سرمقاله
ماهیت سیاستهای اقتصادی حمایت از تولید است؛ در حالی که این سیاستها در کشور ما ماهیت اصلی خود را از دست داده و به دلایلی برای عدم توسعه تولید داخلی تبدیل شده است. آشفتگی در سیاستهای اقتصادی به گونهای شده که به عنوان مثال بانک مرکزی که یکی از عوامل حمایتکننده از تولید است، امروز به عاملی تحت عنوان ضد تولید تبدیل شده و همین امر تولیدکننده داخلی را از رقابت باز داشته است. دلالی و واسطهگری هم در این بین به دلیل سیاستهای نادرست اقتصادی به وجود آمده و توان تولید را از تولیدکننده داخلی گرفته است در حالی تولید داخلی در تنگنا قرار دارد که کشور از درآمدهای نفتی بهره میبرد و نباید این وضعیت برای تولید ملی رقم بخورد. درآمدهای نفتی پیش از آنکه وارد چرخه تولید شود، صرف اختصاص ارز برای واردات شده و جیب تولیدکنندگان خارجی را به بهای وارد آمدن خسارت به تولیدکنندگان داخلی پر کرده و این از جمله همان عواملی است که سیاست نادرست نام گرفته است.
همچنین موضوع اقتصاد مقاومتی مطرح است؛ مقولهای که تنها با تکیه بر توان داخلی و تولید ملی رقم میخورد. با نگاهی به تجربیات کشورهای موفق و توسعهیافته در مییابیم که کاهش واردات و تعرفههای سنگین را سیایت اقتصادی خود قرار دادهاند تا تولید داخلی و تولیدکننده بومی بتواند فعالیت موفقیتآمیز داشته باشد.
در ایران نیز باید سیاستهای اقتصادی غلط اصلاح شود و سیستم به سمت حمایت از تولید داخلی بچرخد. امروز در ایران از ظرفیت تولید داخلی غافل مانده ایم و به توان تولیدکنندگان داخلی بیتوجه شدهایم.
حتی اگر در کوتاهمدت، کیفیت کالاهای داخلی پایین باشد و این کالاها از مزیت رقابتی کمتری نسبت به محصولات خارجی برخوردار باشند باید اولویت بر حمایت از تولیدات داخلی و اعمال محدودیتهای شدید در واردات قرار بگیرد؛ بنابراین در کشورهای دیگر نیز نقش دستگاههای اجرایی در روند پیشرفت اقتصادیشان، پررنگ بوده است.