سرمقاله
تولید داخلی همواره به دلیل اینکه رابطه مستقیمی با رشد اقتصادی کشور دارد، از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ اما این اهمیت بیشتر در قالب صحبت و اظهارنظر نمود پیدا کرده و اجرا و تحقق آن به تعویق افتاده است. تولید داخلی امروز میتواند جایگاه اقتصادی کشور را متحول کند؛ اما در صورتی که بهای لازم به آن داده شود و حمایتهای اصولی و طبق نقشهراه مشخص وجود داشته باشد. تولید داخلی همچنین بهطور مستقیم نرخ بیکاری را هدف قرار میدهد و با اشتغالزایی موجب کاهش آمار بیکاران خواهد شد؛ البته اگر در این راه کارآفرینی مد نظر قرار بگیرد. امروز کسبوکارها و واحدهای تولیدی تنها تولیدکننده شدهاند و فقط با ایجاد فضاهای مالی به دنبال رونق تولید هستند و کارآفرینی را فراموش کردهاند. در صورتی که ما باید تمام مسائل را در تولید داخلی در نظر بگیریم. اشتغالزایی از آن دسته اهداف فراموششده در تولید داخلی است.
همچنین در راستای تحقق تولید ملی و برای اینکه به اهداف تعیینشده برسد باید مشوقهایی نیز در نظر گرفت و در تمام اقتصادهای موفق و توسعهیافته میتوانیم آثار مشوقهای کارآفرینی و تولید را مشاهده کنیم. تاثیر این مشوقها در جلو بردن اهداف تولید غیرقابل انکار است. امروز در این راه جای خالی مشوقهای تولید احساس میشود و دولت باید با اختصاص دادن مشوقها راه پرفراز و نشیب تولید را برای تولیدکننده داخلی هموارتر سازد. هرچند در نمونههای دیگر مشوقهای صادراتی رانت و فساد را مشاهده کردیم؛ اما نبود آن نیز انگیزه را کاهش میدهد. در این میان اقتصاد نوآور و دانشبنیان ثابت کرده که میتواند درتولید محصولات، خدمات و کارآفرینی موثر واقع شود. بنابراین نباید این بخش را فراموش کرد و از آنجا که این کسبوکارها به حمایت بیشتری نیاز دارند باید مشوقها به این سمت هدایت شوند. امروز شرایط تولید داخلی و تولیدکننده ملی و همچنین فضای کسبوکار رتبه خوبی ندارد و لازم است بیشتر به این موضوع پرداخته و مشکلات آن
حل و فصل شود.