سید امیرحسینی در گفت و گو با ایسنا، در مورد جایگاه ورزش در تاریخ انقلاب اسلامی اظهار کرد: باید به این جایگاه نیز در قانون اساسی توجه کرد. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران سومین اصل آن مبحث تربیت بدنی است که به عنوان یک عنصر اساسی و تربیتی مورد توجه قرار داد و توسعه رایگان تربیت بدنی را بر عهده دولت گذاشت. یعنی یکی از وظایف دولت این است که زیرساختهای لازم را برای توسعه فعالیتهای بدنی ایجاد کند. این جایگاه، جایگاه روشن و خوبی در قانون اساسی بود اما اینکه ما چقدر توانستیم به آن هدف و تعریفی که قانون اساسی مطرح کرده است برسیم، قابل بررسی است.
* امام (ره) ورزش را برای هر مرد و زن واجب می دانست
وی در ادامه در مورد آرمانهای انقلاب اسلامی در ورزش گفت: انقلاب یک امر ضروری در جامعه بود. جامعه نیاز به تحولات داشت و این تحولات آرمان ها را در سه شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی ایرانی میتوان دید. با نگاه بر تاریخ معاصر ۱۵۰ سال گذشته بیشتر مملکت ما در صحنه تاخت و تاز قدرتهای بزرگ بود و هر بار کسی آن را به سویی می کشید. مردم هم برای رسیدن به استقلال تلاش میکردند. بعد از آن آزادی است که مردم آزادی داشته باشند تا بتوانند حرف بزنند و حکومت را نقد کنند. قبل از انقلاب وضعیت سنگین بود. ما حتی جرات خواندن برخی کتابها مثل فاطمه فاطمه است از شریعتی را نداشتیم و زیر زمینی توزیع می شد. جو خفقانی بود و در آن زمان آزادی آرمان بزرگی بود که مردم و روشنفکران از زمان مشروطیت آن را دم زدند. یکی هم جمهوری اسلامی بود که شعار نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی بوجود آمد. آن هم یک آرمان بزرگی بود که مردم ما این رشد و توسعه را در بستر دینی مورد توجه قرار دادند. اما اگر بخواهیم در بحث ورزشی به آن بپردازیم، وقتی به مبانی تربیتی اسلام نگاه کنیم، اسلام ورزش را امری واجب و لازم میداند. یعنی از دیدگاه شرعی، ورزش یک امر واجب است، همه باید برای سلامتی و تندرستی خود کوشش کنند. من یادم می آید امام خمینی (ره) در سال ۵۷ در گفت و گویی با یک نشریه، نظرش را در مورد ورزش اینگونه عنوان کرده بودند ” من ورزش را برای هر مرد و زن واجب می دانم” وقتی فقیه و مرجع تقلیدی ورزش را یک امر واجب می داند از جهت شرعی هم واجب و لازم و ارزشمند است. به هر حال ورزش تربیتی مورد توجه بود و امام هم ورزش را به عنوان یک ابزار تربیتی می شناخت. در گفت و گوها و دیدارهای مختلفی هم که با امام داشتیم، امام روی این موضوع تاکید می کردند که ” لازم است همه ابعاد وجودی خود را تحت تربیت ورزشی قرار دهید.” این موضوع مهم بود که امام تربیت ورزشی را مطرح می کردند چرا که در فعالیتهای ورزشی فرصتهای خوبی به وجود می آید که از همان کودکی بچهها علاوه بر حرکات پایه مثل جهیدن و پریدن فرصتهایی به وجود می آورند که با آزمایش و خطا رشد می کنند. شخصیت خود را می توانند ارتقاء دهند و از طریق ورزش و ارتباطات اجتماعی مهارت های زندگی بهتری را کسب کنند. لذا دیدگاه امام خمینی که ورزش را به عنوان ابزار تربیتی می دانست بسیار موضوع مهمی بود و بسیاری از صاحبنظران علوم ورزشی نیز با این نظر موافق بودند و فکر می کنند که یکی از راه هایی که می تواند توسعه کشور را فراهم کند توجه به سلامتی و توسعه فعالیت های ورزش تربیتی است.
* ورزشکاران به دفاع از کشور پرداختند
حسینی در ادامه در مورد نقش و جایگاه رویدادهای مهمی همچون جنگ و تحریمهای ظالمانه در عدم دستیابی به آرمانهای انقلاب در ورزش گفت: بعد از انقلاب با دو موضوع مواجه شدیم؛ یعنی همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، بازیهای المپیک ۱۹۸۰ مسکو بود که ما شرکت نکردیم. دلیل آن هم تجاوز شوروی سابق به افغانستان بود که امام شرکت ورزشکاران در مسابقات مسکو را تحریم کردند. البته غیر از ما کشورهای دیگری چون آمریکا نیز آن مسابقات را تحریم کرده بودند. بعد از آن هم بازیهای المپیک ۱۹۸۴ لس آنجلس بود که باز هم مورد تحریم قرار گرفت. در واقع حضور ورزشکاران ایرانی در عرصههای سیاسی اجتماعی با محدودیت مواجه شد که نتوانستند در المپیک شرکت کنند. به هر حال ورزشکاران هم این موضوع را مورد حمایت قرار دادند. بعد از پیروزی انقلاب هم ما با تجاوز رژیم صدام حسین مواجه شدیم که موضوع دفاع بسیار مهم بود. همه مردم، جوانان و خانواده ها تلاش می کردند از میهن دفاع کنند. قطعا در این مسیر هم ورزشکاران بسیاری بودند که به عنوان نیروهای داوطلب بسیجی، به عنوان سرباز، کادر نظامی ارتش و سپاه در جبهه حضور داشتند و به حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی و دفاع از میهن پرداختند. آنها گاها تا اوج و مرحله شهادت هم پیش رفتند. بسیاری از ورزشکاران خوب ما در عملیاتهای مختلف حضور داشتند و به شهادت هم رسیدند.
* یکی از تحولات بزرگ انقلاب توسعه ورزش بانوان بود
دبیر کل اسبق کمیته ملی المپیک در ادامه در مورد نقش و جایگاه انقلاب در ورزش زنان، قهرمانی و ورزش دانشگاهی گفت: یکی از تحولات بزرگی که بعد از انقلاب شکل گرفت در ورزش بانوان بود. در واقع فرهنگ جهانی ورزش یک فرهنگ سکولار بود که به مبانی فرهنگی در کشورهای مختلف کم توجهی نشان می داد لذا اجازه حضور بانوان با حجاب اسلامی را در میادین بین المللی نمی داد. ما در این زمینه تلاش زیادی کردیم و سعی کردیم الگوی مناسبی را ارائه دهیم. فکرمان هم این بود که به عنوان مدیران جامعه بعد از انقلاب، ما باید الگوی جدیدی را نشان دهیم و آن هم حضور زنان مسلمان در عرصههای بین المللی بود. بحثمان در کمیته بینالمللی المپیک هم این بود که نمی توانند به فرهنگ یک میلیارد جمعیت جهان بی توجه باشند. باید شرایطی به وجود بیاید که به فرهنگ های بومی احترام گذاشته شود. بخش اعظم از جمعیت که از کشورهای اسلامی هستند بتوانند به فعالیتهای ورزشی بپردازند. لذا با عنایت کمیته المپیک و سازمان تربیت بدنی، فدراسیون زنان مسلمان شکل گرفت و الگوی جدیدی را مطرح کردیم. در آن خانمها می توانند ورزش کنند، مربی و داور داشته باشند و در یک محیط مناسب تر بتوانند جذب بیشتری داشته باشند. ابتدا این موضوع مورد قبول کمیته بین المللی المپیک و فدراسیون های مختلف نبود، اما به مرور با فعالیتهایی که ما انجام دادیم و تعاملات سازنده ای که به وجود آمد مورد توافق قرار گرفت. به خاطر دارم در آن زمان خانم آنیتا دوفرانس که نایب رییس سامارانش در بخش بانوان بود مخالف این قضیه بود. وقتی آمدند و دومین دوره مسابقات کشورهای اسلامی در تهران را از نزدیک دیدند گفتند چقدر خوب که بانوان خودشان داور و مربی داشته باشند و خود بتوانند در یک محیط مناسب آزادانه ورزش کنند. ما نمی توانیم این قابلیت را نادیده بگیریم. بعد از آن با شخصیتهایی که عضو کمیته بینالمللی المپیک بودند، تعاملاتی را داشتیم. آنها به موضوع چند فرهنگی توجه کردند و تنوع فرهنگی به عنوان یک اصل مهم مورد احترام کمیته بین المللی المپیک شناخته شد. بعد از آن خانمهای مسلمان فرصت یافتند تا در رویدادهای ورزشی فعال شوند و کم کم ما سازوکارهای مناسب را فراهم کردیم، مربی و داور تربیت کردیم. خود من به عنوان یکی از موسسان تربیت معلم بودم که برای دختران مربی تربیت می کرد. این مرکز تربیت معلم در وزارت آموزش و پرورش در یک مجموعه خوب، هنری و ورزشی ایجاد شد که در نوع خود در خاورمیانه کم نظیر بود. خوشبختانه توانست چندین هزار نفر معلم ورزش خانم را تربیت کند. به نظرم یکی از تحولات بزرگ بعد از انقلاب در بخش ورزش بانوان بود. امروزه هم بسیاری از فدراسیونهای بین المللی هم پذیرفتهاند که خانم ها می توانند با حجاب اسلامی در مسابقات شرکت کنند. این هم یکی از موفقیتهای انقلاب در بخش ورزش بود. بانوان در برخی از رشتههای تیمی مثل کبدی و فوتسال هم قهرمان شدند و یا در تکواندو به مدال المپیک رسیدند.
* ورزش در سبد خانوار جایگاه خود را پیدا کرده است
حسینی در ادامه در مورد چشم انداز آینده ورزش در انقلاب گفت: من چشم انداز آینده را مثبت می بینم، چرا که نوع نگرش های مردم تغییر کرده است. مردم به این نتیجه رسیده اند که فعالیت بدنی می تواند از مرگ و میرها بسیاری از بیماریهای غیر واگیردار مثل بیماری های قلبی عروقی، فشار خون و … جلوگیری کند. توسعه سبک زندگی فعال از طریق فعالیتهای بدنی، پیاده روی، کوه پیمایی و پرداختن به ورزشهای مختلف یک ضرورت برای جامعه است. از این جهت من آینده ورزش را مثبت می بینم چون ورزش در سبد خانوار جایگاه خود را پیدا کرده است. خیلی از خانوادهها فرزندان خود را در تعطیلات به کلاس ورزش می فرستند و تلاش می کنند علاوه بر جنبههای درسی به ورزش هم توجه کنند. چیزی که ما نیاز داریم زیر ساختهای لازم برای ورزش است. زیرساخت های ورزش باید تقویت شود. ما باید ضریب دسترسی مردم به امکانات ورزشی را آسان کنیم. شهرداری ها باید نقش مهمتری در توسعه ورزش همگانی پیدا کنند. شاید هم در ساختار ورزش نیاز به تغییراتی وجود داشته باشد و ساختارها روز آمد شود. شهرداری ها میتوانند اختیارات بیشتری را برای توسعه ورزش بر عهده بگیرند و می توانند کمک کنند تا ورزش همگانی را در کشور توسعه دهیم و سبک زندگی فعالی داشته باشیم. حضور در عرصههای بین المللی هم قطعا انگیزه بخش خواهد بود و با رویدادهای جذابی که در آن شرکت می کنیم می توانیم صنعت ورزش را در کشور توسعه دهیم. امروزه در سطح جهانی نظر این است که یک درصد از تولید کل دنیا را باید صنعت ورزش به خود اختصاص دهد. صنعت ورزش هم صنعت قوی در دنیا است و روز به روز در حال توسعه است. دولت ها هم باید کمک کنند تا این زیر ساخت ها و دسترسی ها را بیشتر کنند.
انتهای پیام
خبرنگار: معصومه عبدالجوادی
دبیر خبر: علی فیض آسا