنجه نرم میکنند و مدیران هر دو تیم تاکنون با اقدامات مقطعی و وعده و وعید از این کار جلوگیری کردهاند؛ هر چند پایبندی بازیکنان به هواداران و نام باشگاه و خودداری از اعتصاب در راستای جلوگیری از متضرر شدن تیمها هم موضوعی است که تا به حال موجب خودداری بازیکنان از این اقدام شده اما کیست که در این مدت خبر نبود زمین تمرین و پرداخت نشدن مطالبات بازیکنان را نشنیده باشد.
پژمان منتظری، مدافع و کاپیتان دوم استقلال که اخیراً به انتقاد از وضعیت تیمش پرداخته بود، فاش کرد که وریا غفوری به خاطر ناهموار بودن زمین و کمانه کردن توپ به سوی صورتش مصدوم شده است.
در اردوگاه سرخپوشان پایتخت نیز وضعیت به همین منوال است و بازیکنان این تیم از پرداخت نشدن مطالباتشان و بالا آوردن بدهی معترض شدند ولی آنها هم صرفاً به خاطر پرسپولیس و هوادارانش از هر کاری برای احقاق حقوق خود خودداری کردند.
وضعیت به این دو تیم ختم نمیشود. بازیکنان سایپا که متولی این تیم یکی از دو خودروساز بزرگ کشور است، فاش کردند که از سه ماه اخیر تاکنون حقوق نگرفتهاند اما در زمینه تجهیزات نیز این تیم بازی خود در لیگ قهرمانان آسیا را در زمین شهدای شهر قدس برگزار کرد که گل و لای زمین چمن بیش از هر چیزی در ذوق مخاطب میزد و قطعاً به چهره بینالمللی فوتبال ایران هم ضربه زده است.
سپیدرود و نساجی به عنوان دو تیم شمالی کشور که در یکی، دو فصل اخیر و بعد از سالها حضور در لیگهای پایین، توانستند به لیگ برتر صعود کنند، این روزها حال و روز خوشی از حیث وضعیت مالی، زمین تمرین و سایر امکانات ندارند. علی کریمی به دلیل همین مشکلات استعفا داده است. حتی پیش از شروع لیگ برتر هم به دلیل نبود زیرساخت مناسب، هر دو تیم تصمیم به برگزاری بازیهای خود در زمین چمن مصنوعی گرفتند اما اخیراً وضعیت آشفتهتر هم شده است.
استقلال خوزستان، تیمی که پیش از پرسپولیس قهرمان لیگ برتر بود، در همین فصل به دلیل حمایت نشدن از سوی شرکت ملی فولاد و پرداخت نکردن مطالبات بازیکن خارجی خود، محکوم به کسر شش امتیاز شد و اکنون در انتهای جدول حضور دارد و برای هزینههای یومیه تیم هم با مشکل همراه است.
بحرانیترین شرایط هم در تیمهای منتسب به وزارت نفت است؛ تیمهایی مانند صنعت نفت آبادان، نفت مسجد سلیمان و پارس جنوبی جم با بحرانی جدی و کمبود منابع مالی دست و پنجه نرم میکنند و چشمشان را به اندک پولی که از محل تبلیغات محیطی فوتبال میرسد، دوختهاند اما این پول در مقایسه با هزینههای رایج تیمها بسیار ناچیز است. علیرضا مرزبان، سرمربی نفت مسجد سلیمان تاکید کرد که بیشتر از مسائل فنی، درگیر پیدا کردن منابع مالی برای تیمش است چرا که اکنون به هتلها و شرکتهای هواپیمایی هم بدهکار هستند.
بر کسی پوشیده نیست که بحران کنونی تیمها و حال و روز نه چندان شاداب مدیریت ورزشی باشگاه نشأت گرفته از نبود ساز و کار اقتصادی مناسب در فوتبال ایران است، اقتصادی که در همه کشورهای صاحب فوتبال و پیشرفته وابسته به درآمدزایی از کانال حق پخش تلویزیونی، فروش محصولات وابسته، بلیت فروشی، تبلیغات محیطی و خرید و فروش بازیکن است اما این سبک از مدیریت ورزشی نه تنها در ایران نشاخته شده و نیست، بلکه مسئولان و قانون هم در برخی از موارد از جمله حق پخش تلویزیونی، حقوقی برای فوتبال قائل نیست.
علاقهمندی دولت و نهادهای وابسته به دولت در ورزش به خصوص فوتبال دیگر معضل کنونی لیگ برتر است چرا که مطابق قانون، امکان هزینه کردن در تیمها و مجموعههای حرفهای را ندارند و از طرفی در شرایط کنونی اقتصاد کشور، این امکان برای دولت و نهادهای دولتی هم وجود ندارد.
در این مهلکه، تیمهایی مانند تراکتورسازی، ماشینسازی و پدیده به واسطه سرمایه گذاری بخش خصوصی که بعید به نظر میرسد درآمدی هم از این رشته داشته باشند، فعلاً در بحران به سر نمیبرند و توانستند جان سالم به در کنند ولی معلوم نیست که این مسیر یک طرفه یعنی هزینه بدون بازگشت سرمایه تا کجا ادامه خواهد داشت.
انتهای پیام