صفحه اصلی / فرهنگی / سینما تئاتر تلویزیون / فیلم ‘شبی که ماه کامل شد’، روایتی جذاب از سوژه ای منفور
فیلم ‘شبی که ماه کامل شد’، روایتی جذاب از سوژه ای منفور

فیلم ‘شبی که ماه کامل شد’، روایتی جذاب از سوژه ای منفور

«شبی که ماه کامل شد»، جدیدترین ساخته «نرگس آبیار» فیلمی است که با دست گذاشتن روی یکی از حساسترین موضوعات سال های اخیر، توجهات بسیاری را به خود معطوف داشته است.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری، شبی که ماه کامل شد را می توان شاهکاری در کارنامه ی سینمایی آبیار و اثری بی بدیل در سینمای ایران از آغاز تا به امروز دید.
این فیلم که در ابتدا به نظر داستانی معمولی با تمی عاشقانه می آید با قوام یافتن و رشد داستان، بدل به معادله ای پیچیده و ترسناک می شود که مخاطب همراه شده را یارای راه حلی برای برون رفت از آن نیست.
داستان فیلم آشنایی و ازدواج دختری بزرگ شده در تهران با مردی اهل سیستان و بلوچستان است که به تناوب جلو رفتن داستان و گره افکنی های فیلم، با مسائلی بزرگ و بزرگتر روبرو می شود؛ روایت زندگی عروس خانواده ی ریگی آن هم در زمان اوج قدرت عبدالمالک.

**مسیر رو به رشد آبیار
به رغم نقدهای تند و تیزی که نسبت به فرم روایت در شخصیت عبدالمالک ریگی در این فیلم در بین اهالی رسانه و منتقدین مطرح گشته است، اما آبیار در تمامی مصاحبه های پس از اکران مردمی همواره تاکید کرده است که داستان عبدالمالک ریگی نه موضوع محوری داستان بلکه حاشیه ای بر متنی از روایت اصلی است که داستان عاشقانه ی زنی است که در مسیر دوست داشتن، مدام با موج تازه ای مواجهه می شود که چنان کشتی شکسته ای به عمق آب می برد و نفس کشیدن را برایش تنگ تر و سخت تر می سازد.
آبیار که در اولین تجربه ی فیلمسازی خود با «اشیا از آنچه در آینه می بینید به شما نزدیکترند» وارد دنیالی فیلمسازی شده بود، موفق شد تا در دومین ساخته بلند داستانی خود «شیار ۱۴۳» نظر مردم و منتقدین را با خود همراه ساخته و به کارگردانی مورد توجه بدل شود، فیلم «نفس» سومین ساخته آبیار و انتخاب کودکی خردسال به عنوان راوی و نقش اول داستان، باز هم تجربه ی موفقی در کارنامه ی این کارگردان تازه اما خوش کار شد.
شبی که ماه کامل شد به عنوان چهارمین و جدیدترین ساخته ی آبیار در شرایطی ساخته شد که خالق اثر و سینمای ایران هر دو را به مرحله ی جدیدی از فیلمسازی ارتقا داد.

واقعی بودن داستان فیلم، آدم ها و حوادثی که در آن روی می دهد، از جمله مهمترین مولفه های عمیقا اثرگذاری است که این فیلم بر مخاطب دارد. شبی که ماه کامل شد از آن دست فیلم هایی است که به دلیل دست گذاشتن روی موضوعات حساس، جذاب و جالب است و این جذابیت در ترکیب با یک فیلمنامه ی قوی و کارگردانی که جنس کار و مخاطب خودش را می شناسد، به اوج رسیده است. انتخاب سوژه ای چون عبدالمالک ریگی انتخاب مسیری دشوار و موضوعی مناقشه برانگیز است که زخم هایش هنوز تازه اند. اینکه مدت زمان زیای از این ماجرا نگذشته و بازماندگان خونین دل این ماجرا هنوز زنده و داغشان همچنان تازه است باز هم بر اهمیت و حساسیت فیلم اثرگذار است. بر اساس مولفه هایی که ذکر آن رفت تعداد فیلم هایی که دارای مضامین و سبکی از فیلمسازی به این شکل هستند را در تاریخ سینمای ایران شاید بتوان انگشت شمار دانست.

**کارگردانی کاربلد
هیجان انگیز بودن روایت با تکیه بر یک تدوین خوب و بجا در کنار یک فیلمنامه ی قوی باعث شده تا لحظه لحظه ی فیلم جذاب، دیدنی و دنبال کردنی باشد. این فیلم مثال خوبی است برای این که در صورت رعایت شرایط و عناصر تکنیکی درست و دقیق و بهره گیری از یک فیلمنامه مناسب، فیلمی حدودا ۳ ساعته نه تنها نمی تواند بیننده را خسته کند که همچنان پیگیر و مشتاق روی صندلی بنشاند.
آنچه در فیلم می بینیم و وجود دارد نشان از یک تلاش و زحمت بزرگ بوده است؛ تلاش قابل تقدیری که همان طور که آبیار در یکی از مصاحبه هایش گفته بود «دوست نداشت بینندگان حتی به بهانه نگاه کردن به گوشی تلفن همراه خود برای لحظه ای از فیلم چشم بردارند، چرا که برای هر سکانس آن زحمت بسیار زیادی کشیده شده است».
این فیلم که در ایران، پاکستان و بنگلادش فیلمبرداری شده است، تصویری از مردم سیستان وبلوچستان را ارائه می کند که همانقدر که تلخ است و آینه ای از مصائب (فقر، توسعه نیافتگی، تعصبات قومی، قتل و…) رنگارنگ است و دیدنی و دوست داشتنی. چهره ای که شاید کمتر نمونه ای از آن را از این مردم و فرهنگشان دیده باشیم و این هم باز یکی از نقاط مثبت فیلم و اثر است؛ نشان دادن خوبی ها در کنار بدی ها و دوری از سیاه نمایی در دل سیاهی.
علاوه بر موارد ذکر شده یکی از برجسته ترین کارهایی آبیار در این فیلم بازی گرفتن از بازیگرانی است که همواره نقش هایی ساده و پیش پا افتاده داشته و در برخی موارد نابازیگری شان نکوهش می شده است. بازیگران جوان این فیلم یعنی «هوتن شکیبا»، «الناز شاکردوست» و ‘پدرام شریفی' در این فیلم چنان قوی و اثرگذار ظاهر می شوند که می توان زندگی حرفه ای هر سه را به قبل و بعد از بازی در شبی که ماه کامل شد تقسیم کرد. «فرشته صدرعرفایی» که همچون همیشه در نقش خود فرو رفته و به مدد گریم خوب و تقلید لهجه به هرچه باورپذیر کردن نقش و رفتارش کمک کرده است، نقش مادر خانواده ای را بر عهده دارد که در آن فرهنگ مردسالار سراسر خشونت و نفرت و خون، هیچ گونه جایگاهی ندارد. «شبنم مقدمی» نیز که متفاوت ترین نقش این سال های خودش را روی پرده برده است آن قدر خوب ظاهر شده که جای هیچ گونه نقدی را باقی نمی گذارد؛ کسی که خودش بعد از دیدن فیلم روی پرده در زمان اکران، آن را دارای تاثیر عجیب و باور نکردنی دانست، بدین لحاظ که باور نمی کند که این خودش هست که این نقش را بازی کرده است.
در نهایت باید گفت که این فیلم سوژه ای تلخ و دوست نداشتنی را به شیوه ای دوست داشتنی برای ما روایت می کند.

**دوربین؛ ناپیدای اثرگذار
یکی از مهمترین ایراداتی که می توان نسبت به فیلم گرفت فیلمبرداری آن است. سبک فیلمبرداری و شیوه ی اجرای آن یعنی شیوه ی دوربین روی دست، برای این داستان و در برخی از سکانس ها به قدری نامرتبط است که به تنهایی به اعتبار فیلم لطمه می زند. مانند سکانسی که حمید برای قتل فائزه با گردنبند مروارید به سراغش می آید، حرکت تند و نامربوط دوربین فیلم بودن فیلم را از یادمان می برد و باعث یادآوری غیرواقعی بودن لحظه و موقعیت می شود. این یعنی به هدر دادن همه تلاش های کارگردان به منظور یکی شدن بیننده با پرده ی نقره ای و رهاشدن از سلطه ابزار و در موقعیت دیدن خود در داستان که همه ی اینها به لطف یک فیلمبرداری نامناسب در لحظه ای می شکند و فرو می ریزد؛ فروریختنی که ترمیم دوباره ی آن زمان وانرژی را از هر دوطرف (بیننده و کارگردان) می گیرد و البته چنان اول دلچسب نیست.
تناقضاتی هم که در شیوه روایت داستان وجود دارند در برخی موارد دلسرد کننده و فاقد جذابیت هستند؛ مثلا تکلیف بیننده با شخصیت فائزه معلوم نیست وکارگردان تلاش مثبتی در این شفاف سازی ندارد؛ نمی دانیم با یک زن باهوش روبرو هستیم یا کم هوش؟ زنی احساساتی در کار است یا زنی که پتانسیل تند انتقام گیری دارد؟ چشماهایش راست می گویند یا زبانش؟ و تا انتهای این فیلم اینها را نمی فهمیم. آن زن احساساتی که حاضر نیست برای نجات جانش به قیمت رها کردن کودکان تازه متولد شده اش با ماموران پلیس فرار کند، قادر است تا فیلم قتل وحشیانه ی عبدالمالک و گروه اش را تا انتها نگاه کند.
پژوهشم**س.ب

همچنین مطالعه کنید:

درآمد ۱۸.۵ میلیارد تومانی گیمرها، فقط در ۶ ماه!

به گزارش کسب و کار نیوز ، تعداد کاربرانی که از سیستم درآمدزایی آپارات استفاده …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.