به گزارش کسب و کار نیوز، طبق نظر کارشناسان اشعار شاهنامه چنان دلپذیر و زیبا است که به نوعی در دل هر کدام از ما ایرانیان جا گرفته است. این اثر ماندگار تاریخی نه تنها به مبنای هویت ایرانی بدل شد بلکه در طول تاریخ محملی برای به چالش کشیدن هنرمندان و قدرت تصور و تخیل نگارگران و خوشنویسان کشور شدهاست.
این اثر چنان ذهن هنرمندان ایرانی و غیر ایرانی را به خود مشغول ساخت که در دوره های مختلف و در زمان حکومت سلاطین گوناگون نسخه ای از آن به شکلی باشکوه نگارش و به تصویر در می آمد. در طی هزار سالی که از سرودن شاه نامه می گذرد افراد مختلفی این اثر را به زبان خویش ترجمه و و بازنویسی کرده و با نگاره ها آرایش داده اند، تا جایی که محققان بر این باورند که شاه نامه فردوسی از نظر دفعات آراستگی و نیز کثرت نگاره ها در یک مجلد رتبه نخست را دارد.
بدین ترتیب نگاره ها به بخشی جدای ناپذیر از تحلیل و تفسیر مفاهیم و مضامین شاهنامه بدل شده اند. این امر محققان را بر آن داشته است تا در پژوهش های ادبی و به ویژه در پژوهش های مربوط به شاهنامه در کنار بررسی متن و خصوصیات آن نگاره ها را نیز مورد تحقیق و پژوهش قرار دهند.
دکتر «فاطمه ماه وان» عضو هیأت علمی دانشگاه مشهد یکی از پژوهشگرانی است که در قالب رساله دکتری خود به موضوع نگاره های شاه نامه پرداخته است.
لازم به ذکر است که این رساله یکی از برگزیدگان بخش جوان دهمین جشنواره فارابی است که در هفتم این ماه برگزار شد.
به همین بهانه پژوهشگر ایرنا گفت وگویی با خانم ‘ماه وان' انجام داده است.
** غفلت از قابلیت های نگاره ها در شاهنامه پژوهشی
‘ماه وان' در ابتدای سخنانش ضمن اشاره به اینکه هدف او از مطالعه شاهنامه دستیابی به رویکردی تطبیقی برای بررسی قابلیّت های نگارگری در «متن پژوهی شاهنامه» است، گفت: کارکرد نگارگری در شاهنامه پژوهی، در حوزۀ مطالعات مربوط به متن و تصویر قرار می گیرد. نکته ای که باید به آن توجه شود وجه تمایز پژوهش بنده با سایر پژوهش ها است.آنها صرف نظر از وجوه ادبی متن، تنها به بیان محتوای کلّی داستان اکتفا کرده اند. اما تلاش من این بوده است که در بررسی رابطۀ متن و تصویر، به خصایص دستوری، لغوی، معناشناسی و ادبی متن نیز توجّه داشه باشم.
وی در ادامه عنوان داشت: به نظرم یکی از دلایلی که باعث شده که دسته ای از پژوهشگران به ویژگی های یاد شده اهمیت ندهند این بود که آنها ادبیّات را در مرکز توجّه قرار نمی دادند. به همین خاطر برای مثال در نمایشگاه های نسخ شرقی هم که در غرب برگزار میشد گاه نگاره را جداگانه از متن نمایش می دادند. البتّه این امر در مورد محققان غربی تا حدودی قابل توجیه است. زیرا چشم نوازی نگاره ها باعث توجه شرقشناسان به تصاویر می شد. بعلاوه آنها به زبان فارسی مسلط نبودند و به همین خاطر کمتر به متن توجه نشان می دادند. مسلماً اگر نسخه پژوهان بهقدر کافی با ویژگی های زبان فارسی آشنایی نداشته باشند، ضبط درست یا غلط دست نویس ذهن آنان را بهخود متوجّه نمیکند.
** تفاوت نگارگری با نقاشی
برگزیده جوان دهمین جشنواره فارابی در مورد تفاوت نگارگری و نقاشی گفت: در نگارگری از یک داستان تصویرسازی می شود. در واقع در نگارگری یک روایت متنی وجود دارد نگارگر سعی میکنید براساس آنبه خلق یک روایت تصویری دست می زند. اما نقاش در نقاشی خود چیزی ذهنی و یا سوژه ای از دنیای واقعی را به تصویر می کشد. نگارگر متأثر از دو عامل اصلی است که یکی خود متن است که تصویر را بر اساس آن می سازد و دیگری عبارت است از عوامل برون متنی از قبیل مسائل اجتماعی، مسائل هنری، برداشت های شخصی نگارگر و مسائل تاریخی و…. این موارد نیز به نوعی در جریان خلق یک تصویر تأثیرگذار هستند.
او به مثالی در این مورد اشاره کرد و گفت: در مورد عوامل برون متنی می توان به نقش شاهان و شاهزادگان در خلق نگاره های شاهنامه اشاره کرد. از آنجایی که نگارگری یک هنر درباری بود و شاهان و شاهزادگان از آن حمایت می کردند تمایلات پنهان درونی خود را در خلق نگاره ها دخالت می دادند. یعنی سعی میکردند یادمان یا یادگاری هنری از دوره حکمرانی خودشان به جا بگذارند و قدرت و اقتدار خودشان را نشان بدهند.
** ضرورت کاربرد نگاه ها در شاهنامه پژوهی
عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد به اهمیت نگاره های شاهنامه اشاره کرد و اظهار داشت: استفاده از منابع تصویری در مطالعات شاهنامه پژوهی از اینجهت ضرورت دارد که پژوهش در مورد شاهنامه تاکنون عمدتاً حول منابع مکتوب بوده است. در این خصوص باید گفت که استفاده از منابع یکسان به نتایجی یکسان و مشابه منتهی می شود. بررسی های مکرّر منابع مکتوب، گاه به تکرار راه های رفته انجامیدهاست، امّا اگر در منابع شاهنامه پژوهی بازنگری، تغییر و افزایشی صورت گیرد، به نتایج و یافته های نوینی دست پیدا میکنیم و پاسخِ پرسش هایی که در منابع پیشین امکان رسیدن به آن ها وجود نداشته بر ما روشن میشود.
او ضمن اشاره به این نکته که نگاره های شاهنامه منبعی جنبی است که راه را برای تصحیح و متنپژوهی شاهنامه و دستیابی به هدف غاییِ متنی پیراسته و اصیل از شاهنامه هموار می کند گفت: مزایا و محدودییت های منابع جنبی نخستین نکتهای است که در استفاده از نگاره ها به آن توجّه داشته ام. منابع تصویری هم مانند هر منبع دیگری محدودیّت ها و کاستی هایی دارند، امّا این محدودیّت ها راه را بر بهرهگیری از قابلیّت های ویژۀ آن نمی بندد.
پژوهشگر حوزه ادبیات به اهمیت روش شناسی برای بدور ماندن از هرگونه برداشت شخصی و سلیقه ای از تصاویر پرداخت و گفت: روش کار من به این صورت بود که دو عنصر نظام نشانه ای متنی و تصویر را هم زمان در نظر گرفته ام. زیرا در نظر گرفتن یکی بدون دیگری، پژوهش را دچار مشکل می کند. همچنین این نکته را نیز در نظر داشته ام که بدون داشتن دانش دقیق متنی یعنی بررسی نسخه بدل ها، روایات متنی و شفاهی، پژوهش های مرتبط با هر مبحث و مهم تر از همه بررسی بافت روایی داستان نمیتوان به پژوهشی کامل و همه جانبه دست یافت.
همچنین تلاش کرده ام که نگاره ها را در بستر تاریخی و جغرافیایی شکلگیری آن بررسی کنم. گام بعد انطباق نگاره با متن دست نویس است، یعنی نگاره باید با متن دست نویس خود که مبنای تصویرگری قرار گرفته، سنجیده شود و سنجش آن با چاپ ها و تصحیح های اخیر شاهنامه ناکارآمد است.
وی در ادامه گفت: پساز استوار ساختن رابطۀ تصویر با متن دست نویس، به عوامل برون متنی توجّه کرده ام و در هر مورد که تأثیر عوامل برون متنی برجستگی خاصّی داشت، مبحثی باعنوان تأثیر برون متن بر تصویرگری مورد نظر باز کردم.
** توان نگاره ها در متن پژوهی شاهنامه
عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: ممکن است این سؤال مطرح شود که در نهایت تا چه میزان میتوان از نگاره ها برای متن پژوهی شاهنامه بهره گرفت؟ در پاسخ باید گفت که عدم قطعیّت و نسبی بودن، اصلی است که در استفاده از نگاره ها همواره باید در نظر داشت. چه بسا نگاره ها برای یک ابهام متنی کاملاً راهگشا و برای موردی دیگر از کارآیی کمتری برخوردار باشد. تداوم بهکارگیری نگاره ها در پژوهش های ادبی، بیشتر روشن میسازد که در چه مواردی تکیه بر منابع تصویری قابل اطمینان است و در چه مواردی میتوان از تصاویر صرف نظر کرد.
وی در پایان به نوآورانه بودن کار خود اشاره کرد و عنوان داشت: شاید بهرهگیری از نگاره ها، نخستین باری است که بهصورت روشمند و جدّی برای بررسی وجوه ادبی متن مطرح گشته و منابع تصویری، بهعنوان یک منبع مکمّل، به جمع منابع ادب پژوهی وارد میشود. این سرآغازی خواهد بود تا دامنۀ ادبیات را از مطالعات محدود به نظام نشانه ای متنی به مطالعات تصویری کشانده و آن را گسترش دهیم. رویه ی دیگر سخن، مطالعات تطبیقی را مخاطب قرار میدهد تا در بررسی رابطۀ متن و تصویر، به متنیّت آثار ادبی و ارتباط آن با تصاویری که برای این متون خلق شده، توجّه نشان دهد.
پژوهشم**س-م**۱۵۵۲