به گزارش کسب و کار نیوز، دویچهوله، با این مقدمه مینویسد: خبر تشکیل پیمان دفاعی عربی در همان نخستین هفتههای شروع زمامداری دونالد ترامپ منتشر شد. روزنامه “والاستریت ژورنال” در فوریه سال ۲۰۱۷، یعنی یک ماه پس از شروع رسمی کار دولت ترامپ، خبر تشکیل “ناتوی عربی” را منتشر کرده بود.
موضوع به دیدار ترامپ با رهبران کشورهای عربی در واشنگتن برمیگردد. در آن هنگام گفته شد که دولت ترامپ مایل است برای مقابله با “نفوذ ایران در منطقه”، یک ائتلاف نظامی از کشورهای عربی ایجاد کند.
“وال استریت ژورنال” در گزارش خود از پشتیبانی نهادها و سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و اسرائیل از این ائتلاف نظامی عربی سخن گفته بود.
دیدارها و مذاکرات بین مقامات آمریکا و رهبران کشورهای عربی و بهویژه رهبران عربستان و امارات متحده عربی پس از آن به طور مرتب ادامه یافت. افزون بر آن زمینههای فروش صدها میلیارد دلار جنگ افزار به این کشورها نیز فراهم شد.
آخرین اقدام در این زمینه دیدار مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا با مسئولان کشورهای عربی در ماه سپتامبر سال جاری بود.
مانور بزرگ نظامی
روزنامه مصری “الاهرام”، که یک روزنامه نزدیک به دولت این کشور به شمار میآید، از این مانور نظامی به عنوان “بزرگترین مانور عربی” یاد کرده است. گفته میشود که ارتش کشورهای عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، کویت، اردن و مصر در این مانور نظامی که در خاک مصر برگزار شد، مشارکت داشتهاند؛ مانوری که در آن ترکیبی از نیروی زمینی، نیروی دریایی و نیروی هوایی وابسته به ارتش کشورهای یاد شده حضور داشتند.
روزنامه آلمانی “تاگستسایتونگ” روز جمعه ۲۵ گزارشی به قلم “هانا فوس” در این باره منتشر کرده است. در این گزارش انجام این مانور در مصر بهمثابه گامی در راستای شکلگیری “اتحاد استراتژیک خاورمیانه” (میسا) تلقی شده است.
به سخن دیگر، مانور مشترک کشورهای یاد شده حکایت از اجرایی شدن ایده “ناتوی عربی” دارد. هدف از ایجاد این اتحاد استراتژیک، بر اساس اخباری که حدود دو سال پیش از سوی رسانههای آمریکا منتشر شد، مقابله با اسرائیل نیست.
حتی گزارشهایی که پیش از این منتشر شدهاند از آن حکایت دارند که اسرائیل با تغذیه اطلاعاتی کشورهای عضو این ائتلاف، عملا با آن همکاری دارد. یکی از اهداف اصلی ایجاد چنین ائتلافی، مقابله با جمهوری اسلامی ایران اعلام شده است. این موضوع بارها در رسانهها و از جمله در گزارش مبسوط “تاگستسایتونگ” نیز مطرح شده است.
ایده “ناتوی عربی”
تلاش برای ایجاد یک ائتلاف نظامی و امنیتی توسط برخی از کشورهای عربی پدیده جدیدی نیست؛ تلاشهایی که در عمل نتیجه چندانی در پی نداشتند و کم دوام بودند. اما تلاش برای ایجاد “ناتوی عربی” زیر چتر پشتیبانی آمریکا با تلاشهای پیشین تفاوت میکند.
به باور خبرنگار “تاگستسایتونگ” ایده تشکیل “ناتوی عربی” ایده کشورهای عربی نیست و در واقعیت امر، ایده آمریکا برای پیشبرد سیاستهای خود در خاورمیانه است؛ ایدهای که یکی از ارکان سیاست آمریکا در این منطقه را تشکیل میدهد.
نویسنده مقاله به کشورهای شرکت کننده در مانور نظامی بزرگ مصر اشاره میکند و این موضوع که همه این کشورها در شمار متحدان اصلی و استراتژیک آمریکا در خاورمیانه هستند را پدیدهای تصادفی نمیداند.
این مقاله در ادامه به دشمنی عربستان سعودی نسبت به ایران اشاره کرده و مینویسد عربستان سعودی و شاهزاده این کشور، محمد بن سلمان، بیش از هر کشور دیگری خواهان محدود کردن نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه هستند. و این دقیقا همان سیاستی است که دونالد ترامپ نیز دنبال میکند.
ترس از ایران و سود کلان صنایع تسلیحاتی آمریکا
بزرگنمایی خطرات ناشی از ایران در منطقه، بخشی از یک پروژه سودآور برای دولت ترامپ و صنایع تسلیحاتی آمریکا است. خبرنگار “تاگستسایتونگ” نوشته است که «ارائه تصویر ایران بهمثابه دشمن باعث میشود خیلیها سر کیسه را شل کنند».
اشاره خبرنگار این روزنامه به سفر ترامپ به عربستان در ماه مه ۲۰۱۷ یعنی سه ماه پس از طرح ایده “ناتوی عربی” است؛ سفری که فروش ۱۱۰ میلیارد دلاری جنگافزار به عربستان را در پی داشت. قرار بر فروش میزان بیشتری جنگافزار به عربستان، امارات متحده عربی و دیگر کشورهایی است که عملا در این مانور نظامی حضور دارند.
ترامپ در همان زمان از جنگافزارهای آمریکا به عنوان “جنگافزارهای زیبا” سخن گفته بود و اعلام کرده بود که هیچ کشور دیگری مثل عربستان در جهان این چنین مایل به خرید جنگ افزار از آمریکا نیست و در صنایع تسلیحاتی آمریکا سرمایهگذاری نمیکند.
در این گزارش حتی از آن سخن رفته است که برخی از نیروهای مخالف ایران در منطقه بخشی از هزینههای تبلیغاتی ترامپ در کارزار انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را پرداخت کردهاند.
ترامپ هم در مقابل متعهد شده بود که در صورت پیروزی در انتخابات، سیاست و رویکرد خشنتری را در قبال ایران در پیش بگیرد و از توافق هستهای با آن کشور خارج شود.
به سخن دیگر، “اتحاد استراتژیک خاورمیانه” برای دولت آمریکا دو سود بزرگ بههمراه دارد: از یکسو این اتحاد میتواند سیاست آمریکا در منطقه را دنبال کند و با رشد و گسترش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه مقابله کند. و از سوی دیگر میتواند زمینههای فروش کلان تسلیحات آمریکا در منطقه را فراهم سازد.
آمریکا میتواند در چارچوب حمایت از ائتلاف نظامی عربی در منطقه، به بازار خوبی برای فروش جنگندهها، تانکها و موشکهای خود دست یابد.
اهداف ناظر بر ایجاد “ناتوی عربی”
اینکه ترامپ مایل به کاهش نفوذ و نقش ایران در خاورمیانه است، موضوع جدیدی نیست. آمریکا بارها “نقش مخرب ایران” در منطقه را محکوم کرده و مدعی شده است که ایران در بیثباتی خاورمیانه نقش دارد.
بنابراین بیتردید نوک پیکان ایجاد یک چنین پیمان نظامی و استراتژیکی در منطقه متوجه ایران است. افزون بر آن، به باور خبرنگار گزارش یاد شده، “ناتوی عربی” میبایست باعث وحشت دولت ترکیه هم بشود.
در طرح نخستین “ناتوی عربی” که توسط “والاستریت ژورنال” مطرح شده بود از ائتلاف آمریکا، اسرائیل و ترکیه سخن رفته بود. در آن هنگام سیاست خاورمیانه آمریکا بر همکاری این سه کشور و ایجاد یک “ائتلاف نظامی عربی” در منطقه استوار بود.
اکنون آمریکا با پیشبرد سیاست جدید بر آن است تا ترکیه را از پشتیبانی از قطر برحذر دارد. مخالفت با قطر از سوی عربستان و متحدانش تنها به مناسبات بین قطر و ایران محدود نمیشود.
حمایت قطر از اخوان المسلمین در مصر نیز از جمله مسائلی است که نه تنها مخالفت ژنرال سیسی در مصر را برانگیخته است، بلکه به تنش این کشور با عربستان نیز دامن زده است.
نویسنده معتقد است که قطر با حمایت از اخوان المسلمین عملا بر آن است تا وزنهای در برابر وهابیگری عربستان ایجاد کند. قطر در مانور نظامی بزرگ مصر نیز حضور نداشت و به نظر نمیرسد که تمایلی برای حضور این کشور در “اتحاد استراتژیک عربی” از سوی رهبران این کشور و رهبران عربستان و متحدانش وجود داشته باشد.
دامنه عملکرد “ناتوی عربی”
سیاستهای “اتحاد استراتژیک خاورمیانه” عملا از سوی قدرتهای بزرگ حاضر در این ائتلاف نظامی رقم خواهد خورد. به سخن دیگر، عربستان سعودی و مصر بهعنوان متحدان اصلی آمریکا در این ائتلاف حرف اصلی را خواهند زد.
در این “اتحاد استراتژیک” همچون پیمان دفاعی آتلانتیک شمالی مسائلی مانند ماموریت مشترک نظامی و آموزش نظامی مشترک پیشبینی شده است. افزون بر آن، کشورهای عضو متعهد میشوند که در صورت به مخاطره افتادن امنیت یکی از کشورهای عضو، سایر کشورها برای دفاع از آن کشور وارد عمل شوند.
گزارشگر این روزنامه به مواردی نظیر پشتیبانی نظامی از نوع حمایت سربازان اردن در سال ۲۰۱۱ از تلاش کشورهای شورای همکاری خلیج برای سرکوب و خاتمه دادن به قیام شیعیان در بحرین اشاره میکند.
به این ترتیب، “اتحاد استراتژیک خاورمیانه” بهموازات پیشبرد سیاست مقابله با جمهوری اسلامی ایران، زمینههای سرکوب ناآرامیها در داخل کشورهای عضو را نیز پیشبینی میکند؛ ناآرامیهایی که تنها به خیزش شیعیان بحرین محدود نمیشود و میتواند بار دیگر ثبات سیاسی در مصر یا حتی اردن را به مخاطره اندازد.
انتهای پیام