استارتاپها در ابتدای کار خود کارمندان زیادی ندارند اما هر روز با مشکلات زیادی درگیر میشوند؛ آنها معمولا به دنبال افرادی هستند که بتواند چالشهای جدید کسبوکار را برایشان مدیریت و ارایه کند. این روزها تعداد استارتاپها و کسبوکارهای کوچک بسیار زیاد شده است و فرصتهای زیادی نسبت به ارایه خدمات مشاوره به شرکتهای بزرگ وجود دارد اما استارتاپها و کسبوکارهای کوچک به دنبال افرادی هستند که بخشی از کار را برعهده بگیرند، نه اینکه تنها یک سری پیشنهاد مفید دریافت کنند.
در ادامه این مقاله به معرفی مواردی میپردازیم که انجام آنها برای استارتاپ ها مفید است.
به سمت آزادکاری بروید: آزادکاری یا کار کردن با قرارداد پیمانی نیازمند نقشهای اجرایی بهجای نقشهای مشاورهای است. استارتاپها و کسبوکارهای کوچک همیشه به یک رهبر پروژه یا مدیر اجرایی موقت نیاز دارند. شخص متخصصی که به دنبال کارهایی با قرارداد طولانیمدت نیست، در اصطلاحات امروزی آزادکار نامیده میشود.
فعالیت خود را تنها به یک بخش از شرکت محدود نکنید: رهبری کردن در یک شرکت تنها به شغلها و پستهای مهم محدود نمیشود بلکه تمامی مراحل را در بر میگیرد. آزاد کارها میتوانند میزان حقوق درخواستی خود را بر اساس خدماتی تعیین کنند که برای هر بخش از شرکت انجام میدهند.
فعالیت بیشتری در شبکههای اجتماعی داشته باشید: اینکه خودتان را بهعنوان متخصص بازاریابی، طراحی یا رهبر پروژه معرفی کنید برای فعالیت بهعنوان مشاور کافی نیست. متخصصان و افراد حرفهای واقعی کسانی هستند که کارهای مفید انجام میدهند نه اینکه فقط به دیگران پیشنهاد دهند. بنابراین سعی کنید فعالیت بیشتری در شبکههای اجتماعی داشته باشید تا بهعنوان یک فرد فعال در زمینهای که کار میکنید شناخته شوید.
از تمام مدلهای ارتباطی استفاده کنید: بسیاری از مشاورها خودشان را تنها به یک روش ارتباطی محدود میکنند و برنامه زمانی مرتبی برای صحبت کردن با مشتریهای خود دارند. استفاده از این روش در گذشته مفید بود؛ اما امروزه راههای زیادی برای برقراری ارتباط وجود دارد. ایمیل، پیامک، تلفن و حتی شبکههای اجتماعی راههای ارتباطی هستند که مورد استفاده قرار میگیرند. خودتان را تنها به یک روش محدود نکنید و از روشی که مشتریهایتان ترجیح میدهند استفاده کنید.
برای گزارش از اعداد و ارقام استفاده کنید: قراردادها و توافقات آن بر اساس میزان کار خواستهشده در مدتزمان مشخص نوشته میشوند بنابراین مقدار کاری را که میتوانید در مدتزمان مشخص انجام دهید، همیشه در نظر داشته باشید. مثلا شخصی که بهعنوان بازاریاب فعالیت میکند، باید بگوید در پروژههای قبلی خود چه تعداد مشتری را از طریق تبلیغات به سایت هدایت کرده است و چند نفر از بازدیدکنندگان از سایت خرید کردهاند. ارایه پیشنهاد برای بهبود دادن فرآیند کافی نیست و باید با اعداد و ارقام دقیق همراه باشد.
کسبوکارها را بهعنوان مشتری( نه یک موکل) در نظر بگیرید: رابطه موکلی معمولا به این صورت است که فرد مشاور بهعنوان یک شخص همهکاره شناخته میشود اما زمانی که کسب و کار بهعنوان مشتری در نظر گرفته شود، نظرش اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد. چنین رابطهای تمام جنبههای مورد نیاز مانند اعلام رضایت، تایید کردن و پیشنهاد دادن مشاور به سایر کسبوکارها را نیز شامل میشود.
از مدلهای جدید کسبوکار استفاده کنید: اگر مشتری ترجیح میدهد فرآیندها را بهصورت غیر رسمی انجام دهد، بهتر است خودتان را با شرایط تطبیق دهید؛ در غیر این صورت مانند شخصی جدا از فرهنگ سازمانی استارتاپ به نظر خواهید رسید. اگر کارمندان استارتاپ در شهرها یا کشورهای دیگر پراکنده هستند، باید با روشهای کاری آنها پیش بروید نه اینکه از آنها بخواهید روششان را به خاطر شما تغییر دهند.
بهجای پیشنهاد دادن، نتیجه ارایه دهید: ارایههای پاورپوینت بهعنوان نتیجه یک کار شناخته نمیشوند. اگر مشتری به خدمات و پشتیبانی احتیاج دارد، کاری که تحویل میدهید باید شامل خدمات سفارشیسازی شده، پیادهسازی شده و آموزش آنها باشد. ارایه یک سری پیشنهاد ساده هیچ فایدهای نخواهد داشت. به یاد داشته باشید که هر فرد آزادکار بهتنهایی یک برند است و نمیتواند از اعتبار نام شرکت استفاده کند. داشتن یک وبسایت حرفهای، فعالیت در شبکههای اجتماعی و شرکت کردن در کنفرانسها راههای جدید تبلیغات و ایجاد ارتباط با دیگران هستند و باید یاد بگیرید که خودتان مسوول تبلیغ کردن خودتان هستید.