به گزارش کسب و کار نیوز، یکی از دغدغههای عمده و بحرانهایی که بسیاری از جوامع و ازجمله ایران بدان گرفتار است بحران آب و کمبود ذاتی آن است. این در حالی است که تقاضا برای مصرف آب در همه عرصههای اصلی بهشدت افزایش یافته است. کشور ایران در کمربند خشک کره زمین قرار دارد و میزان بارش سالانه آن کمتر از یکسوم متوسط بارش جهان است.
در زمانهای گذشته، افزایش تقاضای آب با توسعه منابع جدید بر طرف میشد، ولی در شرایط حاضر هزینههای اقتصادی و محیطی معناداری که برای توسعه منابع آب وجود دارد این مقوله را ناپایدار کرده است.
بنا به گفته محققان، نظریههای متعددی توسعه پیدا کردهاند تا مشارکت زنان در مسائل زیستمحیطی و تعهد به محیط زیست را تبیین کنند. یکی از این نظریههای مهم نظریه اکوفمنیسم است. بر پایه نظریه اکوفمنیسم، که ترکیبی از فمنیسم و جنبشهای زیستمحیطی است، تأکید عمده بر این است که زنان، حامی بالقوه سیاستهای زیستمحیطیاند. در دنیای جدید و در زندگیهای امروزی، برخلاف گذشته، زنان آگاهی بیشتری یافتهاند و دیگر صرفاً نقش خانهداری ندارند، بلکه با حضور در اجتماع، نقش پررنگتری ایفا میکنند و تأثیرگذاری بیشتری دارند. ازاینرو، توجه به زنان در امور مربوط به محیط زیست، اهمیت فراوانی دارد.
در همین رابطه، پژوهشگران دانشگاه یزد، دست به انجام پژوهش جالبی زدهاند که در آن به بررسی این موضوع پرداخته شده که زنان، چه تلقی و تفسیری از مصرف آب در زندگی روزمره خانواده خود دارند.
برای انجام این تحقیق، از مشارکت تعدادی از زنان ساکن در شهر اصفهان استفاده شده است. این افراد از طریق مصاحبه نیمهساختار یافته، به سؤالات محققان پاسخ دادهاند.
بنا بر نتایج بهدستآمده از این تحقیق، زنان مورد مطالعه معتقدند که کمآبی، تک علتی نیست و عوامل بسیاری باعث ایجاد کمآبی شدهاند و برای حل این معضل و کمک به بحران آبی ایجادشده و پیش رو، فرهنگ و زیرساخت جامعه بسیار بااهمیتاند.
از دید زنان موردمطالعه، فرهنگ مصرف صحیح داشتن و فرهنگ صرفهجویی و درک بحران آبی، واقعاً نقشی تعیینکننده در کمآبی دارند و همچنین تغییر زیرساختهای موجود و پذیرفتن این موضوع که زیرساختها نیازمند تغییرند، میتواند در کمک به کمآبی، بسیار مؤثر باشد.
دکتر مسعود حاجیزاده میمندی، دانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه یزد و همکارانش که این تحقیق را انجام دادهاند میگویند: «برخی از زنان به این موضوع اشاره کردند که در فرهنگ مردم، صرفهجویی بسیار کمرنگ است و عادت به زیادهروی وجود دارد و این فرهنگ نیازمند تغییر است تا بتوان به بحران آبی ایجادشده کمک کرد. همچنین، زیرساختها باید تغییر یابند و بهطور ریشهای به این امر از سوی دولت رسیدگی شود. آنها اعتقاد داشتند که خانوادهها و عموم مردم باید در مصرف آب، صرفهجویی کرده و فقط به اندازه نیاز از آب استفاده کنند و زنان نباید در امور خانه مانند شستوشو و … بهطور بیرویه و زیاد از آب استفاده کنند».
این محققان ادامه میدهند: «شرکتکنندگان در این تحقیق به درک خطر و مسئولیتپذیری اشاره کردند و معتقد بودند شهروندان باید در مقابل این بحران آبی ایجادشده و کمآبی احساس مسئولیت کنند و با درک عواقب و پیامدهای این کمآبی و با مسئولیتپذیری بیشتر خود و خانوادههایشان در قبال کمآبی به بحران آبی کمک کنند. علاوه بر این، از دید آنها، یکی از عوامل تأثیرگذار و بااهمیت در کمآبی، آگاهی و آموزش است. آگاهیبخشی از سوی رسانهها نقش بسیار پررنگی در عبور از کمآبی دارد و علاوه بر رسانهها، زنان نیز با تذکر دادن و آگاه کردن فرزندان خود از مشکلات کمآبی میتوانند کمک شایانی در جهت مصرف کمتر داشته باشند. رسانهها باید با آموزشدادن راههای صرفهجویی در مصرف آب، مردم را به سمت مصرف بهینه هدایت کنند».
یکی از مقولات بااهمیت استخراجشده از مصاحبهها، اشاره زنان به فناوریهای مصرف آب است. اکثریت شرکتکنندگان اعتقاد داشتند شیرآلاتی که عموم مردم استفاده میکنند، پرمصرفاند و باید شیرآلات جدید و کممصرف جایگزین شیرآلات قدیمی و پرمصرف شوند. همچنین، به این موضوع اشاره داشتند که آب تصفیهشده از آب تصفیه نشده جدا شود و در آبیاریها و موارد غیرضروری از آب تصفیهنشده استفاده شود.
به گفته دکتر حاجیزاده میمندی و همکارانش: «عدهای از شرکتکنندگان هم به وسواس اشاره کردند و اظهار داشتند که بخش درخور توجهی از آب را افرادی که دچار بیماری وسواس هستند هدر میدهند، زیرا این افراد بدون توجه به عواقب کمآبی، بهطور غیرمعمولی، از آب استفاده میکنند. عدهای دیگر نیز دغدغههای اجتماعی و روانی را مطرح کردند و معتقد بودند فشارهای زندگی، مشکلات و مشغلههای فراوانی که زنان در زندگی با آنها درگیرند ازجمله داشتن فرزندان کوچک، مانعی بزرگ بر سر راه توجه به کمآبی و دقت در هنگام مصرف آب است».
شرکتکنندگان همچنین یکی از علتهای کمآبی را مدرن شدن میدانستند. ازنظر آنها، افزایش جمعیت، کارخانهها، صنایع، وسایل نقلیه و به عبارتی رشد و توسعه شهرنشینی یکی از عاملهایی است که منابع آبی را کاهش داده و تقاضا و مصرف برای آب را افزایش داده است. همچنین، بیشتر شرکتکنندگان معتقد بودند حکمرانی آب تأثیر بسزایی در کمآبی داشته است. اکثریت به هدررفتن آب هنگام آبیاری فضای سبز از سوی شهرداری اشاره داشتند و شهرداری را در هنگام هدررفتن آب در مکانهای عمومی و اداره آب و فاضلاب را در رسیدگی به شکستگیها و خرابیهای لولههای آب بیتوجه میدانستند.
محققان افزودهاند: «عدهای از زنان به احساس گناه از مصرف بیرویه اشاره کرده و معتقد بودند مردم باید نسبت به هدررفتن آب، احساس گناه و عذاب وجدان داشته باشند و مانع هدررفتن آن شوند. همچنین، شرکتکنندگان مخاطرات محیطی و طبیعی را عاملی بسیار تعیینکننده در به وجود آمدن کمآبی میدانستند. ازنظر شرکتکنندگان، خشکسالی، کاهش بارندگی و برف، گرمتر شدن آبوهوا و فرستادن آب به اطراف عواملیاند که باعث ایجاد کمآبی شدهاند. همه این عوامل سبب شدهاند منابع آب کاهش یابد و در مقابل مصرف آب افزایش پیدا کند و درنهایت به کمآبی و بحران آب منجر شده است».
بر اساس مطالب بیانشده و نتایج حاصله از این پژوهش، به نظر میرسد توجه به نقش و جایگاه زنان و چگونگی نحوه مصرف آنان و همچنین نحوه برخورد زنان با مشکلات زیستمحیطی و توجه به تدابیر و چارهاندیشیهای آنان سزاوار اهمیت و رسیدگی بیشتر است.
همچنین به اعتقاد مجریان این تحقیق که یافتههای آنها در نشریه «زن در توسعه و سیاست» متعلق به دانشگاه تهران منتشرشده، لازم است مطالعات بیشتری بر علتهای کمآبی انجام گیرد و توجه بیشتری به نقش و نوع نگاه زنان و مشارکتهای زیستمحیطی آنان صورت گیرد.
انتهای پیام