یادداشت
کشور ما به لحاظ اقتصادی و سیاسی در مقطعی قرار گرفته که نیازمند اتخاذ تصمیماتی است که به حل مشکلات اقتصادی کشور بیانجامد. نه سیاست هایی که گرفتاری ها و نگرانی های مردم را بیشتر کند. اما در حال حاضر فرصت استفاده از منابع و ذخایر ارزی کشور که میتواند به حل مسائل کشور منجر شود، به دلیل همین تصمیمات نادرست، از دست رفته است. پر واضح است که ما به دلیل اقتصاد نفتی وقتی یارانه ۴۵ میلیارد دلاری در حوزه انرژی به مردم میدهیم، همین امر کشور ما را در مقام اول کشورهایی قرار میدهد که سوبسید انرژی پرداخت میکند.
این سیستم پرداخت یارانه انرژی طبیعتا رانت ایجاد میکند و از آنجایی که دولت هم در نظر دارد، سهمیه بندی سوخت را در طرحهای خود برای آینده پیاده کند؛ در نهایت نرخ سود دونرخی خواهد شد. یعنی همان سرنوشتی که برای ارز افتاد و رانتهای ارزی را دامن زد در انتظار سوخت هم خواهد بود. اما باید تاکید کرد که ما در مقطعی هستیم که ادامه کار با وجود این حجم از قاچاق سوخت و هدر رفت منابع انرژی در داخل کشور، دشوار است. با این وضعیتی که در توزیع انرژی در کشور وجود دارد، شرایط برای تولید انرژی و سوخت در کشور، روز به روز سخت تر میشود. به همین دلیل دولت قطعا برای جلوگیری از هدر رفت منابع به سمت سهمیه بندی سوخت خواهد رفت و این امر، به دو نرخی شدن سوخت منجر میشود. عدد ۴۵ میلیارد دلار یارانه سوخت چیزی معادل کل بودجه کل کشور است. در حالی که اقشار ضعیف جامعه به این دلیل که خودرو ندارند، از یارانه سوخت بیبهره هستند. در حال حاضر بین ۵ تا ۷ میلیارد دلار گازوئیل از شکور قاچاق میشود و میزان مصرف گاز در کشور چیزی معادل کل اروپا است. اینها نشان میدهد دولت هیچ وقت برنامه منسجمی در خصوص عرضه یارانه سوخت نداشته و تنها وقتی که در تولید سوخت با مشکل روبرو بوده صحبت از واقعی سازی سوخت را به میان کشیده در حالی که این صحبت یک جنبه کاملا نمایشی داشته است نه تصمیم جدی دولت برای واقعی سازی.