سرمقاله
دغدغه تامین معیشت مردم و تناسب درآمد عمومی با هزینهها با توجه به فاصلهای که بین این دو افتاده، نگرانکننده است. فاصله هزینهها با درآمد نسبت به گذشته افزایش پیدا کرده است. وقتی حقوق و دستمزد تعیین میشود و کمیتههای مزد به این منظور شکل میگیرد تا به جبران کاستیها بپردازد، در عمل نهادی که پوششدهنده هزینهها باشد، وجود ندارد. همهساله این بحث با توجه به اهمیت آن مطرح میشود. خط فقر مطلق معمولا ازسوی نمایندگان تشکلهای کارگری مطرح و هزینهها بر مبنای قیمتهای روز هزینه مصرف خانوار از جمله مسکن، هزینه ایاب و ذهاب و سلامت در نظر گرفته میشود تا بسنجند فاصله هزینهها با درآمد به کجا رسیده است. بهطور متوسط درآمد کارگران و مزدبگیران نسبت به قبل کاهش شدیدی بدین لحاظ داشته است. منظور از کاهش، عدم کفاف دستمزد برای پوشش هزینههاست. تورم نقطه به نقطه مهر ماه افزایش پیدا کرده و چون تورم تولید افزایش داشته است، بیشتر هم میشود. نگاهی به میانگین تورم سالانه نشان میدهد که هرچند برای سال جاری بیش از میزان تورم این فاصله به وجود آمده؛ اما روند افزایش دستمزد سالهای قبل نیز به ترتیبی نبود که کاهش قدرت خرید مزدبگیران را جبران کند و برای سال آینده این آمار نگرانکننده است. اگر بودجه پروژه های عمرانی کاهش یابد و صرف معیشت شود؛ یعنی پرداخت یارانه و کمک به مردم به قیمت از کار بیکار شدن کسانی است که در پروژههای عمرانی چه به صورت کارگر و چه به طرق دیگر مشغول به کار میشوند. هزینه بیکار شدن این افراد به مراتب سنگین است. باید جایگزین این پروژهها را دید و اینکه آیا در حد یک طرح کار شده و فنی است که بودجه کشور را از بخش عمران صرف پرداخت مزد کنند. توقف پروژههای عمرانی به افزایش فقر و همچنین بحران بیکاری دامن میزند و به هیچوجه این سیاست در زمان فعلی راهگشا نیست؛ جز آنکه مساله را بدتر میکند.