سید سعید هاشمی در گفتوگو با ایسنا، در آستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی به برخی دستاوردها در حوزه علمی و فناورانه پرداخت و گفت: شرکتهای دانشبنیان نشان دادهاند که تبدیل ایده به دانش و فناوری و بعد ثروت، در کشورمان امکانپذیر است؛ اگر چه این موضوع کمی با کندی پیش میرود اما حرکت ما به این سمت و سو در یک دهه آینده، تبدیل علم به ثروت و کمک آن به جامعه را به دنبال خواهد داشت؛ با این وجود تناقض در حرف و عمل مسئولان وجود دارد و لازم است در جهت تزریق امید به جامعه، امید به آینده را با مصداق عملی نشان دهیم.
وی تشریح کرد: در دهه ۶۰ دانشگاهها به لحاظ کمی توسعه پیدا کرد. همچنین در دهه ۷۰ شاهد این هستیم که توسعه کمی دانشگاهها در کل کشور و در سطوح مختلف استانی محقق شده و در اکثر شهرهای بزرگ و کوچک یک مجموعه دانشگاهی را به لحاظ کمی دارا هستیم، که این موضوع به ارتقای فرهنگ در جامعه کمک کرده است.
رئیس دانشگاه علم و فرهنگ یادآور شد: اگر مجموعه افراد تحصیل کرده در دهههای ۶۰ و ۹۰ را در نظر گیریم، الان در دهه ۹۰ در اکثر خانوادهها یک یا چند فرد تحصیل کرده هستند؛ بنابراین میتوان گفت دانشگاهها از بعد مسئولیت اجتماعی، نقش مؤثری را در قبال جامعه ایفا کردهاند.
هاشمی با اشاره به اینکه شتاب علمی مجموعههای دانشگاهی در دهههای ۸۰ و ۹۰ بیشتر شده است، گفت: به نظر میرسد بسترسازی خوبی در دهههای ۶۰ و ۷۰ انجام دادیم. ساختارهای مناسب را فراهم کردیم و توانستیم شتاب علمی خوبی در دهه ۸۰ و شتاب علمی بسیار بهتری را در دهه ۹۰ شاهد باشیم.
وی افزود: در حال حاضر بین کشورها به لحاظ رشد علمی در رده بالایی قرار داریم. تولید مقالات و دانش فنی ما مناسب بوده و درصد تبدیل علم به ثروت، قابل قبول است. شرکتهای دانشبنیان نشان دادهاند که تبدیل ایده به دانش و فناوری و بعد ثروت، در کشورمان امکانپذیر است و اگر چه این موضوع کمی با کندی پیش میرود، حرکت ما به این سمت و سو در یک دهه آینده تبدیل علم به ثروت و کمک آن به جامعه را به دنبال خواهد داشت.
به دانشگاهها بیشتر توجه شود
رئیس دانشگاه علم و فرهنگ تأکید کرد: انتظار ما این است که مجموعه حاکمیت توجه بیشتری به دانشگاهها نشان دهد؛ از طرفی دانشگاهیان هم خودشان را به بدنه جامعه نزدیک کنند و مسائل را بفهمند. اگر مسئلهمحور جلو برویم، آنچه میخواهیم را به دست خواهیم آورد. تاکنون دستاوردهای ما بر اساس یک فرآیند پلکانی جلو رفته و ما را امیدوار میکند در آینده نه چندان دور به آنچه کشورهای پیشرفته به آن رسیدهاند، دست پیدا کنیم.
هاشمی درباره عرصههایی که کمتر به آنها پرداخت شده، اظهار کرد: یکی از این موضوعات بحث کارهای پژوهشی مسئلهمحور است؛ مثلاً وقتی ظرفیت ۱۰۰ هزار دانشجوی دکترا و چند برابر این رقم دانشجوی ارشد در کشور وجود دارد، باید حل مسائل مختلف در بخشهای صنعت، کشاورزی و خدمات را از آنها بخواهیم. دانشجو چه بخواهیم چه نخواهیم پایاننامه خود را به اتمام میرساند اما بهتر است که این پایاننامه به مسائل روز جامعه ما گره بخورد.
وی ذیل مثال روشنی در این زمینه به نهاد جهاد دانشگاهی اشاره کرد و توضیح داد: جهاد دانشگاهی به جهت آن که مجبور است هزینههای خود را بر اساس درآمدهای خود تنظیم کند، ناچار است به سمت پژوهشهای کاربردی برود. این پژوهشها کارفرما دارند و کارفرما حاضر است بابت مسئله خود پول بپردازد. این سمت و جهتی است که باید مورد توجه تمام دانشگاهها قرار گیرد. البته انجام پژوهشهای بنیادی و حرکت در مرز دانش هم باید مورد توجه قرار گیرد که معمولاً در دانشگاههای دنیا سهم کمتری را به خود اختصاص داده است. حاکمیت یا مجموعههای سرمایهگذار باید روی پژوهشهای بنیادی سرمایه گذاری کنند تا نتیجه آن را در سالهای آینده برداشت کنند.
حرف و عمل مسئولان باید یکی باشد
رئیس دانشگاه علم و فرهنگ در پاسخ به این سوال که آیا صرف تأکید بر مسئلهمحوری در پژوهشها مسئله اشتغال را برطرف خواهد کرد یا خیر، اظهار کرد: فرهنگ غلطی در کشور وجود دارد و آن هم اینکه هر کس مدرک دکتری دارد میخواهد استاد دانشگاه یا محقق بشود، بدتر آن که میخواهد در یک جای دولتی استخدام شود. در مقطع کارشناسی هم به همین شکل است. وقتی میتوانیم مسئله اشتغال را حل کنیم که خود این افراد کارآفرین شوند و برای دیگران هم اشتغال ایجاد کنند؛ اشتغالی که از دل دانش آنها ایجاد شده است. باید چنین فرهنگی را تقویت کنیم و از طرفی حاکمیت باید بستر لازم برای کارآفرینی و ایجاد شغل را فراهم کند.
هاشمی با بیان اینکه بخش دولتی ما اشباع شده است، گفت: همه باید به سمت بخش خصوصی بروند و در آن بخش بسترهایی برای ایجاد اشتغال فراهم شود. اگر آموزشهای مهارتی و آموزشهای آکادمیک را با هم تلفیق کنیم، در حل مسئله اشتغال موفق خواهیم بود. یک ضعف جدی در بخش دانشگاهی ما این است که بیشتر به بحثهای تئوری و آکادمیک پرداخته است، در حالی که بازار نیاز به آموزشهای مهارتی و حرفهای دارد.
وی افزود: در دانشگاه علم و فرهنگ مشخص کردهایم که میخواهیم یک دانشگاه نسل سوم و کارآفرین باشیم. به همین جهت بنیاد کسب و کار ایجاد کردهایم و در آن به دانشجو آموزش میدهیم چطور بعد از فارغالتحصیلی، خود را برای راه انداختن یک کسب و کار آماده کند.
رئیس دانشگاه علم و فرهنگ سپس به اظهار نظری درباره “وضعیت کنونی جامعه، بروز فضای یأس و نااُمیدی و پررنگ شدن دغدغه مهاجرت در جوانان” پرداخت و گفت: این موضوع یک بحث فرهنگی بسیار مهم است که در صورت غافل شدن از آن، خمودگی و بیتفاوتی در قشر جوان ایجاد میکند و در حال حاضر نیز کم و بیش در کلاسهای درس شاهد آن هستیم.
هاشمی خاطرنشان کرد: مرگ یک ملت زمانی میرسد که نااُمیدی آن را فرا گیرد. باید مسیری را در پیش گیریم که برای قشر جوان امیدوارکننده باشد و انگیزههای لازم را به آنها بدهد. استعدادهای خوبی در کشور داریم اما بیانگیزگی باعث میشود جلوی تلاش گرفته شود و قاعدتاً باید تلاش کنیم امید لازم را به جامعه تزریق کنیم و مجموعههای ذیربط باید این مسئولیت را بر عهده گیرند.
وی درباره علت فضای یأس در جامعه اظهار کرد: یکی از علل این موضوع تناقض مسئولان کشور در گفتار و رفتار است. این در حالیاست که این مسئولان نخبگان و خواص کشور ما هستند. حرف و عمل باید یکی باشد و در این صورت مسیر حرکت ما را بهتر خواهد کرد. نیاز داریم آدمهای موفق را بیشتر نشان دهیم و از طرفی غُر زدنها را کمتر کنیم؛ به عبارتی باید امید به آینده را با مصداق عملی نشان دهیم. بنابراین باید کمتر حرف بزنیم و بیشتر عمل کنیم.
انتهای پیام